Home / آرشیو سایت / فرخندەباد هفتم اپریل، هفتمین سالگرد بنیان گزاری سازمان دمکراتیک یارسان!

فرخندەباد هفتم اپریل، هفتمین سالگرد بنیان گزاری سازمان دمکراتیک یارسان!

 

جامعە یارسان در طول تاریخ هزار سالەی خود، از دوران بالویل (سدە دوم هجری) تا کنون، در تناسب با موقعیت خود و با توجە بە شرایط سیاسی و اجتماعی غالب با تیزبینی، هوشیاری و دوربینی گزینەهای ابزار مبارزاتی خود را انتخاب کردە است و هستی گرایی یا خودگوهرگری “یارسان” بعنوان معنا و هدف زندگی آزاد هستە این نگرش مبارزاتی را تشکیل دادە است. جامعە یارسان با داشتن و برخوردار بودن از نظام اخلاقی، فلسفە زندگی و هویت اجتماعی، تاریخی و فرهنگی منحصر بخود دارای منش و رفتار خاص اجتماعی و سیاسی بودە است. بدلیل داشتن نظام ارزشی متفاوت، جامعە یارسان بیشتر از دیگر جوامع مورد تهاجم و تعرض قرار گرفتە است. در کنار سیاست همە جانبەی زدایش و نابودی موجودیت فیزیکی جامعە یارسان، نهادهای اداری و دستگاەهای سیاسی ، سیاست ذوب کردن بە تحلیل بردن آن در فرهنگ غالب سیاسی و اجتماعی حاکم، یعنی اسلام، سیستماتیک اعمال نمودە و آنرا بە پیش بردەاند. مبارزات جامعە یارسان بر محور “بقاء” ، “بودن” و ” ماندن” شکل گرفتە است و به همین دلیل با دقت و هوشیاری و محاسبەهای دوراندیشانە گزینەهای رفتاری و عملی خود را برای اتخاذ موضع برگزیدە است.

اواسط سال ٢٠٠٦ میلادی جامعه ی یارسان برونمرز حرکتی بی نظیر در زندگی سیاسی و اجتماعی خود تجربه کرد. این حرکت خودجوش تلاش بی وقفه ی خود را معطوف به بازتعریف کردن سوابق و گذشته ی تاریخی جامعهی یارسان و مبارزه ی ملی کورد کرد. در این مقطع افراد انگشت شماری که مرکب از فعالین سیاسی، تحصیلکرده ها و جوانان بود با نوشته های خود به تعریف و تحلیل روش و نوع مبارزه مترقی و غالب مسالمت آمیز که در تحقق اهداف و مطالبات جامعه یارسان نتیجه بخش می پنداشتند، پرداختند. با وجود آنکه تحلیلها از لحاظ نظری فاقد نظام علمی محکم و از لحاظ سیاسی فاقد تعریف واقعیات و موازنه نیروهای دیگر بود، اما از لحاظ هوشیاری و دینامیک اجتماعی قابل تحسین و ملاحظه بود و می باشد. این تحرک و شرایط تازه اعتماد به نفس و خودباوری جامعه ی یارسان را در سازماندهی و رهبری مبارزات مسالمت آمیز در درون تشکیلات جریانی متشکل و متحد تشویق و وادار کرد. دامنه ی بحث و گفتگو بر سر یک تشکل سیاسی به جلسات حضوری، پالتاکی و خصوصی بسنده نکرد، بلکه تمام زندگی روزمره ی این مردم را برای مدت ٦ ماه به خود مشغول کرد. پروسه این فعل و انفعالات بعلت بدبینی و ساختار و بافت اجتماعی ایلیاتی نه اینکه باززائی فرهنگی را عقیم گذاشت، بلکه تمام دستمایه ها و دستآردهای ترقی و رشد نسبی سیاسی و اجتماعی را به بن بست رساند. استعدادها و لیاقتهای تازه که نماد نو آوری بودند بدلایلی کنار زده شدند. نیروی که بیشتر روی سرمایه های سنتی و روابط اجتماعی کهن تکیه کرد توانست با تهییج و تحریک احساسات افراد ساده و صادق پایه های بهره برداری سیاسی خود را در میان بخش عظیمی از این مردم محکم کند. نتیجتا جریانی یارسانی بوجود آمد و زندگی سیاسی خود را برای احقاق اهداف خود شروع کرد. وضعیت به پیش آمده جامعه ی یارسان را چند شقه کرد و تمام آرمانها و آرزوهای مبارزه مشترک را سست گردانید .جریان نو پا نیز از لحاظ قواعد درون تشکیلاتی فاقد انسجام و انظباط بود. از لحاظ برنامه ی سیاسی ساده به نظر می رسید. مشکلات سخنگوی جریان، روابط خارجی، ناروشنی مضمون مصاحبه های تلویزیونی، ضوابط تشکیلاتی،تحت الشعاع قرا گرفتن ضوابط و استراتژی دور اندیش از طرف نگرش و روابط سنتی حاکم درون تشکیلات و عدم توافق رهبری بر سر راه حل و روش برای پایان بخشیدن به کدورتها و نگرانیهای درون اجتماعی جامعه، جریان را دچار نوعی بحران مزمن کرده بود. بعلت فرهنگ ضعیف و متعصب سیاسی همراهی سیاسی رهبران این جریان ١ سال دوام نیاورد و دو بال مخالف آن هر کدام نیمی از اعضای تشکل جدیدالتأسیس را بدنبال خود کشاند. مدتی نیز جنگ لفظی طرفین متخاصم روابط درون اجتماعی مردم را آلوده کرده بود و هر کسی به طرفداری از گروهی دیگران را به تهمتهای ناروا می بست. آن دسته که صف خود را از جریان پیشین جدا کردند تشکیل جریانی دیگر به دغدغه ی فعالیتهای- با نامی دیگر اما، اهدافی مشترک و مشابه- خود تبدیل کردند.

