Home / پانل آزاد / “نقد و تحلیلی بر وضع کنونی ایران و کوردستان، کرمانشاه و یارسان”

“نقد و تحلیلی بر وضع کنونی ایران و کوردستان، کرمانشاه و یارسان”

یارسان مدیا
‏چهارشنبه‏، 04‏ مارس‏ 2020

“درباره هستی شناسی جامعه”

از مجموعه مقالات تحلیلی  و انتقادی

سید اشکان حسینی “گوران”:

پاره گفتاری در نقد تابوها و هنجاری بیهوده!

یکم_هر مقدساتی که آنچه را خودیش به مردم توسری خور و درمانده اش حرام کرده، اما در مواجهه با مسائل صعب و مسائب و مشکلاتی که تنها علم آنرا چاره می کند و ناچار به علم پناه می برند نه تنها قابل احترام نیست، بلکه بر جد و آبادشان هم برای برجای گذاشتن  زباله ی فکری اینچنینی باید لعنت فرستاد.

دوم_در ایران کنونی با توجه به اعتقادات چندش آور نظام حاکم نه تنها مستقیما بر پیروان آن دین و مذهب رسمی اثر گذاشته بلکه الان رجوع کنیم به هرکدام از عقاید دیگر یک گوشه چشمی هم به عقیده ی قالب بر جامعه دارد.

و این مردم در اصل گناهی ندارند! نظام آموزشی و جامعه و قانون و صدا و سیما و تریبون و دوم نان و سوم آموزش! زیرا مردم ما و تمامی انسانها ذاتا شریف، پاک و بی آلایش هستند.

پس از آموزش هر چه به نفع مردم بود را نرم نرمک ترویج داد، چرا که توده جامعه در اوضاع کنونی به شکلی دهشتناک تشنه همه چیزند! و حتی سم و زهرمار هم تعارف کرد یک نفس و یک جرعه آنرا سر خواهند کشید و این همان اصلی بود که دستگاه ظلم و ستم و کثیف جمهوری اسلامی و ولایت فقیه می خواستند.

سوم_فعالان سیاسی و حقوق بشری، مدنی و روشنگران کُردستان برخی نکات را یا فراموش و یا کم توجه می بینند و لازم به بازنگری و تلاش و کوشش فعالانه دارند!

در کوردستان با توجه به غول های پان عربیسم و پان فارسیسم و پان تورکیسم برخی احزاب در طول دو دهه گذشته دست به ساختن یک پان کوردیسم زدند، نه برای نژادپرستی! بلکه بعنوان دیواری که سد ستم و تبعیض پان های همسایه شود.

اما این رفتار در جامعه ای اتفاق افتاد که مردمش هرروز می میرند، هرروز گرسنه اند و بصورت عمده آموزش کافی ندیده و خام اند!

تا جایی که اکنون بسیاری از پیروان کم تعلیم دیده شده شان، حتی عموم مردم از نژادهای دیگر را هم، به چشم پست فطرت و لجن می بینند، و هرآنچه پاکی و اعتبار و ارزش و علم و فهم و شعور در دنیا را به خود و نیاکان خویش نسبت می دهند!.

چنانکه اکنون نه تنها پان های دیگر پاک نشده و کوتاه نیامدند بلکه یک غول راسیسم دیگر هم در کنار راسیسم های قبلی بنا شد!.

چهارم_ شبکه تلویزیونی روداو در اقلیم کوردستان(باشور)عراق در ماه گذشته میلادی یک نظر سنجی با عنوان شما به “تک همسری رای می دهید یا چند همسری”؟ را باجرا گذاشت.

در نظرسنجی فوق حدود هشتادهزار تن شرکت کردند که *شصت وسه درصد(۶۳٪) رای به چند همسری دادند و این یعنی هفده سال تلاش و کوشش برای داشتن ویترینی از دموکراسی و نه دموکراتیزه کردن جامعه!

دموکراتیزه کردن جامعه همزمان امنیت و نان و آموزش را باهم می خواهد!

تعادل!

