یارسانمدیا
نویسندە: احمد مرادی
بازگشت مجدد دونالد ترامپ به پست ریاست جمهوری آمریکا و پیوند نزدیک او و اطرافیانش با تنها دولت قوم یهود و نزدیکی او با شخص بنیامین ناتنیاهو نخست وزیر اسرائیل، این سئوال در میان سیاستمداران، روزنامەنگاران، کشورهای منطقه، مخصوصا مردم ایران و نیروهای مخالف نظام حاکم بر این کشور مطرح است کە سیاست دولت دوم دونالد ترامپ در قبال رژیم ایران کە بزرگترین حامی حماس و سایر سازمانهای مسلح کە مشغول جنگی خونین و سرنوشت ساز با اسرائیل هستند محسوب میشود چگونه خواهد شد؟ سیاست ترامپ کسی کە در دوره قبلی مسئولیت خود در سمت رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا امنیت اسرائیل را در اولویت سیاست خارجی خود قرار داد، حالا در جواب بە خطرافتادن موجودیت این کشور و موشک باران آن توسط نظام اسلامی در ایران چه نوع سیاستی را در پیش خواهد گرفت؟
نگاهی کوتاه به روابط ایران و ایالات متحده بعد از انقلاب اسلامی
با وجود اینکه دولت وقت آمریکا بعد از ٣ روز از پیروزی انقلاب اسلامی دولت تازه ایران را بە رسمیت شناخت، آیتالله خمینی بە محض قبضه قدرت سنگ بنای ستیزه جوی با آمریکا نهاد. او میدانست کە نقشه ایجاد نظام ولایت فقیه کە در سر پرورانده با وجود ارتباط مردم ایران با آمریکا و جهان دمکراتیک غیر ممکن است. آیتالله خمینی برای نهادینه کردن دشمنی با آمریکا چیزی بهتر از حمله تعدادی دانشجوی پیرو خط خود(خط امام) در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ بە سفارت امریکا پیدا نکرد. در پی این اقدام کە خلاف تمام شئونات دیپلماتیک و انسانی بود ٦٦ دیپلمات امریکای بە مدت ٤٤٤ روز بە گروگان گرفته شدند. نیاز بە بهانەای برای سرکوب مخالفان داخلی انگیزه جانشین خمینی، آیتالله خامنەای و دیگر آخوندهای حکومتی برای دشمنی با جهان غرب بیشتر میکرد. تا بە امروز کە ٤٥ سال از انقلاب گذشتە است هنوز این ستیزەجوی پابرجا است و تاکنون هزاران نفر از جوانان مملکت بە بهانه ارتباط با این دشمنان فرضی بە جوخه اعدام سپردەاند. جنبشهای و اعتراضات اجتماعی کە در جواب مشکلات اقتصادی و نبود آزادیهای فردی و اجتماعی رخ میدهد با برچسب و انگ خدمت بە بیگانه روبرو میکنند و آنها را مورد سرکوب قرار میدهند. ناکامی مسئولین از اداره مملکت و عدم انجام وظیفه کە در قبال مردم بە عهده گرفتەاند بە گردن دیگران میگذارند و اعمال تحریم های امریکا و کشورهای غربی را بە فرصتی برای اختلاس و دزدی اموال مردم تبدیل میکنند. با وجود شکست های سیاسی و ویرانی زیر بناهای اقتصادی و توسعه کشور هنوز دشمنی با غرب را نعمت میدانند و شعارهای ضد اسرائیل و غرب بە نماد موجودیت این رژیم تبدیل شدە است.
