یارسانمدیا
17 فوريه 2024
بررسی علمی [طب نوین]: محیا زمانی
بررسی اجتماعی [فلسفه حقوق]: سید اشکان حسینی
یک رویداد تاریخی را از جنبهها، نگاهها و زمینههای مختلف، همچنین از ابعاد زمان مکان متفاوت میتوان واکاوی کرد؛ البته نگاه چیزی و بررسی چیزی دیگر است، تشخیص، درمان و زیستنِ پسا اینها هم داستانی دیگر.
لازم است در این خصوص نیز افزود، همانطور که احتمالا میدانید، برای نقل قولی، رویدادی، اتفاقی و یا حادثهای مشخص نیاز است که تغییرات اندکی در ساختارشان ایجاد کرد. بعنوان مثال برای نقل قول و سایر موارد مربوط کافی است از فعل استفاده کرد و جمله را به این شکل در بکار بُرد: جنایتی دارد رخ میدهد (حال استمراری).
در این نگارش البته پای روایتی دیگر در میان است، یعنی استفاده از شکلهای پَسیو (passive) یا مجهول افعال گزارشی رایج (البته نه آن نگاه رایج عمومی، بلکه مطالعه مجدد با نگاهی تاملیتر). نيت از شکل مجهول یا پسیو این اشکال برای رسیدن به فاصله گذاری و تمیز دادن میان طرفین دعوا، بررسی هر کدام از آنها به روشهای مختلف، سپس راهحل و درمان است و پس از همه پیشینیان همواری مسیر برای مثبت بودنی در تداوم و چرخهی بیپایان [مانند دموکراسی، که بایستی همیشه شاداب و زنده نگهداشته شود، تا عافیت و حق همگان رعایت گردد].
البته میدانیم که در بحث رویدادهای تاریخی، بسیار فعل و انفعالات وجود دارد؛ چه پیش و پس و چه هنگامهی آن. پیش از آنکه پدید آید اگر چشمانداز مثبت باشد تصدی بخشیدن به آن و اگر هم منفی، راه و سد در منتفی شدن. در زمان مکان پسا واقعه اگر منفی باشد علاج و درمان و اگر مثبت تداوم چرخه (گرچه تجربهگرایی حرفی دیگر است). هنگامهی جاری بودن رخداد نیز کامل متفاوت است. اینجا حرف ما زمانی است که از گذشته رخ داده و در حال جاری است؛ قطره خونی بر زمين شده که اکنون رودخانهها شده، نزدیک رسیدن به شاهراههای آزاد است و در لبهی شدن به دریای خون. آنگاه دیگر حرف از انحطاط در میان نخواهد بود، بلکه قطعا بحث مرگ است. ما در تلاش هستیم [تلاشی فرجام دار] برای احیای حیات [حیات جسم و جان و روان جامعه].
بگذارید جوری دیگر مبحث پیش کشیده شود. چند زمان مکان و موضوع را در نظر
بگیرید و همه را در هم بیامیزید. اینجا دقیقا همان چیز است. مثلا: افراطگرایی، فاشیسم، سرکوب، جامعه، حق، مدیریت، مدنیت، طبابت، فلسفه، درمان، جسم، روان.
اکنون تصور کنیم که دو مطب و یک نهاد دایر میشود، دو مطب یکی پزشکی دیگری روانکاوی و سومی نهاد عدالتخانه.
بیماران شاملاند از: سویی سیستم و نهاد قدرت (اشخاص حقیقی و حقوقیِ حاکم بر ایران)، سوی دیگر نیز شخص و جامعه ایرانی نشسته است. در کرسی مطب پزشکی بقراط (هیپوکراتیس)، در کرسی روان (زیگموند فروید، کارل یونگ و ژاک لاکان). بر روی میز دستگاه عدلیه نیز (دستگاهی پیش از تفکیک قوا) اسناد و مکتوبات جمهوریت، نظام اجتماعی، هستی شناسی و هستیگرایی، حقوق جهانشمول بشر و نظام و جهان فکری یاری
وجود دارد.
