Home / پانل آزاد / مشکلات و دردهای مضاعف مردم یارسانی منطقه انگوران زنجان

مشکلات و دردهای مضاعف مردم یارسانی منطقه انگوران زنجان

یارسان مدیا
‏سه شنبه‏، 11‏ فوريه‏ 2020

سید پیمان پدرود:
همانگونه که میدانیم در دوره پردیور دین یاری توسط سلطان سحاک و یارانش در منطقه اورامانات از مرحله نهان به مرحله آشکار رسید.در آن زمان بعلت دشمنی شدید حکام وقت و جنگ و تعقیب و کشتار بی رحمانه پیروان دین یاری ، این مردم ناچارا از منطقه اورامانات به کوههای صعب العبور منطقه دالاهو و همچنین کشور عراق پناه بردند. پیروان دین یاری ، در ایران به اهل حق و در کوردستان عراق به کاکه یی معروف هستند. هرچند که اکثریت قریب به اتفاق پیروان دین یاری کورد بودند ولیکن عده ای از آنها در صدها سال پیش به نقاط مختلف ایران کوچ کرده و یا تبعید شدند و در این مدت به دلیل فشارهای حکومتی و سیاسی از جانب حکام وقت و روحانیون اسلامی و همچنین برخی از مردم مسلمان همواره مجبور به مخفی کردن اعتقادات و معرفی خود با هویت اسلامی شده اند و بعلت پدیده ی آسیمیلاسیون، زبان و فرهنگ شان تحت تآثیر دین ، زبان و فرهنگ حاکم بر ایران در آمده است ولیکن خوشبختانه هنوز هم دسته ایی از آنها باورهای دینی خود را کم وبیش حفظ کرده اند. یک نمونه از این دسته یارسانی های منطقه انگوران استان زنجان میباشند که در این گزارش به شرح حال ، مسائل و مشکلات آنها پرداخته شده است، هرچند که اصل درد مردم یارسان در تمام نقاط یکیست اما در برخی مناطق این فشارها و بی عدالتی ها بمراتب شدیدتر میباشد.

منطقه انگوران با قدمتی ۴۰۰۰ ساله در ۱۰۰ کیلومتری شمال غرب شهر زنجان بین سه استان زنجان,آذربایجان غربی و کوردستان قرار گرفته است . بقایای شهر تاریخی تخت سلیمان نیز در این منطقه قرار دارد. علاوه بر کشاورزی و دامداری مهمترین منبع امرار معاش مردم در این منطقه وجود معدن انگوران و واحد های صنعتی وابسته می باشد. این مجموعه صنعتی تحت عنوان مجتمع سرب و روی انگوران (شرکت کالسیمین) شامل معدن و کارخانجات تولید کنسانتره سرب و روی و شمش روی میباشد. معدن مذکور بزرگترین معدن سرب و روی خاورمیانه بوده و دارای شهرت جهانی است. فاصله معدن انگوران با کارخانه های مربوطه حدودا ۳۰ کیلومتر بوده که اکثر روستاهای آن محدوده از پیروان آئین یاری می باشند. متاسفانه در ابتدای انقلاب این واحد صنعتی نیز مانند سایر بنگاه های اقتصادی و صنعتی دیگر از مالکیت و مدیریت مالکان اصلی خارج شده و در اختیار ارگان های مرتبط با نهاد رهبری و سپاه قرار گرفت. طی این مدت همواره با رانت های رایج در جمهوری اسلامی، پست های مدیریتی و کلیدی به عوامل وابسته جهت چپاول و غارت واگذار شده است.

