یارسان مدیا
[wpstatistics stat=lpd time=today]ن: امیر سلیمی
خود بودن به معنی سوبژگی و درجە اعتلاء دریافت و شناخت منحصر بخود از “خویش و جهان” است، اما یارسان همچون جهان، تاریخ و واقعیات آن سوبژە محور نیست و تاریخ فکری و کلامی آن و پروسەهای مربوطە بە دستگاە فکری یاری بر گرد اندیشەها، طرحها، خواستها و ارادەهای هیچ قدرتی خارج از کلام نچرخیدە و نباید هم بچرخد.
اربابان و اصحاب ایدئولوژی و تئولوژی با نگاە و نظر سیاسی خود بنیاد در تلاش و پیکار دائمی هستند کە درک،
تبیین، تشخیص، باورها، ارزشها و تصمیمات خود را بر واقعیات تحمیل کنند. یارسان هموارە هدف داعیان این دو مکتب بودە است. واقعیت یارسان به دلیل سرمایەهای فرهنگی و فکری و داشتن سپهر تاریخی و هویتی “جان تاریخی” خود را در بوتە پروسە دیالتیکی یا همان دونادودن بە آزمایش گذاشتە است و در هر دورە مثل قفنوس از زیر خاکستر، با نور و دانایی بیشتر، سر بر آوردە است. یارسان و افق فکری و کلامی آن محصول خود بودن در رنج خویش است و هر تولدی و از خاکستر خود بر آمدنی گامی بە سوی کمال و اعتلاء روشنایی و دانائی است. به گفتە شیخ امیر:
درد بینان دردن
شون رای یاری نیشانەی دردن
همانطور کە در مقالە ” اصالت یا عدم اصالت و انسان اصیل[1] ” نوشتەام، در زیست جهان یاری و در میان مردم یارسان در هر مرحلەای، بعد از دورەای از سکون و رکود و خموشی خاونکار، پادشاە، صاحبکرم، شاە برزەمل، شاهباز، ذات یکدانە، شاە شیرین کلام و شاە شیرین بزم و شاە شیرین یار در جمع یاران ظهور میکند و براساس اصول شرط و اقرار بیاوبس یاری “بارگە/بارگاە شاە، جم یاران و دیوان یاران” نو را با الهام از تجربەی “بارگەهای” پیشین و نظام اندیشگی آنها بنیاد مینهد و بە یاری کردن اقدام مینماید. آنها یاری کردن خود را بر پایەهای واقعییت بنیاد استوار نمودەاند. با عمل و کلام تلاش نمودەاند جهان، تاریخ، زندگی و مناسبات اجتماعی و سیاسی را بفهمند و درک کنند و بدون آنکە دچار توهم، خود باختگی و فرهنگ و رفتار تقیە “اگر خواهی رسوا نشوی، همرنگ جماعت شو” شود، جایگاە واقعی خود را در آن بیابند.
در جهان و عصر کنونی اخلاق و رفتار گلە یا رمە بر ارزشهای وجدانی و اخلاقی ما سیطرە و قدرت میراند. اصلا جائی برای خود بودن و متفاوت بودن نماندە است، و گام نهادن در وادی شکستن ” ساختار” بمثابەی ” هنجارشکنی” قلمداد میشود و بە ضد ارزش و ضد اجتماع متهم و تکفیر میگردد. اخلاق رمە اصل، قاعدە و هویت انسان معاصر است. دفاع از ارزشها و آرمانهای بزرگ و استثنائی و خودی بە تهمت “ضد ارزش” مورد اهانت و حملە قرار میگیرد.
در زیست جهان یاری و تاریخ فکری و کلامی آن اسثناء و خود بودن یعنی همانا رسیدن بە کمال و داشتن “ذرە و ذات”. در این زیست جهان کلامی، باوری و فکری و ارزشی شجاعت طرح نظریات، باورها و افکار و اعتقادات جایگاە رفیعی دارد و مورد تحسین است و فرد “خودمختار” مجبور نیست خود را در پشت صف آراییهای اجتماعی بە رسمیت شناختە شدە پنهان و قایم کند. بگفتە پیر احمد شاهوئی:
میردگیم گرکن ویل نبو سرسام
چنی گمراهان نپیچو نە دام
یاری بویژو و کوچ کلام
کلام اکسیرن پری جستە خام
یاری مکرو و طلای زرجام
پیر شمس الدین شارەزوری:
رای راست بگیرو بیاوو و کام
فرد خودمختار نباید در دام هیاهوهای تودەی نادان گیر افتد، بلکە با توجە بە پارادایمهای اصول نظام یاری و افقهای پیامی و کلامی کلام، راە راست خود را به منظور رسیدن بە اهداف و آرمانهای خود بە پیش گیرد، چونکە کلام (دانایی) مانند کیمیای کمیاب مادەی کامل کنندە ماهیت جسم طلا (یاری) است.