در واقع قرار است فاشیسم حاکم بر ایران [ضارب] و مردم ایران [مضروب] به مطبهای بقراط (فاکتور، مجموعه)، لاکان (فاکتور مجموعه) میروند و جامعه و سیستم در پیشگاه، جمهوریت کلاسیک سقراطی افلاطونی، نظام اجتماعی مارکس و انگلس متاخر و جهان و نظام فکری یاری تکاملی
فرا خوانده میشوند.
اینجا فقط بصورت اجمالی در این زمینهها کوششی میشود امید است گامی ثمربخش باشد.
من [محیا زمانی] با توجه به سه ویژگی که آگاه هس
تم به آنها، یعنی جنسیتم که اینروزها زنان پیشگام انقلابی نوین؛ انقلاب از نوعی دیگر و متفاوتتر از سایر انقلابها هستند. رخدادی تاریخی نه فقط در سطح جغرافیایی با مرزبندی مشخص یعنی ایران، بلکه پا را فراتر نهاده و در حال انتقال به خاورمیانه و حتی به وسعت تاثیر پذیری جامعه جهانی است. ویژگی دومم یعنی عقیده فکریام به دین، دستگاه و نظام فکری یاری که گذشته به موازات چند سده و اکنون طی حدود نیم قرن اخیر بسا مورد آزار و اذیت و تبعیض قرار گرفتهایم ما پیروانش در سرزمین ایران و سوم رشته رشته تحصیلیام یعنی پزشکی تا از این طریق یعنی تخصص و دانش خود آگاهانه و به حد توان در راه آرمانهای زنانهام، آرمانهای یارسانی بودنم و حتی فراتر، یعنی آرمانهای انسانی جامعهام کوششی کنم.
و من [سید اشکان حسینی] بر اساس روحیه تحول طلبی (آرمانگرایانه) فکری، فلسفی و روحیه انقلابی البته واقع گرایی سیاسی (رئال پولتیک) حقوقی و اجتماعی به اندازه وسع دستی بر آتش خواهم زد.
من [محیا زمانی] سه پرسش تخصصی در پیشگاه خود قرار میدهم و به هرکدام پاسخ خواهم داد.
نخست: تاثیر شلیک گلوله از جنبه آسیب شناسی و سلامت جسمی؟
شلیک گلوله میتواند تأثیرات جدی وابسته به محل شلیک، نوع سلاح مورد استفاده، فاصله شلیک، و دیگر عوامل داشته باشد. برخی از تاثیرات شلیک گلوله عبارتند از:
الف. آسیب به بافتهای نرم: مانند عضلات و پوست را آسیب برساند و منجر به خونریزی، التهاب، و خسارتهای دیگر شود.
ب. آسیب به استخوانها: شکستگیها، خونریزی شدید و مشکلات ارگانی ایجاد کند.
ج. آسیب به اعضاء داخلی: نظیر کبد، ریه، یا کلیه.
د. خطر عفونت: باز شدن پوست و بافتها به خاطر شلیک گلوله میتواند خطر عفونت را افزایش دهد.
دوم: کشته شدگان خیزش اخیر بیشتر بر اثر چه چیزی جان باختند؟
الف. استفاده مکرر از تیراندازی از نزدیک با سلاح ساچمهای، با هدف ضربه به ارگانهای حیاتی نظیر سر و قفسه سینه.
ب. استفاده از سلاحهای دوربرد و دقیق مانند اسنایپر، برای تیراندازی به ارگانهای حیاتی.
ج. وارد کردن ضربات مکرر و مهلک با باتوم به سر، که منجر به شکستگی جمجمه و خونریزی مغزی میشود.
سوم: تاثیرات روانی و روحی کشته و زخمیهای خیزش انقلابی بر بازماندگان و جامعه؟
خشونت و خیزشهای سیاسی میتوانند تأثیرات قابل توجهی بر بازماندگان و جامعه داشته باشند. افراد مستقیماً تحت تأثیر این حوادث قرار میگیرند. از جمله خانوادههای کشتهشدگان و زخمیها، ممکن است با مشکلات روانی مثل افسردگی، اضطراب، PTSD و احساس ناراحتی روبرو شوند. این افراد ممکن است تجربه تغییرات در وضعیت روحی و اجتماعی خود کنند.