دونالد ترامپ
سیاستمدار، سرمایەدار و میلیاردی از حزب جمهوریخواه کە توانست در سال ٢٠١٧ میلادی در سمت چهل و پنجمین رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا برای یک دوره چهار ساله بر مسند قدرت تکیه بزند. او در انتخابات ریاست جمهوری برای دومین دوره در سال ٢٠٢٠ شکست خورد و به ناچار این سمت را به جو بایدن از حزب دموکرات واگذار کرد، اما این به معنای پذیرش شکست در انتخابات نبود. آقای ترامپ در ژانویه ٢٠٢١ کە شکست خویش را در انتخابات احساس کرد هواداران خود را به راهپیمایی به سوی کاخ کنگره آمریکا تشویق کرد کە منجر بە حمله بە مهمترین نهاد سیاسی این کشور شد. ساختمان کنگره تخلیه شد و چند نفر هم در این اتفاق کشته شدند. تقلب در انتخابات را مطرح کرد، با شکایتهایی زیادی سعی کرد کە نتیجه انتخابات را بە چالش بکشد و در روند انتقال قدرت کار شکنی زیادی ایجاد کرد. اما دونالد ترامپ مجبور شد برای چهار سال از قدرت ریاست جمهوری کنار برود، ولی همچنان بر حزب جمهوریخواه سیطره خود را حفظ کرد تا اینکه در انتخابات سال ٢٠٢٤ برای بار دوم با پیروزی قاطع بر رقیب خود خانم “کاملا هریز” از حزب دمکرات، بە عنوان چهل و هفتمین رئیس جمهور ایالات متحده شروع بە کار خواهد کرد.
سیاست ترامپ در قبال نظام اسلامی ایران در دور نخست ریاست جمهوری در سال (۲۰۱۷ تا ٢٠٢١)
هر چند دونالد ترامپ بارها رژیم ایران را یک رژیم نامشروع و یاغی خوانده است و در دوران زمامداری خود لطمات شدیدی بر پیکر آن وارد کرده است، اما هرگز علنا خواستار تغییر این حاکمیت نشدە است. او بە شدت منتقد برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) کە بە منظور منع دستیابی نظام اسلامی بە تسلیحات امضا شدە بود است و با سرزنش کردن دولت “بارک اوباما” برای وارد شدن بە این توافق، در سال ٢٠١٨ خروج ایالات متحده را از این توافق اعلام کرد. دولت ترامپ سیاست «فشار حداکثری» بر ایران از طریق تحریمهای اقتصادی و نفتی بر علیە نهادها و شخصیتهای حقیقی و حقوقی وابسته بە نظام حاکم بر ایران اعمال کرد. ترامپ در سال ٢٠٢٠ دستور کشتن قاسم سلیمانی فرمانده نیروهای قدس سپاە پاسداران انقلاب اسلامی را صادر کرد. در پی انتقام کشتە شدن سلیمانی، سپاه پاسداران اقدام بە موشک باران پایگاه عین الاسد، محل استقرار نیروهای آمریکای در خاک عراق کرد کە منجر بە آسیب دیدن تعدادی از سربازان این کشور شد، اما ترامپ علیرغم تهدید بە مقابلە بە مثل، هیچ اقدام عملی در برابر این عملیات نظامی انجام نداد. ولی جنگ خاورمیانه کە جانبداری نظام اسلامی از طرفهای درگیر آن را بسیار پیچیده کرده است، ممکن است کە برای یکسره شدن دخالت بیشتر ایالات متحده آمریکا را بطلبد و ممکن است کە قدم بعدی رویاروی نظامی با رژیم حاکم بر ایران باشد.
اهمیت استراتژیک اسرائیل برای ایالات متحده و روابط ترامپ با این کشور
اسرائیل مهمترین همپیمان استراتژیک ایالات متحده در جهان محسوب میشود و موقعیت ژئوپلیتیک این کشور در خاورمیانه اهمیت سیاسی و نظامی آن را برای قدرتمندترین کشور جهان حیاتی کرده است. دەها سال است کە تقویت اسرائیل در قبال رقبا و دشمنان عرب و جمهوری اسلامی در اولویت سیاست خارجی آمریکا قرار دارد، طوری کە دولت و کنگره امریکا پشتیبانی از اسرائیل را یک اصول سیاسی میدانند کە باید رعایت شود. هیچ کاندید ریاست جمهوری در این کشور بدون جلب توجه شهروندان یهودی امریکا کە تنها با تعهد بە حفظ اهمیت کشور اسرائیل ممکن است، بە این سمت دست نخواهد یافت.
