Home / امیر سلیمی / کورد و اندیشەی نەتەوەی

کورد و اندیشەی نەتەوەی

 شرایط سیاسی جهانی و منطقە خاورمیانە رهبران و نخبگان سیاسی و دیگر قشرهای اجتماعی نەتەوەی کورد را در باشور کوردستان وادار کرد کە با تلقی و درکی پراگماتیستی اما بدون محاسبە دقیق از این اوضاع زبان وادبیات سیاسی خود را روی آرمان “دولت کوردی یا دولت نەتەوی” متمرکز کنند. آنچە در مدت این ١٠٠ سال اخیر در متن این رویکرد و آرمان غایب بودە بی شک نداشتن چشم انداز سیاسی و ایدئولوژیک کورد از مفهوم “دولت” و عدم تعریف “نەتەوە” بعنوان ستون اصلی ملت بودە است. درک کوردها از نەتەوە دارای آبشخور “عقل اسلامی” و از جهانبینی “امت” تغذیە فلسفی می کند. سئوال این است کە چرا ما ، کوردها، کە سابقە دولت – ملت ، نە بمعنی امروزی، داریم باید با بکارگیری مفاهیم و ابزار عربی- اسلامی چون “امت” و غربی چون “Nation” خودمان را تعریف کنیم و ادبیات دینی یاری (البتە باید در اینجا بین قوانین و ضوابط دینی و دیدگاها و اندیشە سیاسی آن تمایز قائل بود) را بعنوانی متنی دارای مفاهیم کە توانای تعریف و توضیح نەتەوی کورد دارد مورد استفادە قرار نمی دهیم.

Nation مفهومی غربی

اندیشە و عقل سیاسی در اروپا سابقەای طولانی دارد. اروپائیان در طول تاریخ اندیشە سیاسی خود توانستەاند نظام مفاهیم و ابزارهای مفهومی و تعریفی و هرمنوتیک خاص خود را بوجود آورند و بکارگیری آنها و ریختن موادی در داخل آنهامفاهیمی چون Nation و State درست کردند تا اینکە بتوانند جوابی بە مناسبات پیچیدە و واقعییات سیاسی و اجتامعی جوامع خود بدهند. تقریبا در تمام واژە نامەهای سیاسی و لکسیکونهای اروپائی یک تعریف مشخص از “ملت” یاهمان “Nation” دارند. البتە ملت در دوران قدیم در اروپا بمعنی دین بود، و این بعدها در دروان جدید معنای دیگری پیدا کرد. در ادبیات فارسی و ادبیات دینی یاری نیز ملت مترادف است با دین. واژە و مفهوم ملت نزد اروپائیان در بارەی موارد زیر بکار رفتە است:

١.گروهی انسان دارای مشترکات اجتماعی و هویت فرهنگی

٢.تشکیل دولت

٣.یک “دولت” کە شامل گروهی با هویت مشترک می شود

بنظر آنها مفهوم ملت در اصل بە کسانی اطلاق می شد کە درای ریشە و محل تولد مشترک بودند. این واژە در اصل از کلمە لاتینی natio ، کە معنی “تولد” میدهد، آمدە است. بعدها نیز این واژە دو معنی پیدا کرد. اولی بە مشخصەی فرهنگی، مخصوصا زبان، گرە خورد و دومی سوبژکتیو و براساس اعتماد متقابل و احساس مشترک کە نیز دارای پایەی تاریخی- فرهنگی بود، پا بە عرصەی وجود گذاشت. این مفاهیم تاریخی با سیر تاریخ اهمیت و تأثیر اساسی در رشد و ظهور “ناسیونالیسم” بعنوان جنبشهای سیاسی داشتند. ناسیونالیسم ابژکتیو- فرهنگی و ناسیونالیسم سوبژکتیو – خودتعریف هر کدام تبدیل بە اساسی برای ناسیونالیسم در بعد سیاسی آن شدند. انقلاب فرانسە ، فاشیسم و نازیسم هر کدام با یکی از این دو مفهوم فوق از ناسیونالیسم قابل تعریف و توضیح هستند. البتە تاریخ دولتهای ملی در اروپا بە قرن پانزدە و شانزدە بر میگردد، زمانی کە ملتها و اقوام داخل امپراطوری مقدس رم-ژرمن یا بقولی anaRespublica christi علیە این امت و وحدت سیاسی ادعاهایی داشتند و دست بە طغیان زدند و واقعیت امت مسیحی را با تشکیل دولت ملی در فرانسە و آلمان و غیرە از هم پاشیدند.