علی رغم آنکه بسیاری از روستاهای اطراف مجتمع سرب و روی انگوران از پیروان آئین یاری می‌باشند متاسفانه طی سالهای بعد از انقلاب صرفا تعداد بسیار محدودی از این افراد توانسته اند در شرکت مشغول بکار شوند که تمامی این افراد کسانی بوده اند که به ناچار جهت استخدام و امرار معاش، دین و عقیده خود را کتمان نموده و با هویت جعلی خود را مسلمان معرفی نموده اند. با این حال نحوه اشتغال این دسته از کارگران نیز نهایتا یکساله و موقت بوده و در استخدام رسمی به هیچ عنوان مردم یارسانی منطقه جایی ندارند و همواره در پایین ترین سطح شغلی چه از لحاظ جایگاه و چه دستمزد قرار داشته اند و علاوه بر آنکه هیچ ترفیع شغلی شامل حالشان نشده در زمان تعدیل نیرو نیز اغلب جزو اولین نفر اخراجی ها بوده اند. نگارنده این گزارش طی سال های ۱۳۷۷ لغایت ۱۳۸۱ به عنوان کارشناس فنی در این مجتمع مشغول به فعالیت بوده و در طی این مدت شاهد بیشترین تبعیضات و ظلمها بر کارگران و مردم یارسانی منطقه بوده است. بارها بدلیل ارتباط و حمایت از کارگران یارسانی مورد بازخواست قرار گرفته که نهایتا بدلیل همین ارتباطات و محرز شدن هویت و آیین اعتقادی همانند بسیاری از پرسنل یارسانی پس از مدتی به بهانه تعدیل نیرو از کار برکنار گردید. اما این مسئله نتوانست باعث قطع ارتباط با مردم یارسانی آن منطقه شود. بنحویکه طی این سالها همواره با آن مردم مراوده داشته و در جلسات و مراسم دینی از جمله ایام خاونکار و همچنین جلسات مشورتی در خصوص مشکلات اجتماعی و مطالبات مدنی آنها شرکت نموده است. خصوصا در سال های اخیر با توجه به تمایل و انگیزه نسل جوان آن منطقه این روابط پررنگ تر گردیده است.

در منطقه انگوران غیر از قوانین استخدامی تبعیض آمیز و غیر انسانی مجتمع سرب و روی ، سازمانها و نهادهای دولتی و نیمه دولتی موجود در منطقه نیز به هیچ وجه فرد یارسانی را استخدام نمی نمایند حتی افراد یارسانی که خود را مسلمان معرفی کنند، مگر آنکه تمام مناسبات مسلمانها را بجای آورند و ارتباطشان با مساجد و پایگاههای بسیج روستایی قوی باشد . بدیهی است جمعی از این مردم بدلیل خصوصیات شخصیتی و اعتقادیشان و همچنین فشارهای مالی و مشکلات زندگی و معیشتی و آینده فرزندانشان خود را کاملا به رنگ و لعاب حکومت درآورده اند و نسبت به سایر مردم یارسان که حاضر نبوده مبانی فکری و اعتقادی خود را به هر قیمتی بفروشند شرایط متفاوتی دارند.

از دیگر مسائلی که طی سالهای اخیر باعث ناراحتی و نگرانی بخشی از مردم یارسانی منطقه شده است معضل سد مراش میباشد. در منطقه انگوران رودخانه ایی به نان رود مراش جاری بوده که از وسط روستای مراش بزرگترین روستای یارسانی نشین منطقه میگذرد . به دلیل نیاز فراوان مجتمع صنعتی انگوران به آب، این شرکت جهت تامین آب مورد نیاز همواره در طی ماههایی از سال، از آب ذخیره شده در پشت سدهای کوچکی که به این منظور در محدوده روستای مراش روی رودخانه ایجاد نموده اند، استفاده می کنند. زمینهای اطراف این رودخانه جزو دارائی سند دار مردم مراش محسوب می گردد و از ابتدای تاسیس مجتمع تاکنون شرکت سرب و روی انگوران این زمین ها را جهت آبگیری سد از مالکان بالاجبار و غیر منصفانه اجاره می نموده است. علیرغم این همکاری و مساعدت اجباری از طرف اهالی روستا ، متاسفانه هیچ یک از آنها نیز همچون سایر یارسانیهای منطقه اجازه استخدام در مجتمع سرب و روی انگوران را ندارند، مگر با انکار آیین شان و تظاهر به مسلمانی. در صورتیکه قبل از انقلاب شرکت با شرایط بسیار مناسبی زمینها را اجاره میکرد و بدلیل همکاری مالکان زمین در این خصوص امتیازاتی ویژه جهت استخدامی آنها وخانواده شان در نظر گرفته می شد. در سالهای اخیر بسیاری از مردم این روستا از قوانین ظالمانه و تبعیض آمیز شرکت بستوه آمدند و تصمیم گرفتند تا تغییر رویه شرکت در گزینش افراد زمین هایشان را جهت آبگیری به آنها اجاره ندهند. که متاسفانه بدلیل ایجاد دودستگی و اختلافی که توسط مزدوران اطلاعاتی بین آنها بوجود آورده بودند توفیقی حاصل نشد و کماکان مردم مجبورند برخلاف میل زمینهایشان را ناعادلانه اجاره دهند. بدتر از این موضوع آنست که در حال حاضر شرکت در حال احداث یک سد بزرگ روی رود مراش بوده که با احداث این سد بزودی تمامی روستای مراش در زیر آب فرو خواهد رفت و نتیجتاَ مردم روستا می بایست کوچ نمایند و در عوض از دست دادن خانه و زمین و تمام زندگیشان مبلغ مختصری دریافت نمایند که حتی جوابگوی خرید یک آلونک در روستاهای همجوار نیز نمیباشد. و مهمتر آنکه در قبال درخواست مردم مبنی بر ساخت روستای جدید مراش در حومه مراش فعلی، اداره اوقاف به ناحق مخالفت کرده و زمینهای اطراف روستا را در مالکیت خود دانسته است که مدتهاست باعث اعتراض و شکایت این مردم مظلوم شده است. که دلیل اصلی این موضوع آنست که میخواهند با این پروژه علاوه بر تامین آب مجتمع با پراکنده کردن مردم مراش بعنوان مرکز روستاهای یارسانی منطقه سیاست آسیمیلاسیون فرهنگی منطقه را بهتر پیاده نمایند.

