یارسانمدیا
۱۰ می ۲۰۲۴
ن: سید اشکان حسینی
فهم و شناخت یاری و یارسان به دلایل مختلف از جمله مسالهی تاریخی خود، موقعیت سیاسی اجتماعی زيستگاهاش و خوانش آن از درون و الیت داخلی و از طرف دیگر تعاریفی که از بیرون به آن شده از جمله مستشرقان از یک نگاه دشوار اما از نگاه کلی دست را باز میگذارد.
در گذشته این دو واژه گنگ و موهوم بود، چه برای خوانندگان از بيرون و چه برای اهل مطالعه و عموم داخلی؛ اکنون این نقض برطرف شده است تا حدودی و وارد ریزهکاریهایی تازه شدهایم.
امروزه دستکم استفاده برای چه و در کجا بکارگیری لفظ و واژگان ‘یارسان و یاری’ مشخص شده است.
یارسان در تعریف کلی به معنای ‘اعضای جامعهای واحد’ که حول دستهای از اندیشههای مشخص و مناسباتی مختص به خود استعمال میشود.
در خصوص یاری تعاریف مختلف ارائه شده است، از جمله همآوایی و برابر انگاری با واژگانی همچو: آئین (از جنس سنتی)، مذهب، دین (نه از نگاه ادیان الهی بخصوص ادیان ابراهیمی)، مکتب (در تعریف اساطیری)، فلسفه و عرفان هم قلمداد میکنند. در تعریفی جدیدتر یا تکاملیافتهتر آن را نوعی از نظام اجتماعی فرهنگی و جهانی فکری تلقی میشود.
نگارنده بر اساس خوانش خود میانگارد که گزینه آخر با تلفیقی از بخشی از ماقبلیها (برخی کم و برخی دیگر عمدهتر) بیشتر به صحت ماجرا نزدیک است.
از این رو برخورد با چنین وضعی کاری آسان و سطحیگذر نمیتواند باشد. لازم خواهد بود که بسیارانی چشم و از زوایایی متفاوت و منحصر بنگرند. از جمله نگاه به متون بعنوان گفتمان، دیالوگ و دیالکتیک، به جامعه به عنوان فیزیکی، ماتریالیستی و به هر دو از گوشه نگاههای تاریخی، سیاسی، فرهنگی و فکری کنکاش و بررسی شوند.
با تعاریف فوق با یک نوع از هستیشناسی Ontologie روبرو خواهیم بود و در چنین موقعیتی برای درک عمیقتر قطعا لازم است دست به تفحص میان رشتهای زد. زیرا با دانش میانرشتهای به تناسب نیاز و خوانشهای نوظهور، از مرز سنت و یا تعریف صرف در انحصار مکتب یا مکاتبی فکری مشخص میتوان گذر کرد، همچنین میتوان از بینارشتهای Interdisciplinary یاری جست برای بینابینی حرکت کردن در قلمرویی گستردهتر و حتی چه بسا از همان نقطهچین، فاصلهها و در سفیدیهای بین خطوط نیز نکاتی یافت.
یاری و یارسان را میتوان از منظر ترا رشتهای Transdisciplinarity هم نگریست، زیرا نوعی از استراتژی است که از بسیاری از مرزهای رشتهای عبور میکند و رویکردی کلنگر را ایجاد کند.
از جمله اتنوگرافی Ethnography یا به تعبیری قومنگاری، و از راه مطالعه نظاممند این مردم و فرهنگشان طرحی جامع و کلی به صورت پژوهش در پدیدههای فرهنگی ایشان را و این جامعه را از زاویه دید و موضوعی تام بررسی و با ابزار و ممکنات موجود فرهنگی، فلسفی و فکریشان را به صورت مکتوب و مصور بازنمایی کرد.
در نتیجه چنین مطالعاتی این موارد نمایانگر دانش و نظام معنایی در زندگی این گروه فرهنگی مشخص میشود.
از راه فوق نیز دریچهای گشوده خواهد شد به انسانشناسی/Anthropology/آنتروپولوژی، تا بتوان فرهنگ تا تاریخ فرگشت این انسانها را بررسی کرد ریشههای ایشان در علوم طبیعی و علوم اجتماعی را دقیقتر واکاوید و ماهیتشان را از دیرباز تا کنون با مقایسه از جمله بین فرهنگی، نسبیگرایی فرهنگی و اصولی از روش تحقیق در انسانشناسی دست زد.
و از این راه قادر به تبیین، پیشبینی و کنترل روابط پایدار بین نمودهای این حوزههای فرهنگ انسانی و این جامعه بشری شد.
قابل توجه است که کاوشگر در هنگام بررسی بایستی به اشتباه نیافتد در جستجوی متن، زیرا بسیاری از کلیدواژههای متون یاری اهداف آیرونی دارند، از جمله وارونهگویی از نوع: لفظی، رمانتیک، دراماتیک و وارونهگویی تراژیک؛ و به این دلیل که این متون به صورت دیالوگ و دیسکورس هستند این آیرونی از همان ابتدای متون تا انتها که نزدیک به هزار و دویست سال به طول میانجامد ادامه دارد.
