یارسانمدیا
13.02.2025
در دل هر جامعهای، افراد با تجربیات، نیازها و مشکلات متفاوتی زندگی میکنند. این تفاوتها، همان چیزی است که در داستان کوتاه منتسب به صادق هدایت نیز منعکس شده است: هر کس، بسته به جایگاه خود در زندگی، معنای متفاوتی از یک واژهی سادهی سهحرفی برداشت میکند. یکی “پول” را اولویت میداند، دیگری “عشق”، آن یکی “وقت”، و دیگری “خدا”. اما در نهایت، هر کدام فقط تکهای از پازل پیچیدهی زندگی را میبینند و کل ماجرا را درک نمیکنند.
حالا، اگر این مفهوم را به جامعهی بزرگتر ایران تعمیم دهیم، تصویری روشنتر از وضعیت مردم و اقوام، اقلیتها و طبقات مختلف کشور نمایان میشود. مردمی که هرکدام درگیر مشکلات خود هستند:
- کارگر به دستمزد فکر میکند، به “نان”.
- کشاورز دغدغهی زمین دارد، به “آب”.
- معلم به حقوق ناچیزش فکر میکند، به “عدالت”.
- پرستار به فرسودگی و بیتوجهی، به “دستمزد”.
- جوان به بیکاری و آیندهای مبهم، به “امید”.
- زن به حقوق پایمالشده، به “آزادی”.
- کاسب به رکود و فشار اقتصادی، به “مشتری”.
- مادر به سفرهی کوچکشدهی خانه، به “گرانی”.
- بلوچ به تحقیر، به “امنیت”.
- کرد به سرکوب، به “حق”.
- عرب به نابرابری، به “هویت”.
- آذری به تبعیض، به “برابری”.
- یارسان و بهایی به فشارهای مذهبی، به “زندگی”.
- دختر به گشت ارشاد، به “حق”.
- جوان ناامید به مهاجرت، به “فرار”.
- پیرمرد بازنشسته به فقر، به “حرمت”.
و در این میان، رژیم اسلامی حاکم بر ایران که از همین تکهتکه شدن جامعه سود میبرد، تماشاگر این جداییها و درگیریهای فردی و گروهی است. تفرقه، ابزار بقای حکومتهای سرکوبگر است. هر چه مردم بیشتر درگیر مشکلات جزئی خود باشند، فرصت اتحاد برای حل مشکلات اساسیتر را از دست میدهند. این وضعیت همان چیزی است که صاحبان قدرت میخواهند: مردم سرشان در مشکلات روزمرهشان باشد و هیچکس کل معادله را نبیند.
راهحل: فهم مشترک و وحدت هدف
مهمترین گام برای شکستن این چرخه، درک این موضوع است که مشکلات ما جدا از هم نیستند. بیکاری، فقر، تبعیض، سرکوب، بیعدالتی و نابرابری همه به یک سیستم ناکارآمد و استبدادی برمیگردد. اگر هرکس فقط مشکل خودش را ببیند و به بقیه کاری نداشته باشد، این وضعیت ادامه پیدا خواهد کرد. اما اگر بفهمیم که ریشهی همهی این مشکلات یکی است، آن وقت میتوانیم راهی برای حل آن پیدا کنیم.
چگونه؟
- همبستگی بین اقوام و گروههای مختلف: تا وقتی که کورد، بلوچ، فارس، عرب، آذری، مسیحی ، یهودی ، بهایی، یارسان ، شیعه و سنی را در برابر هم قرار دهند، هیچکدام به حقوق واقعیشان نخواهند رسید. اتحاد فراتر از قومیت ، دین و مذهب، اولین گام است.
- شناخت دشمن مشترک: مشکل اصلی نه در تضادهای بین خود مردم، بلکه در سیستمی است که از این تضادها بهره میبرد. وقتی بفهمیم که فقر، بیکاری، تبعیض و سرکوب همگی ابزارهای یک ساختار قدرت هستند، میتوانیم برای تغییر آن متحد شویم.
- مطالبهگری جمعی بهجای فردی: اگر فقط معلمان اعتراض کنند، سرکوب خواهند شد. اگر فقط بازنشستگان اعتراض کنند، صدایشان خفه خواهد شد. اما اگر همه باهم باشند، دیگر امکان سرکوب گسترده وجود ندارد.
- آگاهی و گفتگو: باید باهم صحبت کنیم، باید تجربههای همدیگر را بشنویم. رسانههای مستقل، شبکههای اجتماعی و گفتوگوی چهرهبهچهره میتوانند این آگاهی را تقویت کنند.
- ساختن آلترناتیو (جایگزین): برای تغییر، فقط اعتراض کافی نیست. باید راهکارهای عملی هم داشت. چطور میتوان جامعهای ساخت که عدالت، برابری، آزادی و رفاه در آن برقرار باشد؟ این سؤالی است که باید با هم به آن پاسخ دهیم.
نتیجه: وقت حل جدول است
در نهایت، همانطور که در متن منتسب به صادق هدایت گفته شده، هر کس جدول زندگی خودش را دارد. اما اگر جدولها را کنار هم بگذاریم، تصویر بزرگتری نمایان میشود. حالا وقت آن است که بفهمیم واژهی مشترک جدول زندگی همهی ما چیست؟
واژهای که همهی این مشکلات را دربر بگیرد، چیزی جز “آزادی” نمیتواند باشد. آزادی، یعنی مردم بتوانند سرنوشت خود را تعیین کنند، حقوق برابر داشته باشند، از ترس، تبعیض و فقر رها شوند. آزادی، یعنی مردم دیگر فقط به نجات فردی فکر نکنند، بلکه به راه نجات جمعی بیندیشند.
پس شاید اولین گام این باشد: بفهمیم که حل مشکلات جدا از هم، غیرممکن است. اگر بخواهیم این جدول را درست حل کنیم، باید کل آن را ببینیم، نه فقط یک خانهی کوچک از آن را.
دفتر و کلام یاری و یارسان میفرماید:
نه جم حاصل موو ، گردی مشکلی
یعنی :
راه حل تمام مشکلات : خرد جمعی، اتحاد جمعی، گفتگوی جمعی است.
فریدون کرمی
نروژ – دوازدهم فوریه ۲۰۲۵
مطالب بیان شدە در این متن بیانگر نظرات نویسندە است و الزاما منعکس کنندە دیدگاە یارسانمدیا نیست.
بازدیدها: 11