Home / امیر سلیمی / “کدام الگو یا مدل مبازرە برای توصیف کلان کوردوار و رهایی یارسانی یا باصطلاح کوردی، جوابگو است؟”

“کدام الگو یا مدل مبازرە برای توصیف کلان کوردوار و رهایی یارسانی یا باصطلاح کوردی، جوابگو است؟”

امیر سلیمی

الگووارە یا پارادایم، مجموعه‌ای از نظرات و فرضیه‌ها که روی دیدگاه و نگرش ما بر زندگی تاثیر می‌گذارد و تبدیل به یک چهارچوب فکری می‌شود پارادایم نام دارد.
بە نقل از ویکی‌پدیا الگووارە یا پارادایم سرمشق و الگویی مسلط و چهارچوب فکری و فرهنگی است، که مجموعه‌ای از الگوها و نظریه‌ها را برای یک گروه یا یک جامعه شکل داده‌اند.

هر گروه یا جامعه، «واقعیات» پیرامون خود را در چارچوب الگو واره‌ای که به آن عادت کرده تحلیل و توصیف می‌کند. پارادایم از جدیدترین مصادیق است که وارد حوزه فلسفه علم جامعه‌شناسی شده است. الگوواره‌هایی که از زمان‌های قدیم موجود بوده‌اند از طریق آموزش محیط به افراد، برای فرد به صورت چارچوب‌هایی «بدیهی» در می‌آیند.
جامعە یارسان بدلیل گذشتە و پیشینەی تاریخی خود کە توأم با جهانبینی و عقل یا دانایی تاریخی منحصر بە خود است، بیشتر از دیگر نحلەهای فکری و گروەهای اجتماعی و هویتی خطری یا تهدیدی جدی برای نظام فکری و عقیدتی جاە‌طلب و خودمحور حکومت‌های مذهبی در زاگرس و میان رودان بحساب آمدەاند.
در ایران کنونی برای اینکە عضوی از “امت” و “رعیت” “ولایت” باشید (آنچە در جامعە شناسی سیاسی شهروند نامیدە می‌شود) باید وفاداری و وابستگی فکری، عقیدتی و هویتی خود را بە اصول و ارزش‌های نظام ایدئولوژیکی ثابت کنید.

با وجود آنکە حکومت ٤١ سالە مذهبی در ایران بدلیل سیاست‌های داخلی و خارجی خود دچار بحران، بن‌بست و استیصال شدە است، برای بقاء خود اصل “خودی و غیر خودی” بە درون و هستەی نظام تعمیم دادە است و از هرگونە رفتار و عملکرد برای بە حاشیە راندن یا حذف کردن فکری و فیزیکی افراد اولیە و پایەگذار نظام دریغ نمی‌کند.
جامعەی یارسان نە اینکە فقط با خطر تهدید یا بە حاشیە راندن از طرف حکومت اسلامی و نهادهای آن مواجهە است، بلکە در درون جامعەی کورد هجمەها و شایعەپراکنی، افتراء و تهمت علیە مبارزه و ندای حق طلبانەی آنها شکل گرفتە است. بیشتر این هجمه‌ها از طرف اعضای وابستە بە احزاب منتسب بە کوردستان ایران هستند.
هویت، جایگاە و موقعیت سازمانی بعضی از آنها روشن و قابل رصد است و بعضی دیگر مجهول‌الهویە (از نظر موقعیت تشکیلاتی) هستند. آنچە آشکار است، بیشتر این افراد دارای موقعیت تشکیلاتی در سطوح پایینی حزب یا سازمان خود هستند و مبتنی بر اصول قوانین تشکیلاتی سانترالیسم دمکراتیک بلشویکی سیاست‌های القائی و دیکتەای سیاست‌گذاران خود را بدون آنکە مورد نقد و مطالعە قرار دهند طوطی‌وار تبیلغ و ترویج می‌کنند.
نیت و هدف از این انتقادات هدفمند و غیر سازندە به منظور ایجاد خلل و شک در اعتماد به نفس، جودباوری و خودشناسی فرد یارسانی است.
فرد یارسانی بە درجەی قابل ملاحظە‌ای از بلوغ و آگاهی تاریخی، سیاسی و اجتماعی رسیدە است کە الگویی خاص از مبارزە و تعریفی دیگر از قدرت، سلطە و سروری دارد.
مهرەها و عوامل تشیکلاتی این احزاب بیشتر نا‌آگاهانە و از روی بغض و کینە، احساسات و تعصب با موضوع یارسان و مبارزەی آنها رفتار می‌کنند. آنها بدون رجوع بە اسناد رسمی سازمان دمکراتیک یارسان و بدون ارائە نظریات مستل و مستند دست بە نظرپردازی خام و تبلیغات بی‌اساس می‌زنند.
هستەی اصلی چنین تبلیغات و شایعات معرفی کردن جامعە یارسان و سازمان دمکراتیک یارسان به عنوان ‘فرقە و سکت” مذهبی است.