درک و تبیین عینی عمومی جامعه یارسان در برونمرزها بدلیل رشد آگاهی و تمتع از آزادی عمل و خود سازماندهی و توانای تحلیل مظالم و تضییقات اعمال شده علیه مردم یارسان کنشگران سیاسی یارسانی را متقاعد کرد کە الزاما باید اجماع و توافق بر سر طرحها و مکانیزمهای مشترک بدنبال داشته باسد. هیچکس یارسانی نبود و نیست که مشکلات و معضلاتی که این مردم با آن روزانه دست و پنجه نرم می کنند در خلوت خود مطالعه و بررسی نکرده باشد. این وضعیت اسفبار که پر از محرومیت و فقر و تبعیض است ریشه در اعماق تاریخ ١٠٠٠ ساله ی ما دارد. از دورانی که سلطان سهاک و همفکرانش بخاطر دگراندیشی و نجات جان از برزنجه ی شهرزور پا به فرار گذاشتند، مبارزه برای بقا و ماندن و ادامه ی حیات اجتماعی و سیاسی تا کنون ادامه دارد. نظام حاکم کنونی در ایران از حکام دوران نشو نمای مبارزات سلطان بمراتب خشن تر و غیر انسانی تر با خواستهای مردم یارسان بر خورد و معامله می کند و با استفاده از روشهای سیاست سازماندهی شدهی آسیمیلاسیونی هویت و فرهنگ مردم را تهدید به نابودی کرده است. امروز شرایط یارسانیان درون مرز را باید تراژدیترین دوران حیات اجتماعی جامعه ما تلقی کرد.

بعد از رایزنیها، مشورتها و گفتگوهای دو جانبە کە چند ماە بطول انجامید در روزهای ٧ و ٨ آوریل سال ٢٠١٢ کنگرە “اتحاد یارسان” گرفتە شد و در این کنگرە “جنبش دمکراتیک یارسان” و یاریکورد” منحل، و سازمان دمکراتیک یارسان (سدی) را پایە گذاری و موجودیت آن اعلام شد.

بعد از کنگرە اتحاد، با ثمرە گیری از سابقە و تجارب گذشتە کادرهای درون دو سازمان منحل شدە، سازمان دمکراتیک یارسان تبدیل بە بازیگری واقعی در میدان و عرصە کار و تلاش سیاسی در درون جامعە کوردستان شدە است. سدی توانستە است افکار و رویکردهای سیاسی خود را در مورد مسائل “نەتەوەی” ، “لائیسیتە و سکولاریزم”، “عدم تمرکز قدرت” و ” خودمدیریتی” را با زبانی سیاسی روشن و شفاف اما صریح و بطور شفاهی و گفتاری بە گوش محافل سیاسی و افکار عمومی جامعە یارسان و کوردستان برساند. تلاش بر آن دارد این دیدگاەها و مواضع را بطور نوشتاری تهیە و منتشر و در اختیار اعضاء، هوداران و علاقمندان قرار دهد. سدی باور دارد کە نگرشهای اجتماعی و سیاسی دین یاری می تواند مشرب اصلی فلسفە سیاسی و خود شناسی”نەتەوەی”سم کوردی باشد.

