یارسان مدیا
تاریخ انتشار: ٢٧ ژوئن ٢٠٢٢م
بە قلم: امیر سلیمی
دودمان پهلوی بیشتر از ٥٠ سال در ایران معاصر تکیە بر اریکە قدرت زدند. حکومت پهلوی و دوران آن – بعد از دورە جمهوری اسلامی- نزدیکترین تجربە سیاسی – تاریخی بە حافظە جمعی و تجربە اجتماعی و سیاسی ساکنان این سرزمین است. ایران بعنوان مفهومی انتزاعی و تجربە اجتماعی و سیاسی دستآورد (شکل گیری ایران مدرن و دولت – ملت) دودمان پهلوی است. البتە ناگفتە نماند، به قول و به اعتراف بعضی از اهل اندیشە و تفکر دستگاەها و مراکز تحقیقی و پژوهشی پهلوی و اسلامی، هر آنچە در ایران “مدرن” است بیشتر میتوان آن را “شبە مدرن” نامید. بدین معنی کە تاریخ و تحول اجتماعی، اداری، سیاسی و اقتصادی پروسەهای دیالکتیکی، تاریخی و طبیعی خود را به صورت درست طی نکردە است. به هر صورت زیرساختهای ایران مدرن و مشخصەهای توسعە و ترقی و گذار از ملوک الطوایفی و ممالک محروسەی ایران و شکل گیری دولت – ملت با دودمان پهلوی قابل تعریف و شناسائی است.
٣ ژوئن ٢٠٢٢ رضا پهلوی رسانەهای فارسی زبان خارج از کشور را بە یک کنفرانس مطبوعاتی در رابطە با اعتراضات اخیر در آبادان و دیگر شهرها و شرایط کنونی کشور دعوت کرد. سخنرانی او در مورد شرایط سیاسی و اقتصادی کشور بخش مهم و اصلی این کنفرانس مطبوعاتی را تشکیل داد. دو مورد مشخص کە نیروەهای مخالف را همچون ” اصحاف کهف” از خواب غفلت بیدار نمود مورد خطاب دادن ” سران ایلات و عشایر” و مردم را “اپوزسیون و بهترین جایگزین ” جمهوری اسلامی دانستن از طرف ایشان بود. گوئی جریانات سیاسی یا گروەهای مخالف موجودیت، حضور و مشروعیت مبارزاتی خود را در گرو تحلیل دیدگاەهای پهلوی و اعتراف بە قدرت و پایگاە اجتماعی او می بینند.
او دوبارە با تأکید بر اینکە نمیخواهد یک رهبر سیاسی باشد، در بخش دیگری از اظهارات خود گفت تعریف اپوزیسیون عوض شدە و حالا اپوزیسیون مردم داخل ایران هستند و اضافە نمود کە گروەهای اپوزیسیون کە نتوانند با هم متحد شوند کارشان بیشتر کارشکنی است و نمیتوانند مفید باشد. آقای پهلوی و دیگران عمداً یا سهوا اپوزیسیون را با مخالفین رژیم هم معنی میدانند، و این نوع بکارگیری از مفاهیم منحرف کنندە نیز هست. اپوزیسیون در درون ساختار با بکارگیری مکانیزمها و ابزار قواعد بازی سیاسی تلاش میکند بە پوزیسیون برسد و برنامەهای سیاسی خود را در چهارچوب قانون اساسی درستتر و بهتر انجام بدهد، اما نیروهای مخالف علیە کل ساختار نظام سیاسی مبارزە میکنند و آلترنایتو سیاسی و ساختاری ارائە می دهند.
رضا پهلوی با اطمینان و اعتماد بە نفس و از جایگاە قدرت و در مقام پیامبر مردم، سران عشایر و ایلات، ارتش، نیروهای انتظامی و سپاە پاسداران را مورد خطاب قرار داد. این نوع منش و رفتار سیاسی تفاوت ماهویی با آنچە ایشان در چند سال پیش پیشە نمودەاند دارد. او شخصی کە میگوید نمیخواهد رهبر سیاسی باشد، در چند سال اخیر معمار و رهبر سیاسی شواری ملی ایران، ققنوس (پروژە ققنوس ایران) و فرشگرد (شبکە سیاسی) بودە است. چرخش ١٨٠-ی در رویکرد ایشان در این چند سال اخیر میتواند محصول نوستالژی بازگشت سلطنت مطلقە و شعارهای ” رضا شاە، روحت شاد”، ” ای شاە ایران، برگرد بە ایران” و “ایران کە شاە ندارە، حساب کتاب ندارە” کە ازطرف مردم در اعتراضات سر داە میشود باشد. مماشات محمدرضا شاە با قشر روحانی نمیتواند در وجود مردم ایجاد انگیزە و احساسات نوستالژیک کند، بلکە حملە رضا شاە بە تحصن کنندگان در حرم امام رضا و مخالفت شدید او با این قشر اجتماعی رضای کنونی را وادار بە رفتار پوپولیستی میکند، کە خود را فرا حزبی، سیاسی و ایدئولوژی بخواند و در قامت “منجی و مهدی” ظهور کند. بە سران ایلات و عشایر را قدرت و امتیاز” پادشاهی” بخشد و خود بە مقام “شاهنشاە” نائل گردد.
رضا پهلوی خود را در پشت گذشتە و پیشینە تاریخی دودمان پهلوی قایم کردە، و این فرد “آزادیخواە” تا کنون تاریخ و کارنامە سیاسی حکومت پدر و پدر بزرگ خود را نقد نکردە و کماکان همان تعلق و فاصلە خصوصی و شخصی را با آن حفظ کرده است. شکی در این نیست کە او دارای جایگاە و محبوبیت سیاسی و اجتماعی در بین بخشی از مردم ایران است و از لحاظ سیاسی هرگونە سرمایەگذاری روی آن قابل درک است.
رضا پهلوی باید بە وجود احزاب و نیروهای سیاسی مخالف اعتراف کند و موقعیت سیاسی و نقش آنها را در مبارزە علیە رژیم نادیدە نگیرد. او نباید با بە سطح ” تودە و عوام” رفتن کارکرد و مفهوم تاریخی و فرهنگ ساز سیاسی احزاب را زیر سئوال ببرد و سوار بر موج موبوکراسی در مقابل دموکراسی شود. گروەهای سیاسی نیز باید بدون تعصب و عقدە موقعییت رضا پهلوی را در جامعە ایران بپذیرند. این دو نیرو با ایجاد توازن و تعادل در قدرت، نفوذ و تأثیرات خود میتوانند کارزار مبارزە علیە رژیم را رهبری و آن را تبدیل بە مبارزە و هویت سیاسی تمام جامعە کنند.
امیر سلیمی
اسلو
٢٢ ژوئن ٢٠٢٢م
Visits: 109