از جمله سیاستهای تبعیض آمیز و ظالمانه دیگر مسئولین،کوتاهی در انجام پروژه های عمرانی همچنین ممانعت ازساخت جم خانه در روستاهای یارسانی نشین می باشد. در طی سالهای بعد از انقلاب با وجود ثروت و درآمد بسیار زیاد منطقه انگوران بواسطه معادن و واحدهای صنعتی مربوطه، متاسفانه کوچکترین فعالیت عمرانی به جز ساخت مسجد در روستاهای یارسانی نشین انجام نشده است و علاوه بر محروم بودن از مراکز بهداشت و درمان و آموزشی ، بسیاری از این روستاها هنوز جاده دسترسی مناسبی ندارند در صورتیکه بسیاری از روستاهای غیر یارسانی ولیکن بسیار کوچک و دور افتاده این منطقه وضعیت عمرانی به مراتب بهتری دارند. ضمنا اکثریت قریب به اتفاق روستاهای یارسانی نشین منطقه انگوران که حدود ۱۸ آبادی هستند حتی روستاهایی که صد درصد جمعیتشان یارسانی است مجوز ساختن جم خانه با هزینه شخصی خودشان را نداشته و برای هر گونه مراسمی از جمله مجلس ختم و یا جلسات و نشستهای داخل روستا ناچارا از مسجد روستا باید استفاده کنند.   ضمن آنکه با صرف اندک هزینه ایی افرادی از اهالی روستا را بعنوان خادم و هیئت امنا مساجد با هدف تفرقه افکنی بین مردم و خبرچینی برای اداره اطلاعات قرار داده اند که بواسطه این افراد تمام اخبار روستا را رصد و سیاستهای ضد یارسانی خود را از طریق آنان و یا مستقیماً اعمال مینمایند .

برخی از سادات و یاران منطقه که بسیار پایبند اعتقاداتشان هستند و اغلب در منازلشان به منظور انجام نذر و نیاز و کلامخوانی و تفسیر دفتر دست جمعی گرد هم می آیند، همواره تحت نظر بوده و با خبرچینی عوامل اطلاعاتی روستا، سریعا با آنها برخورد شده و به جرم جلسات تبلیغی علیه نظام و دین اسلام تهدید و حتی بعضا بزرگان و فعالان این مجالس بازداشت میشوند و آنقدر مورد اذیت و آزار و تهدید قرار میگیرند که دست از آگاه سازی و ترویج آئین یاری بخصوص نزد جوانان بردارند و مانع سیاستهای همگون سازی حکومت در این منطقه نشوند. این افراد و خانواده شان بواسطه اعتقاداتشان هیچگاه امکان اشتغال در مجتمع انگوران و ادارات دیگر را نداشته اند و به همین دلایل بسیاری مجبور به مهاجرت از آن منطقه شده اند. در عوض حکومت شرایط را برای فعالیت و تشکیل جلسات دینی توسط چند نفر از سادات و افراد وابسته و مزدور در منطقه فراهم نموده است. این افراد حتی در پیشوند نامشان کلمه حاجی را به یدک میکشند و تماما تلاششان برای وصل نمودن دین یاری به اسلام میباشد و با تحریف کلامها و دفتر ، مردم یارسان را تشویق به نماز خواندن و مسجد رفتن میکنند و با گمراه کردن آنها و ایجاد دودستگی بینشان شرایط را برای از بین بردن آئین یاری در این منطقه هموار کرده اند. ضروحانیون منطقه ، مربیان عقیدتی مدارس و سایر مسئولین عقیدتی منطقه نیز همیشه با تهمت و دروغ سعی در بدنام کردن و منزوی نمودن مردم یارسانی و تحقیر و تمسخر آنها داشته و خصوصا باعث شده اند که اغلب کودکان و نوجوانان یارسانی بواسطه این اذیت و آزارها هویت واقعی خود را انکار نموده و از آن گریزان شوند و بناچار فرهنگ و آیین دین حاکم را بپذیرند. و لذا بواسطه اینگونه رفتارها و سیاستهای حاکمیت متاسفانه این آئین کهن در منطقه انگوران بسرعت رو به اضمحلال است.