ایالات متحده تنها در بحران اخیر “غزه ” که پیش از ١٣ ماە از آن گذشتە است و جان هزاران فلسطینی را گرفت و منجر بە ویرانی شهرهای این باریکە شدە است، در کنار اینکه کاخ سفید حملات نظامی اسرائیل بە شهرها و اماکن مسکونی فلسطینیان را دفاع از خویش میداند، چند نشست شورای امنیت سازمان ملل را نیز بی نتیجه گذاشته و مانع صدور اعلامیه در محکومیت اسرائیل در مهمترین نهاد بینالمللی شدە است. با وجود اینکه مقامات آمریکای خواستار حفظ جان غیر نظامیان فلسطینی میشود، تسلیحات امریکایی منجمله بمبهای کە برای تخریب اماکن مسکونی استفاده میشود تقریبا بیوقفه برای اسرائیل ارسال میشود. انتظار هم میرود کە در چهار سال آیندهی زمامداری ترامپ موضع امریکا در قبال اسرائیل تقویت شود و او بە چیزی غیر از پیروزی کامل اسرائیل در این جنگ قانع نشود.
چشم انداز روابط رژیم اسلامی و دولت آیندە امریکا بە ریاست دونالد ترامپ
جنگ بین اسرائیل و نیروهای کە دولت جمهوری اسلامی تنها پشتیبان و تأمین کننده تسلیحات آنهاست آینده مهمترین متحد آمریکا را دچار چالش جدی کرده است. شکست اسرائیل در این جنگ خونین موجودیت این کشور را بە خطر جدی مواجه میکند و این اتفاق چیزی نیست کە امریکا، مخصوصا دونالد ترامپ با کارنامەی کە در قبال سردمداران نظام اسلامی ایران در دور اول ریاست جمهوری خود در چنته دارد بپذیرد. مقامات جمهوری اسلامی هم از این امر آگاه هستند کە با بە خطر افتادن اسرائیل پای دولت آمریکا بە این جنگ کشیدە میشود. نشانەهای از بیم نظام اسلامی از احتمال دخالت مستقیم امریکا در جنگ خاورمیانه دیده میشود. آرامتر شدن لحن مقامات جمهوری اسلامی در قبال دونالد ترامپ و شایعات دیدار ایلان ماکس کە قرار است در کابینه آقای ترامپ سمتی بە عهده بگیرد با نماینده نظام در سازمان ملل متحد، امیرسعید ایروانی و زمزمه رسانەهای حامی حاکمیت و مسئولین مبنی بر ضرورت مذاکره با آمریکا همگی حکایت از ترس و ریاکاری مقامات حکومت اسلامی از حضور مجدد ترامپ در کاخ سفید است.
مقامات پیشین و کنونی نظام اسلامی ایران بارها عملا ثابت کردەاند کە حفظ نظام در اولویت آنها قرار دارد. بنا بر این، سناریوی بسیار محتمل این است کە رویکرد محتاطانه این مسئولان تنها بە حرف محدود نشود و عملا با دولت آمریکا وارد معامله و امتیاز دهی شوند و بە این صورت خطر سقوط و ورشکستگی اقتصادی و رویاروی نظامی را این بار هم از سر خود دفع کنند. آقای ترامپ قبلا نشان دادە است کە بە منظور حل مشکلات بین دولت امریکا و نظام اسلامی بدە بستان سیاسی را بر دخالت نظامی ترجیح میدهد. او در گذشتە بیان کرده است کە جلوگیری از دستیابی ایران بە سلاح اتمی در اولویت سیاست خود در قبال رژیم حاکم بر این کشور قرار میدهد. برای مقامات جمهوری اسلامی هم چیزی خوبتر از برنامه اتمی وجود ندارد کە قربانی بقای خود کنند.
