یارسان مدیا
21.7.2021
به قلم: “شین.ح.شکوه”
آب کارون و شط را زمین بلعیده است؟
یا پای کاخ سفید پشت این پرده است؟
این گناه آمریکاست یا مشوقاش صهیونیست؟
تو بگو فرزندم این کار دزدان خودی نیست؟
مرگ را هر روز بهر کشوری خواستیم
فارغ از آنکه وطن در حال مرگ است، مُرده!
دشمنان وطنی گویا با نقاب و دلبری
دیروز دستش را بریدند
امروز پایش را کردند قطع
فردا قلبش را با گلوله کنند سوراخ
قطعه قطعه و سلاخی شد این خاک
با افعیهای خفته در آستینِ ضحاک
دشمنش امروز نه عثمان است
نه روس
نه پرتقالی
دشمنت امروز هست
از جنس عمامه و عبا
آری روحانیون!
عمامه بر سر و ریش تا سینه
از بی ریشگی خود عُقده دارد در سینه
ایران را
غارت کرده ویران
وطن را کرده صد پاره
اسکندر آشکارا سوزاند و دَرّید و کرد ویران
این دشمن پنهان است در خانه
برق رفت،
رود خشکید و باران نیست…
خدا نیز انگار
در حوالی این آسمان نیست…
کافر شدهایم آیا؟ زلزله لرزاند ما را
جزو بلاد کفر گشتیم؟
که آتشی در آتشکدهها نیست؟
رودها خشک
دشت تشنه
کوه و جنگل آتش
دستها پینه
دل پر از کینه
شاید که سیل آب را با خود بُرد
کارون خشکیده
زایندهرود نزاییده
گاومیشها تشنهاند و مردها مُرده
زنان در ماتم لولیده…
این خاک آبستن درد است
وای به روزی که بزایَد این زن
وای به روزی که نباشد این تن
فریاد زنیم مغز نشانه تیر میشود؟!
خون جوانان در کارون رود میشود
رگها در گردن میخروشند
دستها با هم مشت میشوند
از خون خود گاوها را سیر آب میکنیم
خاکمان را از نو آباد و سیر آب میکنیم.
برای همبستگی زنان زاگرُس نشین (کُردها و یارسانیها) با تشنگان نشسته بر لب کارون.
به قلم: “شین.ح.شکوه”