دیدگاههای دین یاری و نەتەوی کورد

نەتەوی کورد بعد از شکست از نەتەوەی پارس برهبری کورش تا کنون نتوانستە است دوبارە جایگاە سیاسی و قدرتمند خود را بازیابد. اگر ٢٥٠٠ سال پیش برای نەتەوی دیگر آغاز حضور در عرصەی تاریخ جهان است، برای نەتەوەی کورد پایان چنین حضور و نقشی در شکل گیری مناسبات و ساختار سیاسی جهان است. این سیر تاریخی تا دوران ما دارد بە حیات خود ادامە. این شکست نظامی و سیاسی منجر بە شکست روحی و راونی شدە است واکثریت جامعەای کورد در رویکردها و ارزشهای خود بە تحلیل بردە است و ساختار جهان بینی و جهان ذهنی فرد کورد را آمادە پذیرش و اطاعت از “خلافت” کردە و او را بە درون “امت” رهنمون کرد. کورد لاجرم در حوزە نظر و اندیشە نیز باید نیز از شرعیت نامەها و سیاست نامەهای این امت تغدیە میکرد.

 

بدلایل مذکور کورد نمی توانست دارای دانشگاە و مراکز تحقیقی نەتەوەی باشد و ناچار باید از فارس، ترک و عرب – این ملتها نیز مفاهیم و ابزار پژوهشی را از غربیان بە وام می گرفتند- بە وام می گرفت تا بتواند بوسیلە این ابزار مفهومی خودرا تعریف کند. ما از آن بی خبر بودیم کە دولت ماد، اولین دولت، در جهان باستان بود کە تبلور نەتەوی کورد نیز بودە است. هگل نیز می گفت تاریخ جهان با پرشیا آغاز شد ( در دوران هگل سرزمین ما با این نام شناختە می شد و این نشان میدهد کە هگل از تاریخ ماد بی خبر بود). چونکە اولین دولت یا اشتات staat نەتەوی بغیر از مادها تأسیس نکرد. بنظر او آنچە در اروپا ما بعنوان دولت می شناسیم نطفەاش در آنجا بستە شد. امروز ما نیازی نداریم کە بگوییم ما چە هستیم. کافی است دفاتر یاری را بخوانید، کە با زبان کوردی نوشتە شدە است از خیلی چیزها حرف می زند کە فرد کورد بآسانی خود را دوبارە باز می شناسد. ضروری نیست کە قوانین و ضوابط دینی آن گیر زد، بلکە مفاهیم اجتماعی و سیاسی آن را مورد مطالعە قرار دهد. اروپائیها همین کار را با آثار فلسفی یونان در دوران رنسانس و روشنگری کردندو کاری چندان بە باورهای دینی و متافیزیکی سقراط و دیگران نداشتند.