در جامعه ای که اگر کسی به زن طرف نگاه کند، شوهر می خواهد شکم طرف را پاره کند، اما خودش حاضر است شش تایی عقد و صیغه کند!

آیا مگر نه این است که عراق و ایران تقریبا یک دین و مذاهب غالب مشابه هم دارند؟

مگر نه اینکه بسیاری فرهنگ های مشابه دارند!

همراهان پارس نیز برای خطر انحطاط فکری و فرهنگی بیشتر توده جامعه می توانند به کشوری همچو افغانستان بنگرند که با توجه به فرهنگی غنی و کهن و هم اینکه نزدیک به بیست سال است بقول آزاد شده اند اما همواره سر بریده میشود و زن ستیزی میشود و…!.

همراهان عرب در ایران می توانند رجوع کنند به بسیاری از کشورهایی که حتی بهار عربی شد و یا نشد، اما مردم همواره تحت ستم بوده و هستند.

همراهان تورک بخوبی می توانند کشور ترکیه را که زمانی همه باور داشتند الگوی مدرنیته باشد اما با سیاست های راستگرایانه و تندروی های شدید پان تورکیسم اسلامیزه تبدیل به چیزی شد که هم اکنون در اکثر جنگ ها نقش دارد و کشور و مردمش رو به عقبگرد دارند!

دیگر اتنیک های ایران موزاییکی نیز به همین منوال.

بحث باز هم بر سر چیزی ست که: شعار ما را به اینجا کشانده است بلکه فعالان و کنشگران جدا از بدنه حاکمیت بیشتر از رفتارهای عوامگرایانه و عوامفریبانه از آن سه اصل تنها یک بخش یعنی آموزش(افشاگری، اطلاعرسانی و آگاه شدن و آگاه ساختن) انجام دهند نه مسیری قهقرایی بلکه جامعه سریعتر به چیزی که می خواهد می رسد!

در غیر اینصورت بعنوان شخصیتی اکتسابی بدین باورم که دستکم در جغرافیای(کُردستان ایران)(شرق جغرافیای کوردنشینان)نیز پس از برکناری جمهوری اسلامی، سیستمی ناکارآمد و بسا فاسدتر بر سرکار خواهد آمد و آن رژیمی خاندانی و قبیله ای و منطقه(ناوچه)ای در پوشش سکولار اما در باطن دینمداری تندرو خواهد بود، که از اکنون هم کوردها بیشتر کشته و بیشتر مورد تبعیض قرار و سوادی را هم که به زور دست و پا شده است این نیز از آنها گرفته خواهد شد!.

در اتنیک های غیر کورد هم مردم دستکم برای چند دهه سانسور شدیدتر، خفقان و سرکوبی غیر انسانی تر را برای توده جامعه شاهد خواهیم بود.

از اینرو بقول راسل: پس از آنکه گرسنگی مردم را برطرف کردید آنها را آموزش دهید!

باید اضافه کرد که در کنار آن دو(نان و آموزش)، امنیت و تعادل میان این سه را نیز لازم است که تامین ساخت.

کنشگران راستین در این برهه کنونی گرچه جزو قدرت نیستند و نمیتوانند که باشند، لیکن با انواع کنش ها خواهند توانست دستگاه پوزوسیون را تحت فشار قرار دهند، تا امنیت نسبی شخص یا اشخاص حقیقی و حقوقی جامعه را حفظ کنند!

نه با تهدید و یا توپ و تشر زدن غیرعملی به دستگاه حاکمه، بلکه با نحوه تمیز مبارزه، حتی تنها از طریق کنش های مدنی اگر قرار بر بقای جانی مردم باشد!.

برای مثال به راه انداختن همان کمپین های امضا برای نه به اعدام، نه به رای، نه به زندانی سیاسی و بسیار نمونه های دیگر که پیشگامان عرصه روشنگری با آنان آشنا هستند و اجرا می سازند.

