Home / پانل آزاد / زن در نظام جمهوری اسلامی: چالش‌های سیاسی، اجتماعی و سرکوب هویتی

زن در نظام جمهوری اسلامی: چالش‌های سیاسی، اجتماعی و سرکوب هویتی

 

محیا زمانی

26.11.2021

 

در جمهوری اسلامی ایران، زن بودن به معنای زندگی در فضای پر از محدودیت‌ها و فشارهایی است که نه تنها از نظر اجتماعی بلکه از نظر سیاسی نیز تحمیل می‌شود. زندگی در کشوری که هر گونه مخالفت با ساختار حاکمیتی به عنوان تهدید تلقی می‌شود، برای زنان نه تنها به معنای برخورد با قوانین سرکوبگر است، بلکه به معنای دست و پنجه نرم کردن با وضعیت‌های نابرابری است که در ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ریشه دارد.

 

این نظام، که به‌طور خاص تلاش می‌کند قدرت و کنترل خود را در تمامی جنبه‌های زندگی اجتماعی تحمیل کند، هیچ جایی برای صدای معترضان باقی نمی‌گذارد. زنانی که خواستار تغییرات بنیادی در ساختار سیاسی کشور هستند، همواره با تهدید، بازداشت و سرکوب مواجه می‌شوند. در این سیستم، مبارزه برای آزادی‌های اساسی در عمل به مبارزه‌ای سیاسی تبدیل می‌شود که برای بسیاری از ما، بهای آن ممکن است جان‌مان باشد.

یکی از اولین جنبه‌های سرکوبگرانه‌ای که در جمهوری اسلامی بر زنان تحمیل می‌شود، مسأله‌ی حجاب است. حجاب اجباری نه تنها یک ابزار کنترل اجتماعی است، بلکه به نوعی ابزاری برای کنترل و سرکوب سیاسی زنان نیز به‌شمار می‌آید. این که یک زن نتواند در جامعه آزادانه لباس بپوشد یا انتخاب کند که چگونه در خیابان‌ها ظاهر شود، نمادی از سرکوبی است که سیستم برای حفظ کنترل خود به‌کار می‌برد. این فشارها محدود به حجاب نیست؛ در واقع، زنان در ایران مجبور به زندگی در فضایی هستند که کوچک‌ترین اقدامی برای ابراز عقاید خود یا تلاش برای تغییر شرایط موجود، می‌تواند به قیمت آزادی و حتی زندگی‌شان تمام شود.

 

در عرصه‌های سیاسی، زنان ایرانی نه تنها از حقوق اجتماعی و اقتصادی خود محروم‌اند، بلکه از ورود به بسیاری از عرصه‌های سیاسی نیز منع شده‌اند. در جمهوری اسلامی، حتی برای یک زن، امکان تاثیرگذاری در سطح‌های بالای حکومت وجود ندارد. در پارلمان، در کابینه‌های سیاسی، و در بسیاری از نهادهای حکومتی، زنان همواره در حاشیه‌ قرار دارند. بسیاری از زنان که خواستار مشارکت در سیاست کشور هستند، همواره با موانع قانونی و فرهنگی مواجه می‌شوند. برای بسیاری از ما، حضور در عرصه‌های سیاسی نه تنها با چالش‌های قانونی بلکه با مقاومت‌هایی فرهنگی و اجتماعی روبه‌رو است که اجازه نمی‌دهند حتی صدای‌مان شنیده شود.

 

اما در کنار این محدودیت‌ها، همیشه زنانی بوده‌اند که علی‌رغم تمامی فشارها، برای تغییر ایستاده‌اند. در اعتراضات مختلفی که در سال‌های اخیر در ایران برگزار شده است، زنان به‌طور خاص به عنوان پیشرو در برابر نابرابری‌ها و سرکوب‌های سیستماتیگ عمل کرده‌اند. آنها نه تنها برای حقوق زنان، بلکه برای تمامی مردمی که در جامعه تحت ظلم و بی‌عدالتی زندگی می‌کنند، ایستاده‌اند. اما این فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی هیچ‌گاه بی‌هزینه نبوده است. زنانی که در این اعتراضات مشارکت داشته‌اند، اغلب با تهدیدهای جدی، بازداشت‌ها و شکنجه‌ها مواجه شده‌اند. آن‌ها گاهی در زندان‌ها به‌خاطر جرائمی که هیچ‌گاه مرتکب نشده‌اند، زندانی می‌شوند، گاهی مجبور می‌شوند تا شاهد از دست دادن عزیزانشان باشند، اما هیچ چیزی نمی‌تواند اراده‌ی آنان را برای تغییر از بین ببرد.

در این نظام، تنها کسانی که با آنچه که قدرت می‌خواهد همسو هستند، مورد تایید و پذیرش قرار می‌گیرند. هر گونه اعتراضی که به‌خصوص از سوی زنان صورت بگیرد، به‌طور مستقیم تهدیدی برای نظم موجود محسوب می‌شود. زنانی که در اعتراضات اخیر به‌طور خاص برای آزادی‌های خود و حقوق انسانی‌مان ایستاده‌اند، به‌طور مداوم در معرض سرکوب و خشونت‌های حکومتی قرار دارند. هر صدای اعتراضی، هر تلاش برای دستیابی به حقوق فردی و اجتماعی، با سرکوب و تهدید همراه است.

 

در این شرایط، مبارزه برای حقوق زنان در ایران به مبارزه‌ای سیاسی تبدیل شده است. زنانی که در خیابان‌ها فریاد آزادی سر می‌دهند، نه تنها در جستجوی حق خود بلکه در تلاش برای شکستن زنجیرهایی هستند که بر دوش جامعه‌ تحمیل شده‌اند. آن‌ها خواهان اصلاحات بنیادی در نظام سیاسی هستند، اصلاحاتی که حقوق انسانی را به همه‌ی افراد، از جمله زنان، بدهد. زنان ایرانی امروز می‌دانند که برای آزادی، برای تغییرات سیاسی و اجتماعی، باید هزینه بپردازند، اما آن‌ها نیز می‌دانند که تسلیم شدن هیچ‌گاه گزینه‌ای نیست.

در حالی که نظام جمهوری اسلامی به‌طور مداوم تلاش می‌کند تا این صدای اعتراض را خاموش کند، واقعیت این است که دیگر نمی‌توان از حقیقت فرار کرد. زنان ایرانی به‌ویژه در روزهای اخیر، به‌وضوح نشان داده‌اند که هیچ چیزی نمی‌تواند آن‌ها را از مبارزه برای حقوق‌شان منصرف کند. مبارزه‌ای که نه تنها برای زنان بلکه برای تمامی انسان‌هاست، مبارزه‌ای برای زندگی‌ای آزاد از سرکوب، برای برابری در سطح‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، و برای آینده‌ای که در آن صدای همه‌ی شهروندان شنیده شود.

 

این مبارزه ادامه دارد و هیچ‌چیز نمی‌تواند اراده‌ی زنان ایرانی را برای دستیابی به حقوق انسانی‌شان شکسته کند.

بازدیدها: 318