در جامعه، اثرات ممکن شامل افزایش نارضایتی اجتماعی، کاهش و سپس عدم اعتماد به نظام حاکم، و افزایش تنشهای اجتماعی باشد. این احوال وضعیت ممکن است به افزایش جرم و جنایت، کاهش توسعه اجتماعی، و آسیب به اقتصاد منطقه منجر شود.
به باور بنده از آنجایی که افراد جامعه احساس میکنند که فریاد دادخواهی و اعتراض آنها بشکل خشونت آمیزی سرکوب میشود و این سرکوبها همچنان ادامه دارد، امید به زندگی را به صورت چشمگیری بخصوص بین قشر جوان و طبقه فرودست جامعه کاهش داده است. آمار خودکشی منجر به فوت طی یکسال اخیر به شدت افزایش داشته است. اینجا بد نیست اشاره کنم به افزایش موارد خودکشی در بین دانشجویان و رزیدنتهای پزشکی که در واقع زنگ خطر و هشدار در این زمینه بصدا در آمده است.
و من (سید اشکان حسینی) به این دلیل که پرسشها را به شکلی مطرح میسازم که در پاسخ تنیده شود، همچنین باور به بیان ترکیبیِ مقدمه و پایان کلام با هم هستم (همانگونه که اکنون در مقدمه گفته شد)، از اینرو (چنانکه در پیشگفتار دلایل، فکتها و گوشه نگاهها و اسامی و عناوینی دیگر آورده شد) دو نوشته دیگر را عنوان حسن ختام میآورم و مابقی واگذار میشود به انسانهایی که سفید خوان دفاتر هستند و کلاه را از چشم برداشتهاند.
نخست: کاربرد فکری و عملی چند کلید واژه: نظام اجتماعی، قرارداد اجتماعی، بیا بس، جَم، جمهوریت، شورا، خودمدیریتی اجتماعی، دستگاه فکری سیاسی فیلسوف شاهی (جامعه همگان آگاه)، کار گروهی، تحزب، نظام (اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی) پویا.
و یک متن از ‘ مجموعه دفاتر یارسان’، بشارت دونِ سلطان سهاک در دورهی برزنجه به عنوان شاگرد روحتاف (بنیامین) که ادعای پادشاهی میکند، نظام سیاسی اجتماعی و ساختار قدرت را چنین تعریف میکند:
بیدیوان نِمَو
پادشاه بیمجلس بیدیوان نمَو
بیتدبیر مجلس روی جهان نمَو
پادشایش بیوزیر حکمران نمَو
رواج سکش نه دوران نمَو
ور شاه مجلس ویش کَرو قهار
مو دسته هنی بارو نه روی کار
تا بیمجلس نمانو بیچار
و دوم عصارهی جانِ دیدگاه ارنست بلوخ در خصوص آنتولوژی (هستی شناسی) نگاه ژاک دریدا از منظر مقایسهای و چکیدهی هرمنوتیکی دموکراسی و نظام اجتماعی.