مراکز و ارگان‌های حزبی و تشکیلاتی با الهام و الگوبرداری از قوانین و ارزش‌های دستگاە “خلافت سنی” و “امامت شیعە” از اهمیت بکارگیری اصل “تکفیر” علیە دیگران کە خطری برای موقعیت آنها به‌حساب می‌آیند، آگاە هستند. لبیک نگفتن مردم یارسان بە اصول خام و بدون تعریف و تحلیل “ناسیونالیسم کوردی” با اعلام “تکفیر” پشت پردە احزاب جواب دادە می‌شود و این به نوبەی خود زمینە و بستر افتراء، تهمت و با مهیا بودن شرایط زمانی و مکانی، سرکوب فیزیکی جامعە یارسان را به دنبال دارد. بسیج و تهییج کردن افکار عمومی تودەای جامعەی سنی/سورانی ناسیونالیست “امتی” کورد به منظور تحقق هدف مقدس “از میان بردن یا بە حاشیە راندن مردم یارسان مزاحم ناسیونالیسم کوردی” وسایل هرگونە سرکوب و هجوم فکری و فیزیکی علیە آنها را توجیە می‌کند.
احزاب و نیروهای وابستە بە آنها به دلیل عدم آگاهی و داشتن حافظەی تاریخی در مورد جایگاە و حضور تاریخی مردم یارسان در متن و هستەی اصلی شناسنامەی کوردوار/گوران دچار اشتباە شدەاند.
یارسان/گوران نە اینکە از طریق ظواهر و مشخصات سطحی بە کوردوار/گوران معنی و روح خاصی بخشیدە است، بلکە از لحاظ “دانایی و عقل تاریخی” آن را تحلیل و تعریف کردە است. ادبیات فکری و عقلی جامعە یارسان دارای الگووارەای مستقل و چهارچوب‌های فکری خاصی است و با تفحص و تحقیق در آنها می‌توان تقابل و تضاد بنیادین تحلیل‌های آن با آنچە ادبیات کوردی از “کوردیت و کوردوار” می‌گوید، درک و کشف کرد.
ادبیات یارسانی در درون هستەی سخت خود “اندیشە و دانایی و یاری کردن در جامعە” را در چهارچوب اصول “بیاوبس یاری” تحلیل و توصیف می‌کند. ادبیاتی کە مملو از غرور، سروری و “خود بودن/کورد بودن” است.

سرهنگ دودان مرمو (می‌گوید):
ازکە ناممن سرهنگ دودان
چنی ایرمانان مگیلم هردان
مکوشم پری آئین کردان
سلطان مرمو (می‌گوید):
اصلمن جە کرد
کردیونان اخلمن جە کرد
از آ بورەنان شیر مکردم ورد
سرخیل خیلان میردان کردم گرد
شاە ویسقلی مرمو (می‌گوید):
اصلمن جە کرد
بابوم کردنان اخلمن جە کرد
من او شیرنان چنی دستە گرد
سلسلە سپای ضحاک کردم هرد
بنیامین مرمو (می‌گوید):
علم قدرت ناجی بی و پا
برگ خودرنگی یادگار پوشا
غلامان دیشان و معجزاتش
برگ خودرنگی بی و خلاتش
تمام کردستان دا و براتش
پی علمو قدرت پی معجزاتش
یکسر کردوە کرد و کردستان
هم و معجزات هم و سفرە و خوان
عابدین مرمو (می‌گوید):
دستی خلک بگرە لە ژین
با اوانیش وک تو بژین
چونکە همو وک یکن
لور و جاف لولو لکن

