یارسانمدیا
09 اُكتبر 2024
نویسندە: امیر سلیمی
غربیان در نظام مفهومیسازی خود همواره تمایل داشتهاند که نقشههای جغرافیایی جهان را به اردوگاههای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی تقسیم کنند. این تقسیمبندی، مناطقی مانند خاورمیانه، خاور دور، غرب و شرق را به اردوگاههای مختلفی تبدیل کرده است که هر کدام نقشهای استراتژیکی در نظم جهانی ایفا میکنند. خاورمیانه، که از دیرباز به عنوان مرکز تحولات اجتماعی و سیاسی شناخته میشود، نه تنها گهواره تمدنهای بزرگ بشری بوده بلکه زادگاه ادیان ابراهیمی نیز محسوب میشود. تحولات تاریخی و سیاسی این منطقه همچنان تأثیر عمیقی بر تحولات جهانی دارد.
پس از عملیات تروریستی ۷ اکتبر علیه شهروندان بیگناه اسرائیلی، این منطقه بار دیگر به ورطه خشونت و بیاعتمادیهای گذشته بازگشت. این حادثه نه تنها طرح «پیمان ابراهیم» که با هدف صلح و همزیستی مسالمتآمیز میان اسرائیل و برخی کشورهای عربی شکل گرفته بود را متوقف کرد، بلکه روابط سرد و چالشبرانگیز سیاسی را دوباره در دستور کار قرار داد. نیروهای نیابتی رژیم جمهوری اسلامی ایران در این میان نقش مهمی ایفا کردهاند. این نیروها که همواره برای تضعیف اسرائیل و پیشبرد اهداف منطقهای ایران بهکار گرفته شدهاند، عمق استراتژیک ایران را در منطقه تثبیت کرده و به ایران امکان میدهند تا قدرت نظامی و سیاسی خود را در برابر اسرائیل و سایر بازیگران منطقهای تحمیل کند.
اسرائیل، به عنوان کشوری تازه تأسیس، با پشتیبانی کامل از سوی ایالات متحده و کشورهای غربی، توانسته موجودیت نظامی و سیاسی خود را در این بخش از جهان تحمیل کند. اما این امر همواره با مخالفت جدی از سوی قدرتهای منطقهای، از جمله جمهوری اسلامی ایران، مواجه بوده است. اسرائیل به ویژه با استفاده از عملیاتهایی همچون قتل هنیه در تهران و نصرالله در بیروت، هر روز به مقابله با جمهوری اسلامی نزدیکتر میشود. اسرائیل با استفاده از فناوریهای پیشرفته نظامی، از جمله سلاحهای هوشمند و دقیق، حملات خود به غزه را شدت بخشیده و توانسته است زیرساختهای نظامی و انسانی حماس و فلسطینیان را به طور جدی تضعیف کند. الآن نوبت بە بیروت رسیدە است. این اقدامات باعث شده که فلسطینیان از یک نسل انسانی که توانایی اداره غزه را داشتند، محروم شوند.
سردمداران جمهوری اسلامی ایران، از زمانی که قدرت را در دست گرفتند، مسئله فلسطین را به موضوعی ارزشی، ایدئولوژیک و سیاسی تبدیل کردند و با استفاده از آن، قلوب تودههای مسلمان جهان را به سوی خود جلب کرده اند. موضوع فلسطین برای رژیم ایران دارای اهمیت نمادین و سیاسی است و جمهوری اسلامی از آن برای تثبیت خود به عنوان یک قدرت منطقهای استفاده میکند. در عین حال، اگرچه رژیم جمهوری اسلامی اسرائیل را «شیطان کوچک» خطاب میکند، اما این مسئله مانع از همکاری غیررسمی میان ایران و اسرائیل در برخی مقاطع تاریخی، مانند رسوایی «ایران-کنترا» نشده است.
در بحبوحه جنگ ایران و عراق، اسرائیل نگران تهدیدات ناشی از ناسیونالیسم عربی به رهبری صدام حسین بود و نه جمهوری اسلامی ایران.
امروز، اسرائیل در مواجهه با پرتاب ۲۰۰ موشک بالستیک از سوی ایران به اسرائیل، با یک چالش جدی سیاسی و نظامی روبرو شده است. با وجود اینکه اسرائیل نمیخواهد وارد یک جنگ فرسایشی طولانی مدت شود، اما با توجه به شرایط منطقه، به دنبال مشورت و هماهنگی با شرکای غربی، بهویژه آمریکا، برای مقابله به مثل است. اسرائیل باید اطمینان حاصل کند که قبل از هرگونه اقدام نظامی علیه ایران، از پشتیبانی همهجانبه ایالات متحده برخوردار است.
در حال حاضر، کشورهای بسیاری در جهان فلسطین را به عنوان یک کشور به رسمیت شناختهاند. اسرائیل، برای خروج از این بحران مزمن سیاسی، باید در نهایت طرح «دو ملت، دو کشور» را بپذیرد. اگرچه این اقدام با استراتژی تلآویو در تضاد است، اما میتواند راهی برای باز کردن درهای صلح و همزیستی مسالمتآمیز با جهان عرب باشد.
