یارسان میدیا
١٧.١٢.٢٠١٨
امیر سلیمی:

مصاحبەی سید احمد حسینی، به قول خود سخنگو یا نمایندە “تکیە” یا “آخا” در مورد اداری در تهران، با فصلنامە “روشنا” شمارە ٧٤ تکرار داستان تبانی و زد و بندِ دزد و دارغە است. نظام اسلامی و نهادها و دستگاەهای فکری و مذهبی آن با همکاری و بدە و بستانهای اقتصادی و سیاسی تاریخ، پیشینە، هویت و ارزشهای رفتاری و اخلاقی و رویکردها و سرمایەهای فکری و فلسفی جامعە یارسان را بە تاراج بردە و آنها را مخدوش و جعل کردەاند. ارباب کنونی حسینی در مدت چهل سال حکومت اسلامی بە هر نوع و شکل شبیە اربابان جد سید احمد حسینی ظهور هر نوع حرکت و قیام هوشیارانە وآزادیخواهانە را مثل قیام ” تیمور” با همکاری قردتمداران جهل از نطفە خفە میکنند.
قانون اساسی رژیم بر اساس فقە شیعە اثنی عشری تدوین شدە است و محدودیتها و موانعی برای پیروان غیر شیعە دوازدە امامی برای تصدی امور سیاسی و اقتصادی قائل میشود. اما در همان حال قانون اساسی دارای موارد و اصولی است کە در صورت رعایت قوانین قدسی و شرعی حقوق محدود و ناقص فردی برای افراد و اجتماعات تضمین میکند. ناگفتە نماند، کە جامعە یارسان از این اجتماعات مورد نظر نیست و از لحاظ حقیقی و حقوقی در چهارچوب قوانین نظام دارای موجودیت هویتی، دینی، اجتماعی و حتی انسانی و ذاتی نیست. جامعه یارسان در کنار جامعه بهائی از معدود جوامعی است کە در ابعاد مختلف مورد ظلم، اجحاف و تبعیض قرار میگیرد. همانطور کە فوقاً اشارە شد، جامعە یارسان یا بهتر و روشنتر بگوییم افراد متعلق بە آن بر اساس قوانین مدون و غیر مدون وجود حقیقی و حقوقی ندارند و این بهنوبەی خود راە را برای سرکوب، تحقیر و تجاوز بە حقوق انسانی و ابتدابی آنها باز میگذارد.

جامعەی یارسان در مقاطع مختلفی علیە ناعدالتیهای سیاسی و اجتماعی نظام مذهبی در ایران با خود سازماندهی و انسجام بخشهایی از جامعەی خود، اعلام حضور و اعتراض کردە است. متأسفانە لایەای مشخص اجتماعی با خلوص و خصلت قشری در هم آوایی و همگامی با این بخش فعال کە حضور چشمگیری در جامعە نوپای مدنی ایران دارد نقشی کە خود غیر مستقیم و طرفداران خود ادعای آن را میکنند، ایفا نکردە است. سادات به عنوان قشر و گروهی اجتماعی با صبغە دینی خود را تا این مرحلە در همگامی با نیروهای اجتماعی دیگر جامعە یارسان منجملە نخبگان سیاسی و اجتماعی و کنشگران مدنی عملکردی محتاط، منفعل و محافظەکارانە داشتەاند. شخصیتهای دینی یارسان در مقاطعی فرامین رفتاری و اخلاقی در زمینەی مسائل مختلف و درون اجتماعی صادر و تعیین تکلیف کردەاند، اما در مورد رویدادهای سیاسی و اجتماعی کە میتوانند منجر بە تغییرات بنیادین و عمیق در جامعە منجر شود، با تکبر و خودخواهی بدون داشتن یا اتخاذ موضع از آن طفرە رفتەاند و دارند بە این رفتار کماکان ادامە میدهند. البتە نقش آنها، با توجە بە باورمندی و احترام مردم بە “سید” بودن آنها و نە هوشیاری اجتماعی، در وادار کردن مردم برای احترام بە محیط زیست و حیات وحش، حل و فصل کردن بعضی مشکلات و معضلات اجتماعی (با توجە بە روابط و مناسبات درون اجتماعی کنونی فعلاً با دخالت این نهاد قابل حَل است. رفتار و روش کار آنها را باید در عقب افتادگی اجتماعی بخشی از جامعە یارسان و رکود و خموشی این لایە اجتماعی جستجو کرد کە بیتحرک است و چونکە نهادی اجتماعی و دینی متعلق بە گذشتە است، فقط میتواند با انجام اقدامات گذشتە و بازتولید منشهای سنتی و گذشتە اعلام حضور و نقش کند. متاسفانە “یاری” در تعبیر “تکیە ” بر حیات بخشی از جامعە یارسان فرمانروایی میکند و به طور منظم و هدفمند جامعە یارسان را بە پایینترین درجات تمدن در مقیاس امرورزی میبرد. دستگاە “تکیە” از منظر تکامل اجتماعی نهادی قدیمی است اما شوربختانە نە فقط تودەهای مردمی و فرصت طلب، بلکە بخشهایی از نخبگان جامعە به دنبال آن افتادەاند. بیدلیل نیست کە این نوشتە و نوشتەهای دیگران کە چنین مسائلی را بە بحث میگذارند میتواند موج تکفیری را به دنبال داشتە باشد.