حقوق زن و موقعیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی او بخشی مهم از پروژە مبارزە سیاسی تمام جریانات دمکراتیک و مترقی بودە است. حقوق زن اشارە بە نقش و موقعیت زن در تمام عرصەهای زندگی جامعە است. اعلامیە جهانی بشر رایجترین و عامترین تعریف از حقوق زن بعنوان انسان است. بنا بر نظریەی حقوق بشر این حقوق انسانی از زمان پا بە دنیا نهادن برای تمام بشر اصولا و ذاتا رسمیت دارد. زن در طول تاریخ بدلایل فرهنگی، اخلاقی و دینی مورد تبعیض، اجحافات و نابرایهای سنگین و انسان ستیز قرار گرفتەاست. هنوز مبارزە برار برای بدست آوردن حقوق ابتدائی چون داشتن حق دستمزد برابر،حق خود تصمیم گیری بدن، آزادی پوشش، حق مالکیت، حق آموزش و ازداوج و سرپرستی فرزندان در نقاط مختلف دنیا ادامە دارد.

جامعە یارسان بر خلاف جوامع ابراهیمی رویکردی ارزشی انسانی بە حقوق زن داشتە است. زنانی چون مامە جلالە، فاطمە لرە، خاتون بشیرە، دادا ساری و خاتون رزبار در مقاطع زمانی مختلف همگام دیگر چهرەهای جامعە یارسان در میدان عمل بە ترویج و تبلیغ باورها و اندیشەهای انسان محوری یاری پرداختەاند. محصول و نتیجە مبارزە آنها منجر بە نهادینە کردن حقوق زنان و اعلام آن در دفتر ” دیوان گورە” شدە است.

سلطان می گوید:

کناچە و کوری

توفیرشان نین کناچە کوری

برگردان:

در بین فرزندان دختر و پسر فرقی ( حقوقی) وجود ندارد.

سلطان در جای دیگ می گوید:

نمو دو هاوسر کرو نکایی

برگردان:

یاران نباید دو زن بە عقد خود در آورند.

در جوامع متنوع و متکثر دینی و اتنیکی “مدارا” بودن یا “رواداری” یکی از ارزشهای اصولی و اساسی نظامهای سیاسی و اجتماعی مدرن و مترقی است. “رواداری” برپایە اصولی چون: تحمل کردن، باز بودن ( داشتن نگاە غیر دگماتیک) و عدم قضاوت و پیشداوری عجولانە بنیاد نهادە شدە است. واژە “مدارا یا رواداری” “Toleration” ریشە در اصطلاح لاتینی “Tolerantia” دارد کە بمعنی ” تحمل کردن” یا ” تاب چیزی آوردن” است.

تاریخ “روداری” باید بدون مجزاء و تفکیک و در ارتباط و پیوستگی با تاریخ ” رواداری دینی” مورد بحث و مطالعە قرار داد. در جریان جنگهای خانمانسوز و ویرانگر مذهبی کە تمدن غرب- مسیحیت ( وارث تمدن یونان باستان و روم قدیم) بە لب پرتگاە نابودی بردە بود، ” رواداری” اهمیت، نقش و جایگاه عظیمی از زمان ” اصلاح دینی” تا پیمان صلح Westfalen وستفالی در سال ١٦٤٨ در ایجاد و استقرار نظامهای دینی و سیاسی در اروپا بدست آورد. برای پایان دادن بە درگیریها و نزاعهای دینی اروپاییان بە توافق رسیدند کە ” مذهب امیر یا سلطان، مذهب رعایا است” ” eius religio ،Cuius regio “. امیران بمرور زمان آزادی نسبی ممارست مذهب برای رعایای خود کە پیرو مذاهب دیگر بودند رعایت می کردند. با توجە بە این روند و تکامل تاریخی ” رواداری” ، ” آزادی دین و عقیدە” و حقوق بشر” در هم تنیدە شد. Johan Locks با نوشتن کتاب A letter Concerning Toleration ( مقالەی در بارەی بردباری یا رواداری در سال ١٦٨٩) و Voltaire با نوشتن Traite sur la tolerance ( رسالەی در مورد رواداری یا بردباری در سال ١٧٦٣) بستر و زمینەی مبانی تئوری “روداری” در مقابل فناتیسم مذهبی را بوجود آوردند.