امید واهی مخالفان نظام اسلامی
گروههای اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی متشکل شدە است از طیف مختلفی از احزاب، سازمانهای و شخصیتهای سیاسی وابسته بە گروههای قومی، ملیگرایان، سلطنتطلبان، اقلیتهای دینی، چپگرایان و مجاهدین خلق کە عملا در خارج از ایران مشغول فعالیت برای براندازی نظام حاکم بر کشورشان هستند. اکثر آنها خواهان گذار از نظام حاکم و برپای سیستمی هستند کە بتواند جوابگوی خواستەهای شهروندان ایرانی باشد هستند. همگی بر سر اصول اساسی دموکراسی، سکولاریسم و سیستمی متکی بە رأی آزادانە مردم متفقالقول هستند. این جریانات سیاسی بر این اصل هم اتفاق نظر دارند کە نوع نظام آیند ایران باید در نتیجه انتخابات آزاد و دمکراتیک تعیین شود. اما مسئلە اصلی مورد اختلاف آنها، شیوە رهبری و تعیین مرکزیتی است کە بتواند مبارزه و اعتراضات مردم را بە طور موثری بە هدف شکست نظام هدایت کند. مشکل عمده آنها عدم اطمینان دو قطب سیاسی اپوزسیون، مرکز گرایان یا “پانایرانیسمها” و هویتطلبان وابسته بە گروهای قومی یا ملی بە همدیگر است. گروه اول معتقد است کە در صورت بروز خلع قدرت هویتطلبان تمامیت ارضی ایران را بە خطر میاندازند و گروه دوم بر این باور است اگر مرکزگرایان در مقام رهبری اپوزیسیون قرار گیرند احتمال بە قدرت رسیدن آنها کە بە معنی ظهور استبداد دیگری است زیاد میشود
حاکمان تهران هم بە خوبی از این وضعیت بهره میگیرند و با پیش کشیدن خطر تجزیه ایران و مطرح کردن شعارهای کە احتمال برگشتن نظام پیشین را در ذهن مردم زنده کند بە این اختلافات دامن میزنند. در حالیکه رژیم از نظر مشروعیت داخلی، بین المللی و انزوای سیاسی و اقتصادی در سخترین دوران خود قرار دارد، هیچ افق روشنی هم نسبت بە اتحاد و همبستگی موثری در بین اپوزسیون کە از این وضعیت بهره گیرد و امید بخش پیروزی خیزش احتمالی باشد وجود ندارد. در این شرایط مردم وادار بە تحمل ظلم و ستم بیشتری از جانب حاکمان مستبد میشوند و هیچ خیزش سرنوشت ساز از جانب تودەهای مردم رخ نمیدهد.
نتیجه
با روی کار آمدن ترامپ چند سناریو در مورد ایران محتمل است. یکی اینکه رژیم ایران بر موضع گذشتە خود مبنی بر آمریکا و اسرائیل ستیزی و کمک مادی و معنوی بە گروهای نیابتی خود کە حالا درگیر کارزار مسلحانه با اسرائیل هستند ادامه دهد. در چنین سناریوی جنگ مستقیم و تمام عیار بین رژیم اسلامی و آمریکا اجتناب ناپذیر است. سناریو دوم کە من آن را بیشتر متحمل میبینم، عقب نشینی نظام ولایت فقیه از مواضع خود در قبال ترامپ و دادن امتیازهای کە بە دستآورد سیاسی برای او تلقی شود است. نشانەهای از این سناریو اکنون قابل رویت است، مانند فشار خامنەای بر حزباللە لبنان برای عقب نشینی تا پشت رودخانه لیتانی، طوری کە امنیت شهروندان اسرائیل در شمال این کشور تامین شود.
اپوزیسیون جمهوری اسلامی در غیاب اراده سیاسی برای اتحاد و تفاهم بە منظور موثر ساختن مبارزات سیاسی خود بە امید دخالت خارجی ماندە است، چیزی کە بە باور من امید واهی بیش نیست. انتظار اپوزسیون و مردم ایران بە اتفاقات غیر منتظر یا دخالت قدرتهای خارجی برای سرنگونی نظام، غیر از انتظار بیهوده چیزی دیگر از آن حاصل نخواهد شد، چونکه هر کشوری منافع سیاسی و اقتصادی خود را در اولویت قرار میدهد. ملاهای حاکم بر ایران از تجربه لازم برای دفع خطر ترامپ برخوردار هستند. نیروهای مخالف این نظام تمامیتخواە، در خارج و داخل کشور باید بدون انتظار بە کمک قدرتهای خارجی بە قدرت اتحاد خود تکیه بزنند و هزینه براندازی این نظام بدوش خود بکشند، چونکه بقای این نظام سهمناکترین هزینە است کە مردم ایران بە انواع و اشکال مختلف متحمل میشوند.
#زن_زندگی_آزادی
اسلو، پنجشنبه، ٢١ نوامبر ٢٠٢٤