داشتن جریانی سیاسی بە امید و اعتماد بنفس و بازیابی غرور و شخصیت تاریخی فرد یارسانی افزود. بعلت درک نادرست از رفتار سیاسی و نداشتن نگاە آسیب شناسانە و پدیدارشناسانە جامعە سیاسی کوردستان ایران این واقعە را بمثابەی زمین لرزەای سیاسی با تبعات خطرناک تلقی کرد. خیلی از عوامل و مهرەهای پایینی تشکیلات این احزاب، کە مجری سیاستهای سیاستگذاران حزب خود بودند، با گفتن مرثیە حرکت سیاسی جامعە یارسان را خطری برای ایجاد شکاف در جامعە کوردستان و چالشی جدی برای ناسیونالیسم کوردی در این بخش از کوردستان دانستند و علیە آن دست بە تبلیغ منفی زدند. از همە بدتر واکنش بدون تعمق و درایت و پر از اشتباە احزاب کوردی و حمایت و نقش آفرینی آنها از تأسیس ” یە کێتی زانایانێ ئایینی کوردستانی ئیران” بنمایەهای فکری ناسیونالسیم خام کوردی عریان و بنمایش گذاشت. هدف آنها از این اقدام آن بود کە حرکت یارسانی را حرکتی دینی معرفی کنند کە می تواند همطراز ” یە کێتی زانایانێ ئایینی کوردستانی ئیران” گردد و نمی تواند “بەشی” (سهمی) از خوان قدرت و تصمیمگیری سیاسی را در کوردستان داشتە باشد. عدم شناخت و آگاهی آنها را از این واقعیت غافل میکرد کە صرف نظر از اصول و عادات دینی و هستی شناسی و متافیزیک یاری، نگاە وتببین تاریخی یاری تلاشی برای بازسازی و احیای گذشتە تاریخی، سیاسی و هویتی کوردان است کە در زاگرس غربی و در جنگ جلولا و قادسیە بعد ازمقاومت و جانفشانی بی نظیر در برابر اعراب مسلمان بزانو در آمد.

چرا دستەجات گول خوردە یارسانی و جریانات حامی آنان در این مقطع مبنی بر استدلالات واهی و پوزشگرانه و و با سینه زنی برای کثرت گرائی جامعه ی کوچک یارسان که بغیر از استعداد مردمانش هیچی ندارد با ایجاد باصطلاح سازمان و پلاتفرم و غیرە چند شقه و مورد سوء استفاده و بهره برداری سیاسی و شخصی قرار میدهند؟ جواب این سئوال ساده و آسان است : اقتدراگرائی نمایندگی، سنت گرائی، جاه طلبی و جنگ قدرت و پست، تضعیف وحدت و پیوندهای اجتماعی جامعە یارسان و مانع تراشی برای سازمان دمکراتیک یارسان.

سدی بر سر این حقیقت و امر واقف است که دوری این دستجات یارسانی گول خوردە از سازمان دارای ریشەی گفتمان مشترک، سیاسی مستدل، ایدئولوژیکی و جهان بینی نیست، بلکه سلیقه ی، رفتاری و ریشه در تعصب و خشک اندیشی و مصلحت پروری شخصی و وابستگی بە دیگران دارد و با اتکا و ارجاع بە نظریات و دیگاەهای سایسی اربابان خود درستی نظرات و دیدگاهای خود را ملاک سنجش تمام برداشتها و نگرشهای سیاسی و اجتماعی مبارزات این جامعه قرار داده است.

ایجاد انشقاق و چند دستگی برای مبارزات مشترک یارسانی نتایج معکوس و جبران ناپذیری بدنبال دارد. عوامل وابستە پشت این ایجاد چند دستگی باصطلاح سیاسی نشانه ی سردرگمی موضوعی و سیاسی آنها ست که توانای تعریف منظم و سیستماتیک خواستها و اهداف کوتاه مدت و درازمدت مبارزاتی را ندارند. سازمان دمکراتیک یارسان باور دارد تمام انجمنها و تشکلات سیاسی و اجتماعی ابزار مبارزاتی هستند که در تناسب و تناوب با اوضاع سیاسی باید تحول، تغییر و اصلاح و انطباق یابند تا بتوانند جوابگوی نیازها و شرایط مبارزه و حال جامعه شوند.

حرکت و نهضت یارسانیان از زمانیکه سلطان سهاک با طرح نظام پیر و پادشاهی وارد فعل و انفعالات اجتماعی و سیاسی در منطقه شد و بخاطر آن نیز مورد تهدید و تعقیب قرار گرفت تا کنون نهضتی سیاسی و حرکتی اجتماعی بوده است و از آن تاریخ بە بعد، جامعه ی یارسان برهبری شخصیتهای فرهمند و پیشگام برای پاسداری و حفاظت از والاترین ارزشهای فرهنگی و هویتی منحصر به خود بە طور خستگی ناپذیر تلاش و پیکار کرده اند. نظام و پیمان بیا و بس پردیوری تا کنون توانسته است انسجام و اتحاد کم تا زیاد این مردم را محفوظ نگه دارد. نسل کنونی وظیفه و حتی با جرأت می توان گفت که مأموریت تاریخی دارد با توجه به اوضاع کنونی، جهان گرائی و گسترش و نهادینه شدن ارزش پلورالیسم فرهنگی وحدت جامعه خود را حفظ کند و روش مبارزات و زندگی اجتماعی و سیاسی آن را با علوم و ارزشهای جانشمول وفق دهد. باید بکوشد صدای آزدیخواهی و حق طلبی مردم خود کانالیزه کند و آن را از انحراف نجات دهد. زمانی هانای ما طنین افکن است که متحد و یکصدا هستیم.

