Home / امیر سلیمی / جلولای کە گذشت و جلولای دیگر در راە

جلولای کە گذشت و جلولای دیگر در راە

 

پیش سخن

اسلام سیاسی ، در قالب داعش،با سازماندەهی پیچیدە و انضباط منظم تشکیلاتی و دیگر خصائص جذاب برای جهادیستهای جهانی بە خطری جدی برای آزاد اندیشی و انسان گرای و دگر اندیشی سیاسی و دینی تبدیل شدە است. اولین قربانیان، کە بە حکم قانون طبییعت در مسیر راە آزمایشهای خشونت آن قرار گرفتەاند، ایزدی، یارسان (کاکەای)، نصاری و شبک هستند. فرهنگها و ادیانی کە در تعالی و غناء فراوردەها و دستآوردهای بشری در این نقطە از کرەی خاکی نقش تاریخی خود را بدرستی بازی کردەاند، و حتی بدلایل جغرافیای تبدیل بە نقطە حائل بین دو بال مخالف سنی و شیعەگشتەاند. این شرایط طبیعی، غیر مستقیم، این فرصت را بە آنها دادە است کە بعضی اوقات از بروز برخوردهای خونین میان این دو دشمن با هم جلوگیر باشند.

ایدئولوژی داعش ایجاد نظامی سیاسی، حقوقی،اجتماعی و فرهنگی بە نام خلافت اسلامی است. در فضای نظام خلافت اسلامی فقط ارزشها و آموزەهای قرآن مورد قبول و تنظیم کنندە روابط بین انسانها است. داعش نیز مثل دوران خلافت عمر خوانش و برداشت خود را فقط بر آیەهای مدنی کە از قتال، غزو و غنیمت می گوید، استوار کردە است و برای اسلامی کردن دیگران ،با پشتوانە کلام و شرعیت قرآن، از هیچگونە جنایتی رویگردان نیست. مجبوریم برای موشکافی ماهیت واقعی اسلام، بە معبترترین سند آن، یعنی قران رجوع کنیم تا اینکە کشف کنیم آیا میتوان اسلام را دینی برای جهانیان دانست یا اینکە پیام آن برای مردم ام القری (مکە) و پیرامون آن بود؟. سعی میشودموضوعات زیر بطور مختصر و مبنی بر استدلالات قران توضیح دادە شوند. برای توضیح موضوع ٢ از کتب تاریخی معتبر اعراب و مسلمانان استفادە می شود.

١- محمد، پیام آور اللە و قران برای قوم عرب

٢- پیام اسلام با شمشیر سعد ابن ابی وقاص

٣- داعش و تکرار جنگ جلولا

١-محمد، پیام آور اللە و قرآن برای قوم عرب

مهمترین موضوعی کە باید بە آن پرداخت و زاویای ناآشنای آن را برای ناآشنایان با تاریخ اسلام روشن ساخت و از روی چهرەی واقعی آن پردە و نقاب برداشت، ماهیت بنیادین اسلام بعنوان دینی جهانی یا قبیلەای\ منطقەای است. اسلام از زمان عمر تا عصر کنونی بدلیل ادعای جهانی بودن و برای جهانی کردن خود جنگها، تجاوزها، ویرانیها و خونریزهای زیادی در کارنامە خود ثبت کردە است.

امیر سلیمی
امیر سلیمی

با ارجاع بە کتابهای آسمانی و دیگر نوشتەنامەهای معتبر ادیان ابراهیمی کوچکترین اشارە بە جهانی بودن این ادیان را نمی توان یافت. همە آنچە استدلال بی پایە و اقناعی در تفاسیر و تأویلات متون در بارەی جهانی بودن این ادیان نوشتە و از سکوی منبرها گفتە شدە است فقط دستاویز و ابزاری برای دکانداران و میراثدران بعدی بودە است کە بە جهانگشائیها و غارتهای خود مشروعیت قدسی بدهند. بنیانگذاران ادیان ابراهیمی با شفافیت و صراحت کامل در کتابهای آسمانی خود اذعان می دارند کە پیام دینی آنها فقط برای قوم خود است، همانطور کە دین یهود مختص بە قوم یهود، آیین عیسی( در هیچ نوشتە و گفتە مربوط بە زمان عیسی سندی را نمی توان یافت کە عیسی عنوان مستقل بە آن دادە باشد) برای آنها کە در قران بە نصاری خواندە می شوند و آیین محمد نیز برای قوم عرب.

