Home / پانل آزاد / تحلیل احتمالات واکنش جمهوری اسلامی ایران به کشته شدن حسن نصرالله و نقش اپوزیسیون در مسیر تحولات آینده

تحلیل احتمالات واکنش جمهوری اسلامی ایران به کشته شدن حسن نصرالله و نقش اپوزیسیون در مسیر تحولات آینده

یارسانمدیا

٣٠.٩.٢٠٢٤

فریدون کرمی

جمهوری اسلامی ایران در طی دهه‌های اخیر همواره از گروه‌های نیابتی مانند حزب‌الله لبنان و حماس به‌عنوان ابزارهای استراتژیک خود در جنگ‌های نیابتی علیه اسرائیل و به‌نوعی تقویت نفوذ منطقه‌ای استفاده کرده است. با مرگ ناگهانی رهبران این گروه‌ها از جمله حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله، و همچنین رخدادهای اخیر از جمله مرگ رئیسی، هنیه و پاسداران ارشد، رژیم جمهوری اسلامی با مجموعه‌ای از چالش‌های بزرگ سیاسی، نظامی و ایدئولوژیک مواجه شده است که نشان‌دهنده‌ی یک فروپاشی داخلی و بحران مشروعیت می‌باشد.

 

در این مقاله به بررسی واکنش‌های احتمالی رژیم جمهوری اسلامی به مرگ حسن نصرالله و دیگر بحران‌های هم‌زمان پرداخته و در نهایت به نقش اپوزیسیون و از جمله سازمان‌های دموکراتیک مانند “ سازمان دمکراتیک یارسان “ در این مقطع حساس اشاره خواهیم کرد.

 

 

۱. وضعیت فعلی جمهوری اسلامی

( بحران داخلی و خارجی):

 

در ماه‌های اخیر جمهوری اسلامی با موجی از بحران‌های داخلی و خارجی مواجه شده است که نه‌تنها موقعیت آن در منطقه را به‌شدت تضعیف کرده، بلکه در داخل کشور نیز موجب نارضایتی شدید در میان هواداران و حتی عوامل وفادار به رژیم شده است. مرگ پی‌درپی شخصیت‌های برجسته مانند حسن نصرالله، رهبران حماس و چهره‌های کلیدی سپاه پاسداران، همراه با ناکامی‌های نظامی و امنیتی، باعث شده تا رژیم ایران با یک بحران وجودی روبه‌رو شود.

 

از یک‌سو جنبش «زن، زندگی، آزادی» به‌عنوان تهدیدی جدی علیه ساختار سیاسی حاکم قرار دارد، و از سوی دیگر، رژیم با انزوای بین‌المللی و فشارهای فزاینده از سوی اسرائیل و کشورهای غربی روبروست. در این میان، بازیگران داخلی و بین‌المللی به‌دنبال شکاف‌هایی هستند که ممکن است زمینه فروپاشی کامل رژیم را فراهم کند.

 

۲. واکنش‌های احتمالی رژیم جمهوری اسلامی به مرگ حسن نصرالله:

 

کشته شدن حسن نصرالله به‌عنوان یکی از متحدان کلیدی جمهوری اسلامی، ضربه بزرگی به سیاست‌های منطقه‌ای ایران وارد خواهد کرد. واکنش‌های احتمالی رژیم را می‌توان در سه سناریو بررسی کرد:

 

الف) گزینه اول: معامله پشت پرده با اسرائیل

 

یکی از احتمالاتی که می‌توان مطرح کرد این است که جمهوری اسلامی برای بقای خود، به‌نوعی با اسرائیل و کشورهای غربی به توافق رسیده و حتی ممکن است رهبران گروه‌های نیابتی خود مانند حسن نصرالله و هنیه را فدای این معامله کرده باشد. این گزینه هرچند خطرناک و باخت دوگانه برای رژیم به شمار می‌رود، اما ممکن است از دید رژیم «تنها راه برای جلوگیری از فروپاشی کامل» باشد. پذیرش این معامله می‌تواند به معنای عقب‌نشینی استراتژیک رژیم و پایان ایدئولوژی‌هایی باشد که برای سال‌ها هزینه‌های هنگفتی برای آن پرداخته شده است.