جامعە یارسان از دوران بالویل تا کنون نوع مبارزە و روش تلاش فکری و رفتاری خود را تعریف کردە است و اگر چە در ظاهر امر تن بە حکومت رژیمی از نوع جمهوری اسلامی دادەاست، اما هیچ رژیمی تاکنون قادر بە دیکتە فکر و اندیشە آن نبودە است. این مبارزە هزار سالە بر اساس مهربانی، مدارا و مروت بودە است و تلقی آن از تنوع فکری و فرهنگی در جامعە، دمکراتیک و تولرانس بودە است. زندگی مسالمت آمیز را ضامن زندگی با سعادت و عادل دانستە است. با توجە بە تحولات ایران، منطقە و جهان، بنظر سازمان دمکراتیک یارسان، باید جامعە یارسان برای هر گونە تحول و تغییر سیاسی آمادە باشند. واقعەای ” مەڕ نو” ( غار نو) بدون آمادگی برنامە ریزی میتوانست بە ضرر و حتی نابودی جامعە یارسان منجر شود، چونکە آنوقت دیگر پیکار برای “بقاء” و ” هستی” است. جامعە یارسان باید تا حد امکان و مقدور از ساز و کارهای مبارزات مسالمت آمیز استفادە کند و برای ترویچ این نوع از فرهنگ مبارزاتی در ایران و کوردستان تلاش نماید، چونکە تجربە نشان دادە است کە رادیکالیسم و رفتار قهرآمیز از سوی طرفهای درگیر جامعە را از دور باطل خشونت، تبعیض و ترور خارج نخواهد کرد، و در بدترین حالت گروەها ، اجتماعات و جوامع دینی، اتنیکی و جنسی و غیرە را با سبعیت ، درندگی و خشونت مورد ظلم و جنایت قرار میدهد.

جامعە یارسان از سحر تاریخ بعد از اسلام با مرکزیت در ایلام و کرماشان ” از پیشقراولان و حاملین مشعل آزدیخواهی و سمت دهندگان مبارزات بومی در سرزمین ایران و کردستان می باشند” و بودەاند . سدی نە فقط میتواند از لحالظ ارزشی و رویکرد اجتماعی و فرهنگی ساکنین ایلام و کرمانشاە را نمایندگی کند، بلکە از لحاظ زبانی (منظور لهجەی گورانی است) و بە یاری داشتن میراثی از نوشتە نامەهای دینی خود زمینە و جای پای برای ایلامیها و کرماشانیها در درون تشکیلات خود داشتە باشد. فرزندان فاطمە لرە و رمزبار میتوانند در کنار همدیگر با بکارگیری پیام و رسالت اجتماعی و سیاسی اسلاف خود کە بە زبان گورانی تدوین شدە است مبارزە واقعی “نەتەوی” کورد ، کە متشکل از گروەهای زبانی و دینی است، ادامە دهند.

آن بخشی از فرزندان ایلام و کرمانشاە کە از دور بە “ناسیونالیسم” میهنی و دمکراتیک کورد با رهبری احزاب کوردی چشم دوختە و چشمانشان خیرە شدە بود و آنها را مجذوب خود می کرد بە این واقعیت رسیدەاند کە ناسیونالیسم کوردی سرابی بیش نبود. امروز شاهد هستیم کە خیلی از آنها پشیمان از این انتخاب هستند و از لحاظ فکری و سیاسی دچار سردرگمی و بن بست شدەاند. اما سازمان دمکراتیک یارسان باور دارد کە آنها با پیوستن بە این سازمان هوشیاری و بلوغ سیاسی خود باز خواهند یافت و می توانند با استفادە از استعداد و لیاقت فکری، مدیریتی و سیاسی خود سازمان دمکراتیک یارسان را تبدیل بە ابزاری سالم مبارزاتی برای ایلام و کرماشان کرد و دوبارە مرکز زاگرس غربی را دارای جایگاە تاریخی شایستە خود ساخت. سدی خانە تمام کسانی است کە برای تحکیم و تثبیر موقعیت سایسی جامعەای یارسان و تمام مردمان کرماشان و ایلام مبارزە و تلاش می کند.

سازمان دمکراتیک یارسان، کمیتە مرکزی

YDO Cover bilde

٧ آوریل ٢٠١٨

[wpforms id=”4162″]

بازدیدها: 41