در قرآن، مخصوصا در ١٩ سورە و ٢٨ آیە مختلف بروشنی بر این نکتە مهم تأکید شدە است کە اللە برای هر قومی پیامبری می فرستد تا آنها را بە صراط مستقیم هدایت و راهنمائی کند، و هیچ پیامبری برای قومی نمی فرستد مگر آنکە آن پیامبر بە زبان آن قوم صحبت کند. نظر قران در بارە این قانون چندان روشن و قاطع است کە در سورە انعام، ١٣٠ و اسرار ،٩٥ انعکاس یافتە است، و ” اگر قرار می بود فرشتگان هم در روی زمین پایگاهی داشتە باشند رسولی از خودشان برایشان فرستادە می شد” (اسرار، ٩٥). این تأکیدها و تصریحهای مستقیم در قرآن جای شک برای هیچکس باقی نمی گذارد کە از دیدگاە این کتاب هیچ رسولی از جانب “اللە” برای جهانیان فرستادە نمی شود بلکە ” برای هر امتی شریعتی مقرر شدە است” (حج،٦٦).

در قرآن، جغرافیای مورد نظر برای ابلاغ رسالت محمد بوضوح تعیین شدە است، و این دلالت قاطعی بر عربی بودن اسلام، و نە جهانی بودن آن، است. ” ما این قرآن عربی را بر تو فرستادیم تا با آن مردم ام القری (مکە) و پیرامون آن را هشدار دهی و بشارت بخشی” ( شوری، ٧ و انعام،٩٢). در جاهای دیگر نیز در قرآن آمدە است کە قرآن بە زبان فصیح عربی فرستادە شدە است تا اینکە درک و فهم آن برای قوم عرب “سهل” باشد.

با توجە و مبنی بر آیەهای مصرح در قرآن، وقتی کە محمد با پیروان خود در سال ٨ هجری شهر “مشرک مکە” را بتصرف در آورد و بتهای ٢٦٠ بتخانە کعبە متعلق بە قبایل قریش را شکستند، محمد رسالت خود را پیایان یافتە اعلام نمود و در خطابەی معروف “حجەالوداع” در جمع پیراون خود اعلام کرد کە ” امروز دین شما را کامل کردم و اسلام را آیین شما قرار دادم”. این اعلام پایان رسالت محمد در آیە ٣ از سورە مائدە منعکس شدە است. آنچە مکتب تاریخ سازی و ماشین روایت پراکنی ثقەالاسلامها و آیت اللەها ،بحرالعلومها مفتیها و شیخها در رابطە با اینکە محمد نامەی برای هدایت و دعوت خسروپرویز بە اسلام نوشتە است، بغیر از جعل و تحریف تاریخ و افسانە چیز دیگری نباید نام نهاد. این ادعا و گزاف تاریخی فقط در منابع اعراب قابل دسترسی است و نمی توان مصادیق و قراین آن را در منابع تاریخی تمدنهای همزمان چون ایران، مصر، روم یا ارمنی پیدا کرد.