اقدامات نظامی اسرائیل علیه ایران، حتی اگر محدود و هدفمند باشد، میتواند به تحولات عمیق سیاسی و اجتماعی در داخل ایران منجر شود. از زمان خیزش ژینا، رژیم جمهوری اسلامی با بحران مشروعیت و تزلزل قدرت سیاسی روبهرو است. شکافهای عمیق در ساختار نظام، هم از نظر عملیاتی و هم فکری، روند تضعیف جمهوری اسلامی را تسریع کرده و احتمال فروپاشی آن را افزایش داده است.
جنگ تنها خانمانسوزی، ویرانی و خسارت به همراه دارد و چیزی جز کشتار و تخریب زیرساختهای اقتصادی، اجتماعی و امنیتی برای مردم، بهویژه طبقات محروم جامعه، ندارد.
مردم یارسان یکی از بازندگان بزرگ انقلاب ۵۷ بودند. آنها نه تنها حقوق اجتماعی و امنیت حداقلی خود را از دست دادند، بلکه با چالشهای جدی سیاسی نیز مواجه شدند. رژیم جمهوری اسلامی، با اقتدارگرایی ایدئولوژیک و مکتبی خود، تلاش کرده تا باورها، تاریخ و ارزشهای یارسان را نادیده گرفته و آنها را تحت انقیاد ایدئولوژیکی خود قرار دهد. اما مردم یارسان، در طول تاریخ ۱۲۰۰ ساله خود، همواره در برابر تهدیدات و چالشهای مختلف ایستادگی کردهاند.
امروزه، با تغییر معادلات قدرت و دسترسی به منابع و ابزارهای جدید، مردم یارسان با چالشهای نوینی روبرو هستند. آنچه راز بقای این مردم در طول تاریخ بوده است، همان «اراده و آگاهی» است که به آنها اجازه داده تا در برابر چالشهای متعدد مقاومت کنند. خوشبختانه، نیروهای اجتماعی تأثیرگذاری در میان مردم یارسان وجود دارند که توانایی مدیریت و هدایت سیاسی و اجتماعی جامعه را دارند و میتوانند منافع کلان جامعه را از تهدیدات دور نگه دارند.
در فردای خلاء قدرت، برای تضمین تداوم ثبات و امنیت در جامعه یارسان، تمام نیروهای سیاسی و اجتماعی این جامعه باید از اتحاد، انسجام عمل و هماهنگی فکری برخوردار باشند. این نیروها باید با رویکردی یکپارچه و همگرا، در راستای حفظ منافع کلان جامعه حرکت کنند و بر روند تحولات و شکلگیری مناسبات سیاسی و اجتماعی تأثیرگذار باشند. تنها با ایجاد یک جبهه مشترک، مبتنی بر خرد جمعی و مشارکت گسترده، میتوان از ظرفیتها و پتانسیلهای جامعه یارسان برای مقابله با چالشهای داخلی و خارجی بهرهبرداری کرد.
در این مسیر، لازم است نهادهای مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی یارسان با برنامهریزی منظم و استراتژیک، بر روی اهداف مشترک تمرکز کنند. جامعه یارسان نیازمند همگرایی فکری و عملی است که بتواند در مقابله با تحولات سریع و پرفشار، به جای واکنشهای منفعلانه، اقداماتی مبتنی بر تحلیلهای واقعبینانه و محاسبهشده ارائه دهد.
بهعلاوه، نیروهای یارسان باید از اصول دموکراسی و سکولاریسم به عنوان مبانی اساسی در تصمیمگیریهای خود استفاده کنند. تنها در سایه تقویت این ارزشها و ایجاد بسترهای مناسب برای گفتگو و تفاهم میان نیروهای مختلف است که میتوان به مدیریت بهینه جامعه در دوران پس از خلاء قدرت دست یافت. همچنین باید بر گسترش آموزشهای سیاسی و مدنی تأکید شود تا نسلهای آینده یارسان از قدرت تحلیل و تصمیمگیری بهتری برخوردار باشند و بتوانند نقش فعالتری در فرایندهای اجتماعی و سیاسی ایفا کنند.
تیزهوشی در مواجهه با چالشها و اتخاذ سیاستهای مبتنی بر اصول عدالت، شفافیت و احترام به حقوق شهروندی میتواند جامعه یارسان را در مسیر رسیدن به آرامش، امنیت و توسعه پایدار هدایت کند.
سازمان دمکراتیک یارسان نیز در کنار دیگر نیروهای اجتماعی، تلاش میکند جبههای سکولار و دمکراتیک را در میان نیروهای مخالف رژیم تقویت کند. این سازمان به دنبال آن است که در زمان بروز خلاء قدرت، با اقتدار و عدالت وارد عمل شود و نقش تأثیرگذاری در تعیین سرنوشت آینده جامعه ایفا کند.
امیر سلیمی
٩م اکتبر ٢٠٢٤م
اسلو- نروژ