حدود ٧٠٠ سال پیش اندیشمندان یارسانی با فهم و تبیینی جامعە شناختی آنزمانی، روداری را یکی از ارزشهای با اهمیت فرهنگی و سیاسی برای همزیستی و تعامل و آزاد منشی در جامعە می دانستند. پژواک روحیە مدارا و عدم تعصب دینی در کلامهای دفتر “دیوان گورە” سالهاست کە با بزم تنبور در زاگرس می پیچد. ” دیوان گورە” سندی ارزشمند برای شناخت روحیات فرهنگی، اخلاقی و دینی مردم یارسان است.

پیرالی می گوید:

یاری و مروتا و مهربانی

و صیقەو قروان و گیانای گیانی

برگردان:

یاری با مروت و مهربانی و تواضع و فروتنی معنی دارد.

پیر ظاهر اصفهانی می گوید:

بوانان کلام و نامینەوە

صحبت یاری و کامینەوە

برگردان:

کلام را گرامی بخوانید، چونکە صحبت یاری کامجوی است.

پیر حیات می گوید:

یاری نکران و جنگ و هرا

وینە سامری خلق کرن گمراە

برگردان:

یاری را با جنگ و ستیز و بشیوەی رفتار فریبکارانەی سامری انجام نمی شود.

پیر رستم می گوید:

یاری و کلام جای گفتگون

برگردان:

یاری با توجە بە کلامها جای/مورد گفتگو است.

سلطان می گوید:

عابدین گفتگو، عابدین گفتگو

عابدین شیرینە بی بغض گفتگو

برگردان:

عابدین گفتگو بدون بغض و کینە شیرین است.

بر اساس آموزەهای کلامی، جامعەی یارسان باور عمیقی بە پلورالیسم فرهنگی، سیاسی، دینی و اتنیکی دارد و رواداری را ارزشی میداند کە با عمل و باور بە آن میتوان از این تنوع غنی پاسداری و حفاظت کرد. جامعە یارسان سیاست ذوب و آسیمیلاسیون را در تمام ابعاد خود تجربە کردە است، لذا با تمام توانا علیە آن مبارزە می کند و برای تثبیت و نهادینە کردن “رواداری” در جامعە و نهادهای مدیریتی آن می کوشد. این نمونەها و نمونەهای زیاد دیگر میتوانند مبانی اندیشە نەتەوی کورد را تشکیل دهند. و با بکارگیری آنها ساختار و نظام اندیشگی ، اخلاقی و ارزشی خود را ایجاد کنند.

منظور این نیست هر آنچە غربیان در زمینە علوم انسانی و اجتماعی بە آن دست یافتەاند ما یک روزە کنار بیاندازیم، اما باید هوشیارانە تدقیق و تفحص کنیم و ببینینم کە کدام یک از این مفاهیم قابل انتقال هستند و بکارگیری آنها مبانی ما را توضیح می دهد. نتیجتا باید گفت کە منابع و دفاتر یاری سرمایە فکری و فلسفی است کە با تحلیل و مطالعە ی آنها میتوان بە نتایجی در مورد نەتەوی کورد رسید، کە برخلاف آنجە است کە همسایگان ما بە آن رسیدە اند. وقت آن است کە نخبگان کورد از تمام قشرهای آن ، خصوصا اعضاء امت، این جرأت را داشتە باشند کە مثل ماکسیمیلیان رُبسپیِر یکی از رهبران سیاسی دوران انقلاب فرانسە کە برای قطع رابطە با کلیسا و پاپ اعلام کرد کە باید دیگر اسم خدا را نیاوریم، بلکە اسم وجود متعالی بیآوریم، نامی از اللە و خدا نیاورند و بجای آن اسم “خاونکار” کوردی بیاورند و رابطە خود را با امت و خلافت قطع کنند.

 

امیر سلیمی

اسلو،

٢٦ نوامبر ٢٠١٧

 

Visits: 135