٢- پیام اسلام برای دیگران با شمشیر سعد ابن ابی وقاص

انگیزە جهانمداری اسلام حاصل شرایطی خاص و تصادفی بود. مرگ ناگهانی بنیانگذار آن دنیای اسلام را در سرزمین حجاز وارد دوران برگشت و چالش کرد. قبایل قریش کە بطور اجبار و رسمی دین محمد را پذیرفتە بودند با توجە بە شرایط جدید بیعت خود را بە محمد پس گرفتند و سر بە شورشی فراگیر و همە جانبە زدند کە تاریخ آن را بە نام “ردە” بە یاد دارد. مشروعیت ضعیف خلافت اسلامی نو بنیاد را بە لرزە در آورد و جامعە عرب را دچار جنگها و خونریزیهای داخلی نمود. قوای خلافت بر مخالفین پیروز گشت و آنها را از میدانداری و حلقە رقابت خارج نمود. خلافت اسلامی زیرکانە دست بە آسیب شناسی زد و متوجە شد کە باید طمع و انگیزە مال اندوزی اعراب و خشم و نارضایتی آنها را بە کانالی دیگر اندازد، و نهایتا آنرا با موفقیت بسوی مرزهای امپراتوری ساسانی و روم سوق داد. برای اینکە دست اندازی و غارتها در این دو سرزمین همسایە از مشروعیتی دینی برخوردار باشد بخش مدنی قران کە جمعا ٢٨ آیه‌ شامل می شوند تبدیل بە مانیفست ایدئولوژی خلافت اسلامی شد. مفسران و حدیث پردازان دستگاە خلافت تفسیر و توضیح ” مشرک”، کە در دوران محمد و در دوران جنگهای داخلی در جامعە نوپای مسلمانان در مورد قبایل قدرتمند قریش بکار گرفتە میشد،اینبار آنرا بە دیگر ملتها و اقوام تعمیم دادند. عمر در پیام خود ” ایها الناس، حجاز جای ماندن شما نیست، زیرا در اینجا تنها می توانید شترهایتان را بجویید…” و با قول دادن خزائن کسری به‌ آنها رسما اعلام جنگ و غارت ایران نمود. دواطلبان بسیار آمادگی خود را برای رفتن بە جنگ ایران نمودند و دوران اشغال و غارت این سرزمین آغاز شد. ابوالفرج اصفهانی در “الاغانی” میگوید بعداز غارت تیسفون و تقسیم اموال، سعد ابن ابی و‌قاص در بارە نحو صرف و خرج غنائم باقیماندە در نامەی بە خلیفە خلافت نوپای اسلام کسب تکلیف می کند. عمر در جواب می گوید باقیماندە را بین افرادی در سپاهیان تقسیم کن کە بیشترین آیات از بر دارند. در مسابقەی کە سعد بە این منظور ترتیب داد، مشخص شد کە مطلع ترین آنها بیشتر از “بسم اللە الرحمان الرحیم” نمی داند. این نشاندهندەی آن است کە بیشتر جنگجویان اسلام بخاطر غنائم و تاراج اموال در جنگهای قادسیە و جلولا شرکت کردند. در تاریخ طبری، کامل و فتوح البلدان آمدەاست کە ” در جلولا بر اثر پایداری بسیار سخت ایرانیان چندان از آنان کشتە شدند کە اجسادشان همە دشت را بپوشاند. و از این رو بود کە این جنگ جلولا (پوشیدە شدە) نام گرفت. در این جنگ تمام زنان و کودکان اسیر و بە کنیز گرفتە شدە جلولا بە بازارهای بردە فروشان مکە و مدینە فرستادە شدند و بە نوشتە اخبارالطویل” چندان زیاد بود کە خلیفە عمر در مدینە از دیدار صف بی پایان آنان نگران شد و گفت: ” خداوندا! از شر فرزندان جلولا، بە تو پناە میبرم!”. تاریخ طبری از قول سرداری عرب می نویسد کە : پس از گشودن مدائن ما از مردم شهر خواستیم کە از میان سە چیز یکی را انتخاب کنند: یا اسلام آورند یا جزیە دهند و یا جنگ کنند. گفتند بە اولی حاجت نداریم و برای آخری آمدە نیستیم، بە ناچار راە میانی (جزیە) را میپذیریم.