در حقیقت از یکسو فشار مداوم و روتین به قوای قصب شده ی حاکمه و از سوی دیگر نیز بصورت مداوم و مکرر و یکسره ایجاد رنسانس فکری برای تمامی جامعه، بخصوص زنان و کودکان، کارگران و از نظر جغرافیایی نیز حاشیه نشینان کلان شهرها و مرزنشینان و آنها که از نظر وسایل و امکانات ارتباط جمعی و آموزشی، رفاهی و درمانی کم و یا بی بهره تر هستند.

از طریق راه حل های فوق می توان دستگاه قدرت و تمامی مستشاران و وابستگانش در مقابل قشر وسیعی از مردم که آگاه شده اند را به زانو درآورد.

در غیر اینصورت در خوشبینانه ترین وضعیت ممکن تا پایان صده بیست و یک میلادی شاهد انحطاط، زوال فکری و مالی و جانی، خفقان و سرکوب خواهیم بود.

پنجم_قرار بر آن شد که مساله به شش بخش تفکیک شود اما با توجه به مسایل شش و پنج یعنی مساله یارسان و استان کرمانشاه، که گرچه یارسان تنها در استان کرمانشاه بلکه در استان های دیگر و حتی بسیاری از آنها بومی دیگر کشورهای منطقه هستند. اما مساله یارسان را با کرمانشاه به هیچ عنوان نمی توان تفکیک کرد. بدین خاطر تصمیم بر این شد که هر دو بحث در یک بخش شرح داده شود.

حساسیت استان کرمانشاه در تایین سرنوشت و رسیدن جامعه به آزادی!

همانگونه که مطلع هستیم استان کرمانشاه از لحاظ جغرافیایی با استان های همدان، سنندج، لرستان و ایلام همسایه و بخش بزرگی از نوار مرزی میان ایران و عراق در بر دارد.

استان کرمانشاه یک شاهراه بزرگ تبادلات نظامی، اقتصادی و سیاسی برای پوزوسیون و نقطه ای بسیار مهم از همه لحاظ برای اپوزوسیون می باشد و دارای شاهراه بزرگی از رنگ ها و زبان ها، عقاید و با فرهنگ های گوناگون برای جامعه است؛ و نقطه ی حساسی چه برای جغرافیای موزاییکی ایرانی و چه جغرافیای کوردها به شمار می رود.

در بخشی از شهرستان سنقرکلیایی از حوضه های استحفاضی استان کرمانشاه تورک ها ساکن هستند، در بخشی از مناطق همچون صحنه، کنگاور و… و مرکز شهر کرمانشاه لُر و لک و بصورت عمده نیز کلهر، گوران، سوران و جاف ها تشکیل دهنده بافت زبانی و لحجه ای و گویشی این استان هستند.

از لحاظ عقیده ای نیز پیروان بهایی ها، مسیحیت، یهودیت، زردویی(زردشتی ها) و مانوی(میترایی ها(ی بومی ساکن در حوضه رودخانه سیروان) و یارسانی ها، بی دینان، طبیعت گرایان و دیگر ادیان، عقاید، آیین و پیروان فلسفه های مختلف گمنام به همراه سنی مذهب های مسلمان با خودسانسوری و تبعیض در کنار مسلمان شیعه مذهب در زیستگاهی مشترک میزیند.

نکته حائز اهمیت این است که مردم این استان بصورت طبقه بندی شده از هر شخص حقیقی یا حقوقی بر اساس معیارهای نژادی، زبانی و عقیده ای مورد ستم واقع می شوند.

برای نمونه از سوی دستگاه ولایت فقیه هنگامی که بحث بر سر کل استان باشد به مردم این استان به یکسان ستم روا می دارند، ولی همانا اگر زبانی باشد معمولا حاشیه و شهرستان نشینان را تحت فشار قرار می دهند و اگر بحث عقیده ای باشد بجز دین و آنهم مذهب رسمی، تماما دیگر گزینه ها را در یک پاکت سربسته گذاشته و فشار برشان وارد می کنند.