ریگەی گوران هر بگر لە بر
تا سر کوی حتا کوثر
چونکە گوران ری روژنە
….
رچەی یاری بکنە تاج
حتا همو بکن قازانج
راستی و پاکی و نیستی و ردا
بکنە آرمان لە بردا
ریگای یاری هر امیە
..
ادبیاتی کە امروز مانیفست باصطلاح کلان کوردوار و ناسیونالیسم کوردی را توصیف و تحلیل می‌کند بیشتر در درون “مناجات” و ارزش‌های اخلاقی “امت” قابل دسترسی است؛ الگویی کە در مقابل “یاری کردن” یارسان/گوران در تضاد است.
از نگاە ادبیات “امتی” و “اسلامی” کورد دارای شخصیتی شیطانی، پلید و پست است و لعنت اللە و محمد سرنوشت تاریخی او را محک زدە است. شرفخان بتلیسی در کتاب خود تحت عنوان ” شرفنامە” کوردها را از نجات یافتگان از دست ضحاک می‌داند کە: در قلال جبال کە اصلاً اثر آبادانی نبودە توطن نمودە ساکن باشند، آهستە آهستە جمعی کثیر مجتمع کشتە ازداوج نمودە اولاد و احفاد ایشان زیاد گشته، آن گروە را کُرد لقب کردند…، معرض و متوحش بودند…، لسانی و زبانی پیدا کردە…، بقول بعضی حکما الاکراد طایفە من الجن کشف اللە حنهم الغطا و بروایت برخی از مورخان دیو با انسان ازدواج کردە طایفە اکراد از ایشان پیدا شدە…، اکثر این طایفە شجیع و متهور و سخی و متکبر باشند چنانچە از کمال تهور و شجاعت و کثرت و مردانگی و غیرت اسم دزدی و قطاع الطریقی بر خود نهند…، بغیر از کلمە توحید در هیچ امور اتفاق ندارند…، اوغوزخان کە در آن زمان از عظمای سالطین ترکستان بود از اعیان اکراد بغدوز نام کریە منظر دیو پیکر زشت چهرە سیەچردە را بطریق رسالت بآستان آشیان خواجە کونین ثقلین علیە افضل…، ارسال نمودە اظهار صفای عقیدت و خلوص طویت کرد چون ایلچی کریە منظر بنظر سعادت اثر حضرت خیرالبشر در آمد از هیات و ماهیت او متنفر و منزجر گشتە از عشایر و قبایل او سوال فرمودە گفت از طایفە اکرادم آنحضرت فرمود کە حق سبحانە تعالی این طایفە را موفق باتفاق نگرداند و الا عالمی در دست ایشان تباە خواهد شد دیگر از آنروز دولت عظمی و سلطنت کبری میر این طایفە نشدە…!.

به اعتقاد نخبگان و کنشگران کورد و سردم‌داران احزاب کوردی احمدخانی و کتاب او “مم و زین” هستەی اصلی ناسیونالیسم مدرن کوردی است. همانگونە کە در بالا اشاراتی شد، در این ادبیات انسان کورد فقط با پستی، حقارت و انزجار از خود مواجهە می‌شود و توصیف و تحلیل آن از کورد چیزی به غیر از “بی‌شخصیتی تاریخی کورد” نیست.
ریو شوینی وه‌هایه‌ چه‌رخی گه‌ردون ئه‌و بایه‌تییه‌(نزم بوون) له‌ پاش به‌رز بوو
به‌دبه‌ختی سه‌ری له‌ ئێمه‌ داوه‌ توزکاڵی که‌مایه‌سی نه‌ماوه
له‌ ئێمه ‌ هه‌ڵکوی جێهانپه‌نایه‌ک په‌یدا ببێ بۆ مه‌ پادشایه‌ک
ئه‌م به‌خته‌ ره‌شه‌ی له‌سه‌ر مه‌ ڒاکا کوردیش له‌ جێهان بره‌و په‌یاکا…
چون بۆ عه‌جه‌مان ده‌بووینه‌ ژێر ده‌ست؟ ژێر ده‌ستی شتی وه‌ها نه‌وی و په‌ست
بێ شه‌رمیه‌ ژێر ده‌ستی ئه‌مانه‌ ئه‌م شه‌رمه‌ له‌ پیاو گه‌وره‌کانه‌…
کورد چون ده‌بێ دیل و چاره‌رش بن که‌ی ڒاسته‌ له‌ خوشی دووره‌به‌ش بن…
گۆپاڵی ده‌سی ئه‌وانه‌ ئێمه‌ین بو تیری به‌ڵا نیشانه‌ ئیمه‌ین
خۆیان له‌ گه‌ڒ و هه‌وایه‌ دوورن کورد به‌ند و کلیلی سه‌ر سنوورن…
که‌س بۆ که‌س نابێ چاو ده‌به‌ر بێ هه‌رکه‌س ده‌یه‌وێ زل و له‌ سه‌ر بێ
کوردیش که‌ ببایه‌ یه‌کدڵ و یه‌کده‌ست ده‌ستیان ده‌که‌وت ژیانی سوربه‌ست
روم و عه‌ره‌ب و عه‌جه‌م سه‌ر و به‌ر بۆ ئێمه‌ به‌نێ ده‌بوون و نه‌وکه‌ر