٣- داعش وتکرار جنگ جلولا

داعش در اولین برنامەی غارتگری و چپاول خود در سرزمین کوردستان ، سکونتگاە تاریخی و مرکز فرهنگی و سیاسی جامعە ایزدی را اشغال کرد و با تکرار و دادن التیماتیوم دوران سعد مردم ایزدی را در برابر گزینەهای سخت و سرنوشت ساز قرار داد. جامعە ایزدی، کە در تاریکی شب بە تنها رها شدە بودند، با گفتن نە بە جهل و نادانی اخلاف سعد و عمر قتل فرزندان، بە کنیز بردن دختران، ویران کردن مسکن،تجاوز بە زنان، آورەگی و تنهایی را انتخاب و بە جان خریدند، تا اینکە افتخار نە بە ظلم و نادانی اسلام سیاسی را در دفتر خود و بشریت در دوان معاصر ثبت کنند. در اینجا دوبارە جلولا در ابعاد خود و شاید بدتر تکرار شد. اگر نە الآن، بلکە در آیندە و بعد از فرو نشستن غبار این جنگ باید سعد ابن ابی وقاصهای عرب و کورد قاتل برای جامعە ایزدی و جامعە جهانی شناسایی شوند و علیە آنها، نە به‌ دادگاەهای فاسد کشور فدرال عراق یا حکومت اقلیم کوردستان،بلکه‌ به‌ دایون بین المللی کیفری لاهە بە اتهام جنایات جنگی علیە بشریت و نسل کشی شکایت شود.

گروە دوم دینی کە طعمە شعلهای حریق جهل و قتل داعش شدە است جامعە یارسان (کاکەای) است. در طی چند روز تعداد ٢٠٠٠٠ نفر از جامعە یارسان خانەهای خود را ترک کردە اند، مبادا غفلت یا خیانت نیروهای حکومت اقیلم کوردستان سرنوشت آنها را نیز مثل جامعە ایزدی رقم بزند. اماکن مقدس یارسان یکی بعد از دیگری ویران می شود. بی شک اگر کوردها و عربهای همسایە این اطلاعات را در اختیار جنگجویان خلافت اسلامی قرار ندهند چگونە جنگجو جهادی و کم اطلاعات آمدە از قفقاز، شمال آفریقا یا خلیج این مردم و این اماکن را شناسای میکند و دست بە قتل مردم و ویران کردن اماکن مقدس آنها می زند؟. باز گذاشتن در خانە از طرف پیشمرگە در سعدیە ( شهر سعد ابن ابی وقاص) جلولا و سنجار دزد را بە درون آوردە است. شاید نسل کشی این گروهای دینی بهانە ودستاویزی مشروع برای آمریکا و اروپاییان باشد کە برای مدتی طولانی وارد صحنە شوند و تحت حنوان مبارزه‌ با تروریسم منافع خود و متحدانشان را در اربیل و سلیمانیە بە حساب این گروهای دینی حفظ و حمایت کنند.

مردم یارسان در طول تاریخ از طرف اسلام سیاسی ، بیشتر بخش سنی آن، مورد تجاوز و جنایت قرار گرفتە است. احمد یکی از نزدیکان سلطان می گوید:

هنت گروهی چنیمان دورن

صبح و شامشان تسبیح و مورن

چنی یارسان دایم لە زورن

یارسانیان، مبنی بر شالودەی فلسفی یاری، در پی ساختن جامعەای بودەاند کە خالی از تنشهای اجتماعی و نزاعهای فرقەی درون اسلام ، کە در همسایگی آنها بودە است، تلاش کردەاند.

پیر حیات میگوید:

یاران هامرا

رای راست بگیران یاران هامرا

یاری نکران و جنگ و هرا

وینە سامری خلق کرن گمراە

اما دکانداران دین در این منطقە جامعە انسان محور و مدارا یارسان را تهدیدی برای قدرت سیاسی و نظام اجتماعی ضد انسانی خود پنداشتە اند. در این مورد شیخ قادر برادر ناتنی سلطان می گوید:

صبح و ایوارە

پنج فرضە نویژ صبح و ایوارە

بکردی نویژ وضوی طهارە

لعنت و ایسحاق کردی و چوارە

کس نگنو و دس او پنج عیارە

ونیش مسوچنو لاژیر و خوارە

خوزوم وو کسە ایستا چی کارە

آچوار دوریشش مکو فتارە

چنی ایسحاقدا و هزار پارە

بوردی خونشان بە عشق چوار یارە

 

امروز برای ما قابل درک و فهم است کە چرا گروه‌های دینی از اصالت و شناسنامەی حقیقی خود رو بە تحریف کردەاند. بنظر نگارندە این میراث بدون استفادە از چنین روش و متدی نمی توانست بە ما نسلهای آیندە بە این آسانی منتقل گردد. و اگر سلطان وار بانگ بر می آوردند کە:

هر یاری یاریش گرکاە نلوە پا منار

منار یاری شرطن و اقرار

چە بانگ پا منار بوانی بیزار

بیان نظم یار داود بوندی و دیار دیار

ایمی پامنارمان طی کردن چە پیوار

ای راگە و اصولمان نیا چە هاوار

 

تکفیر می شدند و مثل دیروز و امروز تحت عنوان شعار جهادی ” مفسد فی الارض” گردن آنها از دم تیغ می گذشت و همان سرنوشت کاک رشید، هودار سلطان، نصیبسشان می شود.