از سوی غیر وابستگان به دستگاه حاکمه نیز بدلیل نبود جریان کلانی سیاسی و حقوقی برای تمامی کرمانشاه (حال به هر علت) اکثریت نهادهای ایرانی و یا کوردستانی مانند کفتار برای تصاحب جغرافیای سیاسی، نظامی و اقتصادی این استان بر جان همدیگر افتاده اند و هر بار در گفتمان های مشترک یا مستقل خود، بدون حضور نماینده، حزب و سازمان یا نهادی از این استان بر سر کله، پاچه و مغز و استخوان، پوست و چشم، دل و جگر این استان بحث و مذاکره و مناقشه دارند.

از طریق رسانه و نشریات، سلاح و بودجه های مالی و رخنه کردن میان جامعه از طریق برخی سودجویان محلی… با بزرگترین ابزار یعنی انواع آسیمیلاسیون(پاکسازی) مانند روباه به جان مردم این استان افتاده اند.

این دو رفتار وحشیانه ی تمامی پوزوسیون و قشر وسیعی از اپوزوسیون موجب گشته تا که میان جامعه نه تنها اتحاد نباشد، بلکه چند دستگی و تفرقه حکمفرما شود.

وضعیت دهشتناک تا حدی پیشروی کرده که استان به جنگل با قوانین سلسله مراتب حذف و نابودگری برای بقای خود مبدل شده است.

بدین شکل که راس هرم قدرت، کوچک و خرده پاها را و آنها نیز کوتوله ها را حذف و می بلعند.

همانگونه که اشاره شد رابطان و ظابطان وابسته به پوزوسیون و اکثریت اپوزوسیون غیر بومی به کمک و همکاری تعداد اندکی از مردم این استان نفوذ و از طرق مختلف که پیشتر ذکر شد به مردم ستم، ظلم و حکمفرمایی می کنند.

نکته حائز اهمیت تر این است که بیشتر از آن ستم، فشار و تبعیض قابل لمسی که توسط دایره حکومتی ها و اپوزوسیونی ها به مردم وارد می شود، ستم و ظلم زیرپوستی و غیر قابل لمسی وارده به مردم و بافت توده ای این جغرافیا توسط مقدار ناچیز خرده قدرت های محلی و شبهه دیوانسالاران، حاکمان بخش ها و شبهه فئودال ها و خرده سرمایه داران محلی با ترویج و رشد جاهلیت، ادغام تعصبات کور و تحریف شده و ساختگی، ارباب و رایتی، پیر و مریدی، ریاستی و کارگری، مرجع و مقلدی، جایگاه های وراثتی و ژنتیکی، انتصابی و… روا می شود!.

برای نمونه در بخش عمده ای از مناطق لُر و لَک نشین و کلهر خان ها و کدخداها، برای مناطق سوران و جاف همچنان ماموستاها و ملایان و بزرگان ایل و عشیره که به اکثریت سنی مذهب هستند و برای قبایل چندگانه گوران نیز پیرهای کلان و هیات امنای اماکن و بارگاه ها و معتمدین دست نشانده ی آنها، کدخداها، سران قبایل و بخش ها حکمرانی می کنند.

شاید برای اشخاص ساکن مناطق دیگر نقاط ایران یا کوردستان و حتی آن دسته از اهالی این منطقه که دهه هاست در خارج از کشور سکنی گزیده و مدتی طولانی است که ارتباط فیزیکی با منطقه نامبرده ندارند باورش سخت باشد! اما اکنون، یعنی پس از گذشت دو دهه از هزاره دوم میلادی در منطقه، اشخاص و خانواده هایی هستند که تفنگدار و قداره کش دارند، نوکر و چاکر و خادم و غلام دارند!!! و این چاکران و غلامان و خادمان سبکسر و جلبک خیال که حتی تحصیلکردگان سطوح عالی هم در میان آنها هست به این غلامی و خادمی و سواری دادن خود باور و یقین کامل دارند! تا حدی که بدان ها بگویی که برده ات کرده اند احتمال آسیب دیدن بدستشان خواهی داشت.

حتی جنبه و فاز معنوی هم به این حماقت داده اند.

