یارسان مدیا
2021.01.11
ن: سید اشکان حسینی (گوران)
اوایل شیوع کوید ۱۹ (کرونا) بود که جناب سیروس ملکوتی “هنرمند و کنشگر سیاسی” که روحی آگاه و توانی پولادین دارد در راه آزادیخواهی، در صفحه فیسبوکی خویش چند پرسش را مطرح نمودند در جهت اینکه فعالان بتوانند بدانها پاسخ دهند و به شکل ویدیو کلیپ برای ایشان ارسال کرده تا در تلویزیون اینترنتی پویش آنها را پخش و در اختیار بینندگان و شنوندگان قرار دهند. لیکن من به دلیل مشکلات زمانی و مکانی شخصی و کاری و تنشهای روانی که با شروع بحران کرونا دوچندان شد و متاسفانه نتوانستم به وعده خود عمل کرده و پاسخ و استنباطهایم را در قالب ویدیو ارسال و ارائه دهم. از اینرو اکنون پیشتر از تمام عزیزان و آغازگر بحث پوزش میطلبم و اکنون به شکل نوشتاری نظراتم را تقدیم و ارائه میکنم.
پرسشها:
۱. ویروس کرونا زندگی فردی و اجتماعی همه ما را تغییر داده و برای نخستین بار وجدان مسئولیتپذیر در رابطه با بشریت دارد تعریف و بکار گرفته میشود.
– این مسئولیت را چگونه میبینید؟
۲. بشریت در برابر فرآیندی قرار گرفته که خروجی از آن معلوم نیست که چگونه خواهد بود. برخی از ما شاید به آنسوی این گذار تاریخی نرسیم.
– آیا فکر میکنید تاریخ بشری با کرونا ویروس به ماقبل و مابعد آن تقسیم میشود؟
۳. فکر میکنید دوران پسا کرونا چه مشخصاتی داشته باشد؟
یا به عبارت دیگر با تجاربی که میکنیم چگونه باید باشد؟
الف- مسئولیت فردی و جمعی.
این تقسیمبندی به نگرش و دیدگاه مردم در جوامع مختلف بستگی دارد و قطعاً نگرشها و دیدگاهها در هر جامعه متفاوت خواهد بود.
در جوامع دمکراتیک یا حتی کشورهایی که دارای یکسری آزادیها و اشتراکات و قواعد نسبی هستند، به گونهای که اکثریت در تایین سرنوشت خود نقش دارند، این اکثریت جامعه با میزان کار تیمی و گروهی بیشتر و پرداخت مقدار مالیات بیشتر برای متعادل و مخکم ساختن نظام درمانی، آموزشی و خدمات اجتماعی، پس از یک دهه به حالت نرمال برخواهند گشت. در جوامعی که نسیمی از نظام اجتماعی در آنها جاری است یا همان جوامع دمکراتیک، بسا اینکه برای پدیدار شدن چنین وضعی لازمهی رفورم قوانین و سوق آن به سوی اشتراکی و اجتماعیتر شدن هست.
برای کشورهای در حال توسعه اما اوضاع متفاوت خواهد بود. وضعیت پیش آمده برای آنان حکم لبهی تیغی دارد که در سویی آبادی و در دیگر سو ویرانی است. اگر از هم اکنون (سرآغاز شیوع ویروس) اتاق فکر و مدیریت بحرانی کارآمد به راه انداخته باشند، تا نه تنها از حال گذر کنند، بلکه چارتی را طراحی و برنامهریزی کرده برای دوران پسا کرونا، که قطعاً راه صدساله را در نیمی از آن طی خواهند کرد. اگر غیر از این باشد نه تنها دستآوردهای نصفه و نیمه خود را از دست میدهند، بلکه رفتن به مسیر قهقرایی، استعفای دولتها و قوهها و حتی شاهد تغییر نوع نظام حکومتی آنها باید باشیم.
اوضاع کشورهای سنتی و عقبافتاده سیاسی و حقوقی با دو گزینه پیشین کاملاً متمایز است.
از جمله بسیاری از کشورهای افریقایی و آسیایی بخصوص خاور میانه و مشخصاً ایران، چونکه دارای حکومت و نظام خودکامه و استبدادی هستند. در چنین کشورهایی به توده جامعه میتوان امیدوار بود، البته از بسیاری از نظام و باورهای اجتماعی هم میبایست دست شست.
در چنین جوامعی وظیفه آموزگاران و کنشگران است، که به مُتد علمی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و حقوقی جدیدی برسند و آن الگوها را در جهت آگاه ساختن جامعه رشد و ترویج دهند.
این متد نوین علمی، فرهنگی، سیاسی، مدنی و حقوقی را به صورت عمده به چهار دسته تقسیم میکنم که به شرح زیر است:
– یافتن، درک، حمایت و ترویج صحیح موارد فوق برای زنان.
– پیش از سوادآموزی، نحوه صحیح زندگی کردن را به کودکان آموزش داد.
– یار و یاور، همراهی و پشتیبانی از اصناف، بخصوص اقشار و طبقات فرودست.
– و در آخر، آنکه آگاه شدن و آگاه ساختن این متد تا جایی پیش برود که حداقل چهل درصد از جامعه مسیر را طی و در جایگاه خود نقش فعال داشته باشند.
ب- قطعاً تاریخ ماقبل و مابعد کرونا میتواند با هم متفاوت باشد.
بحران کرونا ویروس هم مانند دوران پیش و پس از طاعون، وبا، حسبه، تیفوس، یخبندان، قحطی و غیره خواهد بود. این تقسیمبندیها به ماقبل و مابعد یا به عبارتی منفیتر یا مثبتتر شدن زندگی بشر براساس موارد ذکر شده، گرچه اکنون دیگر تفکرات رنگ و بویی یونیورسال یا جهانی به خود گرفته است، اما باز به نوع نگاه و دیدگاه و میزان یافتههای فردی و جمعی در جغرافیاهای مختلف بستگی دارد.
ج- مشخصات دوران پسا کرونا دستآوردهای خوبی خواهد داشت.
آن این است که تفکر از حالت فقط فردگرا یا جمعگرا خارج، و به حالت میانه و متعادل و مشترکاً میرسد. یعنی در عین فردگرایی در خدمت جمع بودن، و در عین جمعی زیستن حواس و هشیار به عواطف و احساسات و سلامت درونی و بیرونی و روانی فردی هست.
جنعبندی مختصر: با تجاربی که داریم کسب میکنیم، اثبات شد که همواره یک دال تهی وجود دارد.
دالی تهی که هرچه از نظامهای متفاوت و متناقض، ایدهها و آرمانها و تمامی تصمیمات را درون آن قرار بدهیم، برای گذاشتن و جایگزینی دیگر امکانها، باز تهی است.
در جهت رسیدن به خواسته میتوان یک امکان جبر را در دال تهی قرار داد و مسیر را پیش گرفت. ولی! میبایست اینرا به خوبی درک کرد، که اگر مستبد آن امکان را غصب کند چه خواهد شد و اگر در دست مردم افتد چه میشود.
سید اشکان حسینی
۱۱.ژانیوری.۲۰۲۱
[wpforms id=”4110″ title=”true”]بازدیدها: 102