شیخ قادر میگوید:

سلامت بکش

سلامت زوی وا کاک رشید بکش

چونکە پی اسحاق مکیشو یاهوش

تیغش بکیشە نە مل گوشای گوش

 

سخن آخر

دین اسلام، همانطور کە قرآن تصریح می کند، از طرف محمد برای اعراب آوردە شد. قرآن بە زبان عربی و برای قوم عرب از طرف مردی عرب نازل گشت. محمد در راە تبلیغ و ترویچ پیام اللە با نزدیکترین افراد بە خود در افتاد و مجبور بە ترک دیار خود شد. تا زمانیکە در دیار خود و از طرف بنی هاشم و مرد مقتدر آن، عبدالمطلب، حمایت می شد بە رسالت خود، در قالب آیەهای آمرزش و رحمت و شفقت، ادامە داد. در دوران آورگی بیکار ننشستە بود و دست بە عضوگیری و جمع آوری نیرو زدە بود. بعد از ٨ سال آورەگی با آیەهای جنگ بە مکە مشرکین حملە کرد و تمام بتها را ، منجملە الە، را ویران و جای آنها را بە اللە داد و نقطە ختم را بر ، در حجەالوداع، دوران رسولی خود نهاد.

بعد از مرگ محمد، جامعە نو پا اسلام دچار درگیریهای و نزاعهای داخلی شد. میراثخوران سیاسی و اقتصادی رسول بعد از سرکوب و پیروزی بر مخالفین، سیاست جهانگشایی مبنی بر داشتن دشمنان خارجی و با وعدە دادن غنائم و اموال در بلاد خارج از مکە طرح و بە اجرا کذاشتند. حلوان و جزیرە، سرزمین کوردان، در دو نوبت تاریخی یکی بعد از دیگری توسط جنگجویان عرب اشغال شد و ساکنین آنها مورد تجاوز، قتل و تعدی فروان قرار گرفتند.

 

واقعیت عینی نشان میدهد کە جای سکونت گروەهای دینی در مناطق محل نزاع بین قدرت مرکز، داعش و اقلیم تبدیل بە میدان بازی جنگ و زورآزمایی آنها شدە است و قرباینان ، از دیدگاە طرفهای مخاصم، نە اینکە ضرری برای امت اسلامی محسوب می شوند، بلکە تن امت از لکەهای کثیف و جانکاە پاک می شود.

یارسان، نصاری، شبک و ایزدی ودیگر گروەهای هم سرنوشت باید پروندە سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خود را بە هم وصل دهند، و آنرا تبدیل بە موضوعی مشترک، سرنوشتی مشترک و خواستی مشترک کنند و بە یاری تمام نیروهای خیرخواە و انساندوست انرا در رأس مسائل اولیە محافل و مجامع جهانی برای پیگیری، تحقیق و جلب حمایت قرار دهند. اگر نمی توان جغرافیای محل زیست خود را از زمین کند و بار مسافرت را بە سوی دنیای متمدن و انسان گرا بست، اما باید تلاش کرد خود را از قید و بند سە جهان خاورمیانە، جهان اسلام و جهان سوم خلاص کرد و دست یاری و کمک را بە سوی دنیای دمکرات و پاسداران حقوق بشر دراز نمود. هر چند این راە دراز بدون دردسر نخواهد بود، اما تلاش برای آن باید تبدیل بە ارزشی رفتاری و اندیشەی در فرهنگ اجتماعی و سیاسی ما شود.

 

امیر سلیمی

اسلو، ٢٣.٠٨.٢٠١٤

 

 

 

 

Visits: 53