در شرایط عدم آزادی بیان و عقیده و خفقان شدیدی که به جغرافیای سیاسی ایران حکمفرماست و احدی حق ندارد آنچه را که بعنوان عقیده اگر زیرمجموعه ی دین و مذهب، شرع و فقه رسمی حکومت نباشد حتی بر زبان آوردن اش هم بزرگترین جرم ها تا جایی که زندان های دراز مدت، شلاق و ابد و اعدام بهمراه دارد.

آن سران مشهور و کلان و خانواده هایشان در نهاد قدرت پست های مدیریتی دارند، فرزندان و نوادگانشان در دانشگاه های رتبه یک کشور تحصیل می کنند، تریبون در اختیارشان می گذارند و…!.

در حالیکه عامه مردم از کوچکترین اراده تصمیم گیری در سرنوشت کشور ندارند، آنها در انتخاب روسای و کارمندان ادارات، فرمانداری ها، شهرداری ها و نمایندگان مجلس و خبرگان و… نقش مستقیم دارند.

در حالی که مردم در فقر، تنگدستی و بیکاری شدید قرار دارند، آنها از وام های بلاعوض، بی بهره و کم بهره بانکی استفاده می برند، در مناقصه ها و مزایده ها مشارکت دارند، خانه و ماشین آنچنانی دارند، احشام چندهزار راسی دارند و ملک و زمین زراعی چندصد هکتار و خرواری و باغات کلان چندهزار نهالی دارند!.

به مردم می گویند دزدی نکنید، ربا نخورید، رزق و روزی پاک به خانه ببرید اما خودشان شرایطی را محیا می سازند تا عیدانه، نوبرانه، نوتولدانه و…از مردم بگیرند.

به مردم تز رعایت شئونات دینی، آیینی و عقیده ای از قبیل حجاب و ارتباط جنسی مناسب ارائه می دهند اما خودشان لخت پتی می گردند و روابط نامشروح برقرار می کنند.

به پیروان شان گوشزد می کنند که با هم عقیده و مرام و هم کیشان خود ازدواج کنند اما خود و اولادهایشان از دیگر عقاید و نژادها زن و مرد به همسری می گیرند و ده ها نمونه ی مشابه دیگر…!.

آنها با قوای سه گانه و حاکمیت گاها بصورت مستقیم و اکثرا غیر مستقیم، در اپوزوسیون بصورت زیر پوستی و در مردم کاملا مستقیم ارتباط و تاثیرگذار هستند.

در ساده لوحانه ترین وضع ممکن به حکومتی فاسد که نیاز به همکار و جیره خوار دارد، به اپوزوسیونی ناکارآمد و ناتوان که در برخورد با قدرت کلان دستگاه حاکمه به دامان خورده پاهای ظالم محلی پناه می برند، در صورتی که در ظاهر برای گسستن از زنجیر و آزادی مبارزه می کنند.

به مردم نیز از طریق خرافات و باورهای غیرماورایی و اعتقادات ساختگی و دروغین که نهایتا به شبهه سواد و ناآگاهی و فقر فکری و مقداری هم قدرت و نفوذ سیاسی ختم می شود احاطه پیدا کرده و مانند اختاپوسی بر جنازه جامعه چنبره زده اند.

در صورت پی بردن به معنای کامل کلمه ی حالت ممکن و چنین وضعیتی در زمان حال این استان (کرمانشاه) بدون اغماض در مودبانه ترین وضع چندش آور، قی آلود و تهوع زا است.

نتیجه: پیش از آنکه در تلاش و برنامه ریزی برای اهداف و چشم اندازها در زمانی نیامده باشیم و بر سر زمینی سوخته معامله کرد، به حال نیز بیاندیشیم.

یعنی: فقط فرادست و دوردست را نبینیم، چونکه جلوی پایمان امکان دارد با وجود قلوه سنگی ضربه مغزی شویم.

بر اساس نوشتاری که در دایره قلم ریخته شد از تمامی کنشگران و فعالان، روشنگران و آموزگاران زمانه خواسته می شود در این برهه زمانی و اکنون گرچه وضعیت امنیت و فقر و آموزش به شدت پایین است اما چنانکه ذکر شد بیشتر از موارد اول و دوم به مساله آموزش پرداخته شود.