جامعه یارسان به صورت عام و سازمان دمکراتیک یارسان بصورت خاص، اکنون در یک موقعیت بسیار حساس سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، تاریخی قرار دارند، به همین دلیل و با توجه به این نکته مهم لازم به دو یادآوری است. نخست اینکه با احترام به سایر ایدهها، ایدئولوژیها و چهرههایی از بیرون که در راه آرمانهای انسانی و آزادگی در متن و میدان هستند، میبایست فرد یارسانی و جمع یارسانی در گردونهی آراء نظام اجتماعی مختص به خود، همچنین بر محوریت اندیشههای جهان و نظام فکری یاری بچرخد.
از سوی دیگر نیز برای بازیابی اعتمادبهنفس از دست رفته و شکوفایی، پویایی و احیای حرکت تکاملی و انقلابیای که در هزاره اخیر جاری است اهالی فکر و اندیشه یارسانی با فکر و کتابها یا جایگاه سیاسی، دینی، تحصیلی و اجتماعیشان بر سر عموم مخصوصا نسل جوان و نواندیشان نکوبند، و از طرف دیگر هم آندسته از رهبران سیاسی یا دینی، اتنیکی و اجتماعی هم که بر کرسی رهبری، سخنگویی و یا در پیشقراول قرار دارند، به جای آنکه رو به بیرون رهبری مقتدر، توانا و حقبگیر و رو به داخل مخلص و حرفشنو و مساوی باشند، عکس این شوند. یعنی برای بیرون مطیع سایر ایدهها و زیرطبقهی سایر چهرهها و برای داخل دیکتهگو، فرمانفرما، خودمحوری و نهایتاً خودکامگی و حذف هرگونه آوا و اندیشه لاغیر.
تفاوت بسیار است در تمیز دادن آن و این، یکی به تسویه حساب داخلی سیاسی و اجتماعی داخلی و بازتولید خشونت و دیگری به اتحاد، همبستگی و تراز راه آزادی، یکسانی و آرمانهای انسانی مشترک.
از این رو فرد یارسانی آزادیخواه و عدالتطلب و انقلابی به عنوان یک کل منسجم جامعه یارسان، در محوریت ایدههای یاری و دارای پلتفرم سیاسیِ جامع و کامل از آراء مدرن که هر دو سال یکبار بصورت کنگره و فیمابین این مدت به صورت جمعی در قالب تشکیلات و کنشهای سیاسی، حقوقی، فکری، فرهنگی و اجتماعی یعنی سازمان دمکراتیک یارسان، میتواند به شناخت و سپس اقدام هویتی، طبقاتی، مادی، معنوی و کنش اجتماعی انقلابی دست زند و یکبار برای همیشه دست از آن فردمحوری بخصوص از جنس فرد محوری و فرد پرستی خارجی، و ایدئولوژی محوری بخصوص از جنس شوونیستی و دست راستی آن که نهایتا به احیای نظامهای استبدادی مرکزی و محلی و منطقهای خواهند شد و متاسفانه طی نیم قرن گذشته چه از سمت له قدرتان و چه متوسل به علیه قدرتان رواج یافته است خاتمه داد بر قلمرو خود (اجتماع، جامعه)، در حوزه سیاسی تشکیلاتی خود (سدی) و نهایتا در محور جهان و نظام فکری خود (یاری) حرکت کرد؛ زیرا بدون اغراق یاری محوریت دارد.
در پایان، لازم است گفت که چه بعنوان شخص و چه به عنوان جامعه در این محور این اجازه را خواهیم یافت که جهانی فکر و اندیشه کنیم و برای خواستهای بر حق خویش لوکالی عمل کنیم.
نکاتی در خصوص ‘جهان و نظام فکری یاری’ که شاید در آینده به صورت مختصر یا جامع به آنها بپردازیم: دیبیدو، مساله جنس و جنسیت، تابو و توتم، رد اسلام و جهان پیرامونی، رد و یا انکار خالق ماورالطبیعه، طبیعتگرایی، انسانشناسی و انسانخدایی، نظام اجتماعی، نظام پادشاهی مرسوم در علوم سیاسی و بررسی و تفاوت پادشاهی و پادشاهان در فرّ نه بر تخت، جهان فکری و نظام فلسفی، اتصال اندیشه به عنوان متافیزیک و دیالکتیک با ماده و فیزیک، بیا بس، جَم و جمهور و هرآنچه ذهن کشش اندیشه و جان و تن توان تعریف و نگارش.
برای زیستن و زندگی کردن در معنای واقعی کلمه دو چیز اصلی بایسته است، نخست رهایی، سپس خود بودن.
سید اشکان حسینی
۱۰می ۲۰۲۴
[wpforms id=”4110″]