سلطان مرمو (می‌گوید):
تا حَمال کولِش نَوَرو نَه جا
نِمَدا پِنَش اُجرَت و کَرا
تا طَلف نَگِریو پَی آدا و آبا
شیرش نِمَدان نَخیزو وَ پا
تا زَر نَتاویو نَه کورَه‌ی اُستا
نِمَو وَ حاجَت پَی مایَه‌ی دُنیا
تا میش نَجاوُو بُتَه تَلخین گِیا
رُون زُلالِش ژِی نَبو پَیدا

بازگرداندن افتخار و باور به‌ گذشته‌ و فرهنگ یارسانی به‌ اعضای آن مدت‌هاست کە شروع شدە است و بە نتایج موفق و ملموسی رسیدە است. مردم یارسان دارند خود را می‌شناسند و کسی‌که خود را شناخت، می‌تواند خود را به‌ دیگران بشناساند و موجودیت تاریخی خود را اثبات کند. با زنده‌ کردن ادبیات و فرهنگ یارسانی زمینه‌های بازگشت فرهنگی و خویشتن شناسی آسان‌تر می‌شود.
از همه‌ مهم‌تر این است، که‌ یارسانیان قبل از دیگران فرهنگ خود را بشناسند و ارزش‌های آنرا در زندگی روزمره‌ی خود تمرین، پرورش و در نهایت در نهادهای خودی نهادینه‌ کنند.
بی اعتمادی به‌ مبارزات ملی (منتسب بە احزاب کوردی) و کمونیستی (استالینیستی و مائوئیستی و کرە شمالی و غیرە)، در بین اعضای این جامعه به دلیل آگاهی اجتماعی و بلوغ سیاسی قابل مشاهدە می‌باشد.
آنهایی‌که‌ دم از مبارزه‌ی ملی/نەتەویی می‌زنند فاقد تعریف و اندیشە، اخلاق و فرهنگ ملی هستند. مساله‌ی ملی امروز نزد خیلی‌ها از محافل سیاسی سنتی مترادف است با حزبایه‌تی و هواداران آن نیز به‌ تبلیغ آن در میان توده‌ی مردم می‌پردازند. کمونیست‌هایمان برای تحکیم استدلال‌هایشان از مارکس و لنین نقل قول می‌کنند. برای حل معضلات جامعه‌ دارند به‌ نسخه‌ نویسی از انقلابات روسیه‌ و کوبا تکیه‌ می‌کنند. بیشتر آنها زندگی‌نامه‌ و آثار فلسفی رهروان کمونیست را از بر کرده‌اند، اما کوچکترین اطلاعی از تاریخ اجتماعی و مبارزات اجتماعی سرزمین خود ندارند.
مائو، لنین، قاضی، بارزانی و غیرە تبدیل به‌ مقدسات شده‌ اند، اما آنهایی‌که‌ شخصیت و هویت تاریخی آنها را ساختەاند و بی‌شک به وجود آورنده‌ی انسانیت‌ترین ارزش‌ها و مروجین عدالت فردی و اجتماعی نیز بوده‌اند و پرچم ضد آسیمیلاسیونی کوردوار/گوران را هزار سال پیش به‌ اهتزاز در آوردەاند بدلیل شست و شو مغزی و سانسور حزبی از خاطرات و اذهان آنها زدوده‌ شده‌اند.
مبارزه‌ی مردم یارسان دارد خود را در میدان مبارزە تثبیت می‌کند و همزمان بر محور انتقال ارزش‌های فرهنگی به‌ نسل‌های آینده‌ و فرهنگ‌سازی می‌چرخد.
پیام کلام فوق هر گونە خود تبرئە کردن “ما” از مأموریت تاریخی بر حذر می‌دارد و در عوض مستقیماً و صریحاً ما را برای تحقق اهدافمان بە تلاش و پیکار می‌طلبد. جامعە یارسان با پشتوانە حضور و نقش تاریخی دارای هوشیاری و اعتماد بە نفس است. این مشخصەها ریشە در اعماق تاریخ آنها دارد و دستاوردی چند سالە و چند روزە نیست کە با شایعه پراکنی و تبلیغات تضعیف گردد و یا رنگ ببازد.

امیر سلیمی
اسلو،
٢٧سپتامبر ٢٠٢٠

ملاحظە:
کدام الگو یا مدل مبازرە برای توصیف کلان کوردوار ورهائی، یارسانی یا باصطلاح کوردی،جوابگو است؟
در اینجا منظور ” باصطلاح کوردی” احزاب کوردی و افراد منتسب بە آنها و روشنفکران و نخبگان هوادار احزاب است.