در طی این سالهادر راستای مشکلات مذکور جلسات متعددی با بزرگان و فعالان یارسانی منطقه برگزار گردید و همچنین چند بار جهت مشورت و همفکری با بزرگان دین یاری در منطقه کرمانشاه نیز دیدارهایی صورت گرفت که نهایتا منتج به انجام مکاتبات و مذاکرات متعددی با مسئولین و ارگانهای مختلف نظام و در مواردی تجمع اعتراضی و نافرمانی مدنی گردید ولیکن تا به امروز متاسفانه نتیجه مطلوبی حاصل نشده است.

بطوریکه در مورد عدم فعالیت عمرانی در این روستاها اظهار داشتند در تمام مناطق استان بودجه مربوط به کارهای عمرانی صرفنظر از عقاید دینی مردم عادلانه بین روستاها تقسیم شده است و بعد از این هم به همین منوال است. و در خصوص ساخت جم خانه ماحصل تلاشها این بود که مسئولان اظهار نمودند در ادیان رسمی کشور دینی به نام یارسان نداریم و پیروان این فرقه از مساجد موجود در روستاها میتوانند استفاده کنند.

در مورد مشکلات مردم مراش از بابت ساخت سد جدید علیرغم مکاتبات و مذاکرات و تجمعات عدیده ایی که انجام شد ماحصلش صرفا ارعاب و تهدید تجمع کنندگان و بازداشت چند تن از اهالی روستا از سوی نیروهای اطلاعاتی بود .

در مورد معضل استخدامی شان خصوصا در مجتمع سرب و روی انگوران علاوه بر مکاتبات فراوان با مدیریت شرکت و مسئولین استانی و کشوری بارها و بارها تحصن هایی در مجتمع و معدن انگوران صورت گرفت که همانند سایر تجمعات کارگری در کشور با برخورد نیروهای امنیتی مواجه گردیدند و تعدادی از معترضین بازداشت شدند‌ البته برخی از این مردم که اعتقادات خود را زیر پا گذاشته و یا با حکومت همکاری میکردند طبق معمول گذشته در رده های کارگری استخدام شدند.

البته نگارنده این گزارش علیرغم تمام تلاشها هیچگاه امیدی به جمهوری اسلامی جهت نیل به آزادی بیان و عقیده و برابری انسانها نداشته و معتقد است که صرفا با از بین رفتن نظام دیکتاتوری جمهوری اسلامی است که تمامی اقلیتهای دینی و عقاید مختلف میتوانند در چارچوب یک حکومت غیر دینی مبتنی بر نظر مردم در کنار یکدیگر آزاد و برابر زندگی نمایند. به حکومتی که همواره با استعانت از آیات و احادیث و فتوای مراجع تقلید همواره سعی بر از بین بردن آئین یاری داشته هیج امیدی نیست.

مشکلات ذکر شده صرفا بخشی از وضع اسفبار مردم یارسان انگوران بود که متاسفانه از ابتدای انقلاب تاکنون با آن دست به گریبان هستند.اما علیرغم تمام فشارها و بیدادگری های حکومت عده ایی از انسانهای شجاع و معتقد این منطقه همچنان به دین یاری وفادارند و با جان و دل به حضرت سلطان سر سپرده اند و با تمامی این بی عدالتی ها و ظلم ها قدم از آئین یاری بیرون ننهاده و تا پای جان در راه حقیقت، استوار ایستاده اند.

یارسان و راه ، رای حق راسین برانان و راه

پاکی و راسی نیستی و ردا ، قدم و قدم تا و منزلگاه

سید پیمان پدرود – کرج/پائیز ٩٨

[wpforms id=”4110″]

 

بازدیدها: 260

دیدگاهتان را بنویسید