پیر چین کاشانی میگوید:
…
دست و دلی ویت بکرە شرە
هرکاری بدە آنە مکرە
نان نامردان هرگز مورە
چنی ناکسان اقرار منیرە
تو و کچ شرطان دست یار مدرە
فرد یا انسان باید توانایی داوری، تصمیم و ارادەی متعالی داشتە باشد و با هر قدرت و نیروی اجتماعی یا سیاسی و اقتصادی برای “نان بە نرخ روز خوردن” کنار نیاید و همپیمان و همراە آن نگردد.
شارحان ما بعداً از پردیور همچون نوروز سورانی، تیمور بانیارانی، شیخ امیر ذوالەی و خان الماس لرستانی نیز در گفتەهای خود کلامهای فوق و دیگر کلامهایی از این نوع را تفسیر و توضیح دادەاند. منظور از شارح این است کە هیچکدام از آنها ” کلام یا ایدەی” نو بە دستگاە فکری یاری اضافە نکردەاند، اما با استفادە از امکانات و قوەی تمیز، تشخص، منطق و اندیشەی خود افقهای کلامها را بیشتر بر ما نمایان (بگفتە نوروز: شرط شارە زویل دلیل پیرم/ دیوان گورە مندن و ویرم) ساختەاند.
نوروز با زبانی دیگر میگوید:
یاری وم گرەکن جاش کورە نخت بو
سرپاچە بلور مأواش سخت بو
یا:
دلە نزنی
دلە رای یاری بهم نزنی
آواز بی انداز نزان نونی
…
دلە جادوی
دلە رای یاری نمیشد بجادوی
هرکس بلخشد بقدر موی
دستش نمیرسد بکوی
خان الماس میگوید:
رای حق راسین کچ بازی نین
یاران شیر نر و بازی نین
الماس حقیقت مجازی نین
حق و کچبازان هویچ راضی نین
شیخ امیر با زبانی دیگ میگوید:
راگە حقیقت نین و میراث
حق و کسی ون ارکانش بو راس
راگە حقیقت شیشە بنین
نە جای گزافن نە جای منین
راگە حقیقت کج بازی نین
حق و کج بازی هیچ رازی نین
…
حقیقت تلخن جوین ژار فرنگ
میردی منوشو نگیلو رنگ (نوشیدن جام شوکران از طرف سقراط)
و یا تیمور میگوید:
پارەی ژە اسرار
تیمور بواچە پارەی ژە اسرار
تابو حقیقت و خلق آشکار
هرچند ویت مویت ژە سر گرفتار
…
عقل ماچو تیمور لال و خموش بە
عشق ماچو پنم دایم لە جوش بە
ژە بیم هردو حیران و ماتم
آمادەی راگەی هات و نهاتم
تیمور حق بواچە حق و یقینن
چە پروای دنیا غم لایین (لعینن؟)
…
سر بستە مواچم پارە ی مطالب
درک معنا کی هر کی بو طالب
اگر و باطن سری عیان کم
سر مچو و باد هم ترک گیان کم
هستەی اصلی و پیامهای کلی گفتەهای فوق از این چهار شخصیت بزرگ یارسان این است کە انسان باید درکی عمیق از اصول و ارزشهایی همچون شرط و اقرار ( یونانیان باستان آنرا نوموس میگفتند)، حقیقت، عدالت، راستی، پیمان و درستی داشتە باشد و تحت تأثیر ارزشها، قراردادها و رفتارهای تودەای “رمە” قرار نگیرد. مردم یارسان با داشتن چنین سرمایەهایی فرهنگی و فکری و ارادەی تاریخی الزاماً باید برای تحقق آرمانهای بزرگ در میدان و صحنە تاریخ حضور مداوم داشتە باشند. تاریخ فکری و کلامی دستگاە یاری یعنی برخورداری از “موهبت آرمانی” کە در گفتەهای تیمور و بر تارک تاریخ ما جاودانە میدرخشد.
امیر سلیمی
اسلو
١٣ مە ٢٠٢٢م
[wpforms id=”4110″ title=”true”]