یارسان مدیا
09.12.21
Democracy assistance and democratization
دانشگاە برگن
دانشکدە علوم سیاسی تطبیقی
پاییز ٢٠١٢
امیر سلیمی
قسمت چهارم
آخرین و چهارمین معضل در گذار از جنگ به دموکراسی، معضل زمانی است که به تأثیر ملاحظات کوتاه مدت و بلندمدت در مورد دموکراسیسازی و ایجاد صلح میپردازد. این که بازیگران خارجی خواستار تعیین تکلیف موقت برای اداره دستگاه دولتی در یک کشور در رابطه با گذار از جنگ به صلح شدهاند، تازگی ندارد. هدف از ایجاد این ادارات میتواند تا حدودی متفاوت باشد، اما عمدتاً برای کمک به کشور مورد نظر و برای تضمین گذار از جنگ به صلح، بازسازی نهادهای سیاسی، کمک به فرآیندهای انتخابات دموکراتیک و غیره ایجاد شدهاند. وقتی نوبت به اولویتبندی و سرمایهگذاری در این پروسە میرسد، دموکراسیسازی یا ایجاد صلح، با یک دوراهی و انتخاب مواجه میشود.
“معضل زمانی مربوط به مبادلات مربوط به اثرات کوتاهمدت با اثرات بلندمدت بر دموکراسیسازی و ایجاد صلح است. تلاشها برای حمایت از دموکراسی ممکن است در کوتاهمدت خطر خشونت را افزایش دهد و در نتیجه در درازمدت شانس ریشهدواندن و تثبیت دموکراسی را در جامعە تضعیف کند. ایجاد صلح ممکن است شامل محدودیتهایی بر آزادیهای دموکراتیک مانند آزادی مطبوعات و تظاهرات تودهای/مردمی باشد. در طولانیمدت، چنین محدودیتهایی ممکن است باعث ناآرامی شود و به مانعی برای اجرای توافقنامه صلح تبدیل گردد.»
)Jarstad and Sisk, 2009:25(.
ارزیابی اینکه چه نقشە کاری در یک موقعیت معین درست است به دانش تجربی خوب بستگی دارد. رابطهی نزدیک بین مطالعات هنجاری و تجربی این نقشە کاری را نشان میدهد. در اینجا تلاش میشود شرایط افغانستان را با توجە به مطالعات هنجاری و تجربی مورد مطالعە قرار داد.
جامعه افغانستان، چه از نظر سیاسی و چه اجتماعی، جامعهای در حال تغییر است. در تلاش برای گذار از رژیمهای استبدادی به دموکراسی است. افغانستان پس از 11 سپتامبر 2001 شاهد یک سری تغییرات بود. توجه جهانیان به تروریسم و جنگ در افغانستان، با توجه به ویژگیهای این حادثه، جلب شد. کشورهای متحد در جریان “کنفرانس بُن” تصمیمگیری در مورد آینده سیاسی افغانستان، کسب حمایت بین المللی از قبل برای جنگ با طالبان و در نهایت هموار کردن راه برای دولت انتقالی با ویژگیهای دموکراتیک قابل توجه آغاز کردند. با این حال، چالشهای پیش روی روند دموکراسیسازی در افغانستان را میتوان به شرح زیر توصیف کرد:
- کشور افغانستان یک جامعه بسته است:
در یک جامعه بسته، وضعیت اجتماعی فرد مشخص میشود. فرد فرصتی برای رشد خود ندارد زیرا موقعیت اجتماعی و درجه موقعیت اجتماعی از بدو تولد او (از کدام خانوادە میباشد) تعیین میشود. وضعیت اجتماعی در طول زندگی ثابت میماند، بدون هیچ حرکتی رو به بالا یا پایین برای تجربه و اندوختن هیچ تجربهای و عمل بە آنها.
جامعه بسته دارای ویژگیهای زیر است:
الف) شکافهای قومی و مذهبی: افغانستان کشوری است که در آن مردمان زیاد با مذاهب و اقوام مختلف زندگی میکنند. وزارتخانهها بر اساس قومیت و ناعادلانه توزیع میشوند. مناصب قدرت براساس موزائیک قومیتی به سیاستمداران بدون ارزیابی صلاحیت آنها اختصاص مییابد و در عین حال از قومیت، مذهب و تفنگ به عنوان ابزار در تبلیغات انتخاباتی استفاده میشود. رأی دادن در انتخابات بر اساس قومیت و وابستگی زبانی در جامعه نیز به خودی خود مانعی برای تحرک عمودی است. حاکمان جدید کابل نماینده یک گروە (یعنی دولت و کابینە حکومت) شکست خورده از جنگ سالاران و رزمندگان سابق مجاهدین بودند.
ادامە دارد…
امیر سلیمی
اسلو، ٨ دسمابر ٢٠٢١
[wpforms id=”4110″ title=”true”]