یارسان مدیا
می 11, 2024
به قلم: بهاره محمدپور تولابی
دخترک کبریتفروش (Den Lille Pige med Svovlstikkerne) نام داستان کوتاهی از نویسنده مشهور دانمارکی، هانس کریستیان آندرسن است که نخست در دسامبر ۱۸۴۵ به چاپ رسید. جایزه ادبیات نوبل کودک به افتخار این نویسنده و کارهای ارزشمند به نام او ثبت شده است.
در کشور ایران به غیر از دخترک کبریت فروش برخی آثار دیگر او نیز از جمله: جوجه اُردک زشت، و سفید برفی ترجمه و بر ادبیات کودکان و فرهنگ عامیانه تاثیر گذاشته است.
در اینجا به دلیل نابرابری اجتماعی توسط سیستم حاکم، به خصوص تبعیض جنسیتی به زنان که به شکل سیستماتیک توسط قوانین کهنه و ارتجاعی و فرهنگهای غلط اعمال میشود، نگاهی به داستان دختر کبریت فروش میکنیم و تاثیر آن بر جنبش زنان در ایران برعلیه این ستمها قانونمند.
در شب سال نو، دخترکی فقیر و کهنه پوش که از شدت سرما به خود میپیچد (میلرزد) سعی دارد تا کبریتهایش را به مردمی که برای خرید سال نو آمدهاند بفروشد، اما کسی توجهی به او نمیکند. پدر دخترک او را تهدید کرده که اگر تمام کبریتهایش را به فروش نرساند حق بازگشت به خانه را ندارد و اکنون که شب شده است و خیابانها خالی از مردمی شده که در کنار آتش گرم خانههایشان مشغول جشن گرفتن سال جدید هستند، او به تنهایی با کبریتهایی که به فروش نرفتهاند باقیمانده است و جرأت بازگشت به خانه را ندارد از ترس پدرش.
سرما بیداد میکند (بسیار سرد است) و دخترک در گوشهای پناه میگیرد و برای گرم کردن خود شروع به روشن کردن کبریتهایش میکند. در نور کبریتها، او صحنههای دلپذیری همچون درخت کریسمس و شام سال نو را میبیند. سپس سرش را به سمت آسمان گرفته و شهابی (نوعی ستاره) را میبیند و به یاد مادربزرگ در گذشتهاش میافتد که به او گفته بود این ستارهها نشانگر مرگ کسی هستند. با یاد مادربزرگش، دخترک کبریت دیگری را روشن میکند و در نور آن مادربزرگش را میبیند. دخترک تا آنجا که میتواند تمام کبریتهایش را یکی پس از دیگری روشن میکند تا مادربزرگش که تنها کسی بوده که دخترک را دوست داشته و به او محبت میکرده بیشتر در کنارش باقی بماند. دخترک میمیرد و مادربزرگش روح او را با خود به بهشت میبرد.
صبح روز بعد، مردم پیکر بیجان دخترک را، با گونههایی سرخ و لبخندی بر لب در کنار کبریتهای سوختهاش در گوشهی خیابان پیدا میکنند. مرگ او آنها را اندوهگین ساخته و میگویند که او برای گرم کردن خودش این کبریتها را آتش زده است، اما چیزی که نمیدانند این است که دخترک در نور شعلهی این کبریتها چه منظرههای دلپذیری را دیده است و چگونه آغاز سال نو را در کنار مادربزرگش جشن گرفتهاست.
این داستان که پر از احساسات انسانی یک دختر بچه میباشد در ایران بسیار مورد استقبال قرار گرفت و تبدیل به یکی از پربینندهترین برنامه کودک در ایران شد. برخی از نمایندگان پارلمان رژیم جمهوری اسلامی دلیل دوباره مطرح شدن این فیلم را “جنبش فکری دخترک ولاشان”۱* دانستهاند. لازم است ذکر شود این جنبش فکری بزرگترین گروههای فیسبوکی و وبلاگ نویسی ایران موسوم به درد و دل دخترک را دارند.
توضیحی دربارهی جنبش فکری دخترک ولاشان:
این جمله شاید در زبانهایی به غیر از زبان مادری ما اگر توضیح داده نشود دربارهی آن بیمعنا باشد. ولاشان نام یک اثر باستانی قدیمی در یکی از شهرهای قدیمی ایران بنام اصفهان است. در ولاشان بر اساس اسناد تاریخی و کتیبهها حدود سه هزار کبوترخانه وجود داشته است و با جستجویی که تاریخدانان براساس اثرهای بر جا مانده میکنند، حدود هجده میلیون لانه کبوتر با احتساب ظرفیت میانگین شش هزار کبوتر برای هر کدام از برجها میتوان محاسبه کرد.
از دلایل نامگذاری این جنبش (دختران) با این نام را میتوان از چند نگاه دید.
۱. کبوتر نماد آزادی، برابری و حقوقبشر است.
۲. در ادبیات و فرهنگ ایرانی، کبوتر و زن، هر دو را نماد آزادی و عدالت، عشق و زندگی میدانند.
۳. در محلی که از آن نام برده شد، تبدیل به محلی برای تجمع بیشمار کبوترها و تعریفی مشابه میدهد از آنجا با تعریف فکری جنبش مذکور.
۴. تعریف مکان مذکور در فرهنگ ملی با تعریف کبوتر در فرهنگ بینالمللی با متن داستان بینظیر هانس کریستین اندرسن از جنبههایی بخصوص روانشناسی و جامعهشناسی نوعی معنای فکری، فلسفی و هویتی به زنان میبخشد و آنان آن جنبش فکری را شروع و ادامه میدهند.
زنان یارسانی در دهه دهههای گذشته با توجه به شروع حقطلبی اقشار دگراندیش و گسترش کوشندگی سیاسی نهادی آزادیخواه و عدالت محور یارسانی “سدی”، همچنین با حرکت در خط الهامیِ متون اصیل دفاتر یارسانی خصوصاً سرانجام که در ادوار مختلف زنان همواره جایگاهی ویژه در سطوح مختلف ادبی، فلسفی، راهبردی، هنری و جهانبینی واکاوانهی شفاف مساویمحور داشتهاند از جمله: خاتون جلاله، دایه رزبار، خاتون نرگزه، دایراک خاتون، آتُسا و غیره، گرچه لازم و کافی نبوده ولی در مسیری درست در حال حرکتاند و بایستی با برنامهریزی هدفمند خود از جمله: تکامل بیشتر فکری، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، و مهمترین آنها سازماندهی در نهادهای تشکیلاتی و جمعی از جمله حضور در تنها نهاد سیاسی یارسانی یعنی سازمان دمکراتیک یارسان پا به عرصه فعالیت گذارند.
دفاع آزادهترین مردان از حقوق زنان خود نوعی تبعیض غیر ملموس به شمار میآید، زن یارسانی میبایست خود به حقخواهی خود برخیزد، همچنین با توجه به نزدیک بودن زمان برگزاری انتخابات کنگرهی پنجم سدی، امید است زنان در دورهی بعدی نقشهای موثرتری در جهت گسترش سازماندهی خویش برعهده گرفته گام بردارند.
بهاره محمدپور تولابی
برلین
۲۹ مارس ۲۰۲۲
Visits: 225