آنچه که بسیار حساس می باشد، این است که جامعه ای که به میزان ناچیز آموزش داده شده و همان ناچیز هم نه آموزش بلکه خزعبلات بوده باشد، چه خودی و چه غیر خودی، چه علنی و چه غیرعلنی، چه کلان حاکم و چه خرده پاها، چه رو و چه زیرپوستی و…می تواند ظلم و ستم کند و به نوکری خودش باور و به اربابی ظالم هم ایمان و معنویت ببخشد.

جامعه ی آگاه، مطلع و آموزش دیده نیز هرگز و هیچگاه مورد ستم هیچ احد، شخص و اشخاص حقیقی یا حقوقی نمیتواند قرار گیرد.

نتیجه گیری نهایی:

در صورت عدم اتحاد نهادهای سیاسی و حقوقی، فرهنگی و مدنی در سطح کلان تمامی ایران بخصوص با نهادهای مرزنشین و در سطح خُرد نهادهای مرزنشین با همدیگر برای نه تنها اتخاذ همکاری و اتحاد بلکه بکارگیری متخصصان فن در رشته های مختلف برای آموزش، در غیر اینصورت کشور حداقل در صده ای در آن قرار داریم شاهد خفقان و سرکوب، قتل عام و قحطی شدید خواهد شد.

زیرا در صورت عدم تعهد و اتحاد در بدترین وضعیت جنگ برای انتقام دوهزار و پانصد ساله و ماقبل و در وضعیت بد شاهد کشتار برای جریانات هزار و چهارصدساله اخیر و در خوشبینانه ترین وضع ممکن، انتقام گیری ها و تصویه حساب ها و قدرت طلبی های مشروطه به این طرف را شاهد خواهیم بود.

“نقد و تحلیلی بر وضع کنونی ایران و کوردستان، کرمانشاه و یارسان”

“درباره هستی شناسی جامعه”

از مجموعه مقالات انتقادی و تحلیلی

سید اشکان حسینی

4 march 2020

پایان.

Visits: 192

10 comments

  1. The other day, while I was at work, my cousin stole my apple ipad
    and tested to see if it can survive a thirty foot drop, just so she can be a youtube sensation. My apple ipad is now broken and she has 83 views.
    I know this is entirely off topic but I had to share it with someone!

  2. This is a topic that is close to my heart… Many thanks!
    Where are your contact details though?

  3. Awesome issues here. I’m very glad to look your article.
    Thank you so much and I’m having a look forward to contact you.
    Will you kindly drop me a e-mail?

  4. Hi my loved one! I wish to say that this article is amazing,
    nice written and include approximately all important
    infos. I would like to see extra posts like this .

  5. Hi this is kind of of off topic but I was wanting to know if blogs use
    WYSIWYG editors or if you have to manually code with HTML.
    I’m starting a blog soon but have no coding expertise so I wanted to get guidance from someone with experience.
    Any help would be greatly appreciated!

  6. Saved as a favorite, I really like your blog! 31muvXS
    cheap flights

  7. I’ve been browsing online more than 2 hours today, yet I never found any interesting article like
    yours. It is pretty worth enough for me. Personally, if all website owners and bloggers made good content as you
    did, the web will be a lot more useful than ever before.

  8. I’ve learn some good stuff here. Certainly worth bookmarking
    for revisiting. I surprise how so much effort you put to make such a wonderful informative website.

  9. Its like you learn my thoughts! You seem to know a lot approximately this,
    such as you wrote the book in it or something. I believe that you can do with some
    p.c. to drive the message house a little bit, but other than that, this is magnificent blog.
    An excellent read. I’ll definitely be back.

  10. Just wish to say your article is as astounding. The clarity
    in your post is simply nice and i can assume you’re an expert
    on this subject. Well with your permission let me to grab your RSS feed to keep updated with forthcoming post.

    Thanks a million and please carry on the gratifying work.

پاسخ دادن به cheap flights لغو پاسخ