 

ب) گزینه دوم: تغییرات عمده در سیستم و حرکت به سوی رفرم

 

در صورت پذیرش فشارهای داخلی و خارجی، رژیم ممکن است به‌سمت تغییرات عمده در ساختار خود حرکت کند. این تغییرات می‌تواند شامل تعدیل در سیاست‌های اجتماعی مانند آزادی‌های بیشتر، تغییر رهبری و حتی کاهش محدودیت‌های ایدئولوژیک باشد. با این رویکرد، رژیم ممکن است تلاش کند تا مشروعیت داخلی و بین‌المللی خود را بازیابد و از موج نارضایتی عمومی جلوگیری کند.

 

ج) گزینه سوم: تهدید به استفاده از سلاح‌های هسته‌ای

 

در شرایطی که رژیم احساس کند هیچ گزینه‌ای برای بقا ندارد، ممکن است به تهدیدهای هسته‌ای متوسل شود. این سناریو بسیار خطرناک است، زیرا اعلام دست‌یابی به سلاح هسته‌ای و تهدید اسرائیل به استفاده از آن، جهان را در معرض یک بحران بین‌المللی جدی قرار خواهد داد. جمهوری اسلامی با تبلیغات گسترده، ممکن است تلاش کند که از این تهدید به‌عنوان ابزاری برای تقویت موقعیت داخلی و منطقه‌ای خود استفاده کند.

 

۳. رژیم در بحران مشروعیت: از دست دادن افکار عمومی و ناتوانی در کنترل رسانه‌ها

 

یکی از مهم‌ترین نشانه‌های فروپاشی احتمالی جمهوری اسلامی، از دست رفتن کنترل آن بر رسانه‌های دولتی و اجتماعی است. وقتی حتی مجریان صدا و سیمای رژیم نیز شروع به تمسخر نظام می‌کنند، این بدان معناست که رژیم در حفظ مشروعیت خود در نزد افکار عمومی به‌طور کامل شکست خورده است. همچنین، حضور فعالانه مردم و اپوزیسیون در شبکه‌های اجتماعی و ایجاد خوراک خبری برای رسانه‌های داخلی و خارجی، فشار مضاعفی بر رژیم وارد کرده است.

 

۴. نقش اپوزیسیون در این مقطع حساس: سازمان‌دهی و راهبردها

 

در چنین شرایطی، نقش اپوزیسیون بسیار حیاتی است. سازمان‌های دموکراتیک مانند سازمان دمکراتیک یارسان باید در این مقطع نقش کلیدی در سازمان‌دهی اعتراضات، ایجاد همبستگی میان گروه‌های مختلف اپوزیسیون و ارائه آلترناتیوهای سیاسی ایفا کنند. برخی از اقدامات و راهبردهای اپوزیسیون می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

 

الف) ایجاد اتحاد و همبستگی میان گروه‌های مختلف-

 

اپوزیسیون باید تلاش کند تا گروه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی را در داخل و خارج از کشور گرد هم آورد و یک جبهه واحد علیه رژیم تشکیل دهد. این اتحاد می‌تواند زمینه‌ساز تغییرات جدی در آینده کشور باشد.

 

ب) فشار بر جامعه بین‌المللی

 

اپوزیسیون باید از تمامی ابزارهای دیپلماتیک و رسانه‌ای خود استفاده کند تا جامعه بین‌المللی را وادار به حمایت از اعتراضات داخلی و اعمال فشار بر رژیم کند.

 

ج) تقویت اعتراضات داخلی

 

جنبش «زن، زندگی، آزادی» یکی از مهم‌ترین حرکت‌های اعتراضی علیه رژیم است. اپوزیسیون باید از این فرصت استفاده کرده و با تقویت این جنبش، رژیم را از درون تحت فشار بیشتری قرار دهد.

 

در پایان :

 

رژیم جمهوری اسلامی ایران در یکی از بحرانی‌ترین مقاطع تاریخی خود قرار دارد. با از دست دادن متحدان استراتژیک خود مانند حسن نصرالله و مواجهه با فشارهای داخلی و خارجی، رژیم باید میان چند گزینه سخت انتخاب کند. از طرفی، هرگونه پاسخ نادرست به این بحران‌ها می‌تواند فروپاشی سریع‌تر رژیم را تسریع کند. از سوی دیگر، نقش اپوزیسیون در این مقطع بسیار کلیدی است و می‌تواند تأثیرات عمیقی بر آینده سیاسی ایران داشته باشد.

 

در نهایت، رژیم ممکن است برای بقا دست به تغییرات عمده بزند، اما شکاف‌های ایدئولوژیک و ساختاری آن چنان عمیق هستند که احتمال بقای بلندمدت آن بسیار کم به نظر می‌رسد.

 

فریدون کرمی

سی ام سپتامبر ۲۰۲۴

نروژ – اسلو