دریدا در مورد دموکراسی جملهای دارد که میگوید: دموکراسی همیشه در آینده قرار دارد، در چیزی که خواهد آمد و چیزی که در راه است. این جوهر دموکراسی است. اگر توقف نماید نمیتواند به کمال خود دست یابد، به همین خاطر همیشه در گرو آینده است. این پروسه پروسهی تعلیق دموکراسی، پروسهای که معتقد است دموکراسی نقطهی پایان و مکان ثابتی ندارد، بدین معنی است که دموکراسی را هیچگاه به صورت کامل و تمام شده به دست نخواهیم آورد. این تز ما را به سوی این اندیشه سوق میدهد که با دقت به این نکته توجه نماییم که تاریخ و سیاست نقطهی پایانی ندارند، پس هیچ نظامی نیز وجود ندارد که همیشگی و جاودان و بدون تغییر باشد. هیچ جنبش و حرکتی در مسیر تاریخ حرکت به سوی رسیدن به نقطهی کمال و ایستایی و آرامش ابدی و یا نمود جوهر پیشبینی شدهای نیست، بلکه حرکتی نامتناهی به سوی [نقطهی] نامعلوم است. اگر حرکت پایانی نداشته باشد، نظام نیز فرم و قالبی پایانی و کامل نخواهد داشت. به این خاطر، آنچه که به دنبال آن هستیم هرگز دست یافتنی نیست، بلکه همیشه در مقابل ما و در آینده قرار دارد. این استعارهی دریدا “دموکراسی همیشه در دل آینده قرار دارد.” بدین معنا است که هیچ نظامی نمیتواند خود را به مانند مدل پایانی و نقطهی پایان پروژهی کامل سیاسی و اجتماعی نشان دهد… همیشه چیزی وجود دارد که انجام نگرفته است و هیچ نظام و ساختاری نمیتواند دموکراسی را به حد کمال خود برساند. با تمامی این تعاریف از یکسو این دستمایهی بطالت و دست کشیدن از آرمانهای دموکراسی نیست و از سوی دیگر هم نبایست چشم پوشید از ضعفهای درونی و بیرونی حرکت، بلکه بر اساس ممکنات و موجودات هم بصورت عملی راه را ادامه داد و هم تئوری مداوم دست به تحول، اصلاح، تکامل و حتی فرگشت فکری زد.
اسناد و منابع، Netter’s clinical anatomy 2022
Guyton and Hall textbook of medical physiology 2021
Kumar & Clark’s clinical medicine 2021
هیپوکراتیس/بقراط، پزشک یونانی دوره کلاسیک.
ارنست بلوخ، ۱۹۷۷-۱۸۸۵ ،فیلسوف مارکسیست آلمانی.
ژاک دریدا ۱۹۳۰-۲۰۰۴، فلسفه غرب، مکتب: فلسفه قارهای، پساساختارگرایی، واسازی، هرمنوتیک.
ژاک ماری امیل لکان ۱۹۰۱- ۱۹۸۱، روانپزشک و روانکاو فرانسوی، دارای تز نگرهٔ «بازگشت به فروید» و نگاشتهای که در آن ناهشیار را همانند زبان ساختاربندی شده نامیده است.
مکتب روانکاوی فرویدی.
فردینان دو سوسور، زبانشناسی ساختارگرای.
قومشناسی ساختاری، کلود لوی استروس.
رویه و رویکردهای سیاسی اجتماعی: ماری بوکچین، ۱۹۲۱- ۲۰۰۶، نظریهپرداز، نویسنده، سخنران، مورخ و فیلسوف سیاسی سوسیالیست. از پیشگامان جنبش اکولوژی و نظریه اکولوژی اجتماعی که آن را در قالب تفکرات آنارشیسم، لیبرتارین، سوسیالیسم و مسائل زیستمحیطی بیان کرده.
الهامی از تئوریهای نظام اجتماعی کارل مارکس ۱۸۱۸ – ۱۸۸۳) فیلسوف، اقتصاددان، تاریخنگار، جامعهشناس، نظریهپرداز سیاسی، روزنامهنگار و سوسیالیست انقلابی آلمانی.
برداشت و الهامی از کتاب: با لاکان میتوان انقلابی بود؟ (مقالاتی در روانکاوی و فلسفهی پستمدرن) نوشته: بختیار علی، ترجمه سردار محمدی، نشر افراز ۱۳۹۳.
یاری، یارسان، دفاتر یارسان، دیوانه گوره، دفتر پردیور.
خوانشی از جمهور و جمهوریت، افلاطون، دوره کامل آثار افلاطون، جلد دوم صفحه ۸۶۱-۱۲۸۷، ترجمه محمد حسن لطفی، شماره ثبت کتابخانه ملی ۲۲۹ و ۱۷۱۲ در سال ۱۳۳۶ هجری شمسی، شرکت سهامی انتشارات خوارزمی.
۱۵.۲.۲۰۲۴
محیا زمانی و سید اشکان حسینی
[wpforms id=”4110″]
بازدیدها: 54