امروز به دلایل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حاکم در ایران، روشنفکران از نفوذ کلام و گفتار آگاهی بخش درماندهاند و از تماس با مردم مشابە نهاد “سید” و در مقایسە با سخنان عوامفریبانە بخشی از “سادات متنفذ” رنج میبرند. البتە در تمام جوامع بشری روشنفکران دسترسی بە آحاد و تودەهای عظیم مردمی ندارند. مردم نیز چندان اهل خواندن و بالا بردن سطح آگاهی خود برای زندگی بهتر نیستند. کم میخوانند، کم میفهمند و حوصلە دوبارە خواندن نیز ندارند و این مشکلی والا است، چرا که نهایتا مبدل به تکفیر و تهدید میشود. سادات قدرت سیاسی و اجتماعی و دینی دارند، با مردم در تماس هستند و با قدرت حاکم نیز روابطی ایجاد کردەاند کە منافع طرفین را حفظ کند. روشنفکران و سازمانیافتگان در داخل کشور از این مزایا بیبهرە هستند.
ضرورت تاریخی ایجاب میکند کە فرد یارسانی خود را از انقیاد و اسارت مناسبات و روابط اجتماعی پیشا مدرن آزاد کند و با تیز هوشی سیاسی و بلوغ اجتماعی دست بە خود سازماندهی بزند. فرد یارسانی فقط با استقرار ارزشهای حقوق بشری هویت و شخصیت واقعی و انسانی خود را باز مییابد. همصدایی فرد یارسانی با دیگران در حرکتهای اعتراضی و با تمرکز بر روی ارزشهای لائیسیتە، آزادی، دمکراسی، عدالت اقتصادی و اجتماعی، عدم تمرکز حکومت و حق تعین سرنوشت و ادارە سیاسی خود در محل سکونت خود در رشد و شکوفایی جامعە یارسان نقش بسزائی بازی خواهد کرد. جامعە یارسان بیشتر از هر گروە اجتماعی نیازمند استقرار نظامی غیر مذهبی است تا اینکە بتواند به دور از تهدید و خشونت و آسیمیلاسیون وارد دوران مدرن شود و بە بالندگی و پویایی سیاسی و اجتماعی برسد.
جامعە یارسان از سحرگاه تاریخ پس از اسلام با مرکزیت در ایلام و کرمانشاە “از پیشقراولان و حاملین مشعل آزادیخواهی و سمت دهندگان مبارزات بومی در سرزمین ایران و کردستان میباشند” و بودەاند. تلاش ناموفق سلطان و یارانش برای احیای گذشتە پر افتخار اکنون و دوبارە سرلوحەی اهداف و مبارزات فرزندان جامعە یارسان از طریق تشکیلات سازمان دمکراتیک یارسان (سدی) قرار گرفتە است. اگرچە این مبارزە و سدی دارای نواقص و کمبودهای ناشی از عدم داشتن امکانات و ابزار مبارزاتی در زمینە عمل و نظری است، اما تلاشی درخور ستایش و شایستەی پشتیبانی و تقویت است.
فرد یارسانی در داخل کشور با الهام از کار سازمانی، هُشیاری و خودشناسی هویتی گفتمان آزدیخواهی و مترقی فعالین یارسانی خارج کشور بە شیوەی مسالمت آمیز وارد مبارزات سازمانیافتە مدنی شدند و لب بە اعتراض علیە خودکامگی، اقتدارگرایی، تبعیض و رفتارها و برخوردهای خودسرانە و خشونت آمیز نهادهای سیاسی و اداری گشودند.
مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان با توجە بە ظرفیت، استعداد و انعطاف تشیکلاتی خود توانستە است موقعیت سازمانی و مبارزە مسالمت آمیز خود را تثبیت کند کە هُشیاری و بسیج مردمی به دنبال داشتە است و نهادهای دولتی و نیروهای وابستە بە آن در درون جامعە یارسان را از لحاظ حقوقی و فلسفی بە چالش کشیدە است. شعارهای مردمی در اعتراضات سازماندهی شدە از طرف مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان حاوی پیامهای صریح سیاسی، روشنگرانە و ساختار شکنانە بود. در کنار خواستن حقوق شهروندی اصلاح و تغییر اساسی خواست اصلی جامعە یارسان است. این شعار و خواست حاوی این پیام است کە نظام جمهوری اسلامی نمیتواند آزادمنش و انسان محور باشد و جان مایە آن با ارزشهای انسانی و مترقی در تضاد بنیادین است. اعلام و طرح خواست مردم یارسان برای تغییر قانون اساسی تلاش و مبارزە برای اعادە حیثیت و شخصیت بە فرد در جامعە ایران است. طرح این موضوع شجاعانە و مدبرانە است و بلوغ سیاسی و بینش گستردە مبارزاتی مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان را بە نمایش میگذارد. هر گونە تغییر در قانون اساسی میتواند دگرگونیهای ریشەدار سیاسی و اجتماعی بدنبال داشتە باشد و مردم سالاری را بە بدیل و آلترناتیو سیاسی و اداری تبدیل میکند.
اما از افراد فعال در مجمع مشورتی، کە همزمان در سطح رهبری جبهەی متحد کورد هستند انتظار میرود کە تنوع و رنگارنگی جامعە و نەتەوەی کورد را تعریف و بر اساس آن منشور جبهە تدوین گردد، در غیر این صورت رفتار و رویکرد آنها با نظام فکری و ارزشی ” زبان فارسی و مذهب شیعە” تمامیت خواهان داخل و خارج (ملی – مذهبی) غیر قابل تفکیک است و نسخەی ارزشی بهتر به غیر از ” گویش سورانی و مذهب سنی” برای آن در کُردستان ایران نمیتوان پیچید. نگاە و رویکرد اکثر جریانات سیاسی نیز بە این موضوع هژمونگرا است و تنها استدلالی کە مبارزە خود را بر آن استوار کردەاند این است کە: نەتەوی کورد خواهان حق تعیین سرنوشت است. اما نەتەوی کورد همانطور مثل “ملت ایران” بدون تشریح و تعریف باقی ماندە است و هرگونە تلاش برای تعریف ساختار و بافت نەتەوی کورد با تهمت “جاش” و “خائن” بە کنار راندە میشود. ناسیونالیسم ایرانی و کوردی، اگر چە در مقابل یکدیگر قرار گرفتەاند، اما در درون خود تنوع و کثرت و چند صدایی را تحمل نمیکنند.
امیر سلیمی
اسلو، ١٧دسامبر ٢١٠٨
ضمیمە
در ایران هرچند تفتیش عقاید طبق نص صریح مادە ٢٣ قانون اساسی ممنوع است، قانونی بە نام “قانون گزینش” وجود دارد.
طبق ماده ۲ قانون گزینش، شرایط لازم از این قرار است:
1 – اعتقاد به دين مبين اسلام و يا يكي از اديان رسمی مصرح در قانون اساسی جمهوری اسلامی ايران.
2 – التزام عملی به احكام اسلام.
3 – اعتقاد و التزام به ولايت فقيه، نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی.
4 – عدم اشتهار به فساد اخلاقی و تجاهر به فسق.
5 – عدم سابقه وابستگی تشكيلاتی، هواداری از احزاب و سازمانها و گروههایی كه غير قانونی بودن آنها از طرف مقامات صالحه اعلام شده و يا میشود، مگر آنكه توبه ايشان محرز شود.
6- عدم سابقه محكوميت كيفری موثر.
7- عدم اعتياد به مواد مخدر.
تبصره 1- در خصوص بند 2 اقليتهای مذهبی مصرح در قانون اساسی از نظر اعتقادی و عملی با رعايت قوانين و مقررات مربوطه تابع شرایط خاص خود میباشند و در هر حال نبايد متجاهر به نقض احكام اسلامی باشند.
تبصره 2_ ايثارگران در گزينش دارای اولويت میباشند و در موارد محدوديت ظرفيت و كثرت تقاضا، ملاكهای تقدم (مانند مناطق محروم، فعاليت در نهادهای انقلاب، شركت در نماز جمعه و جماعات، پوشش چادر برای خواهران) نيز نسبت به داوطلبان اعمال میگردد.
تبصره 3 _ تشخيص بند 5 ضوابط عمومی به عهده وزارت اطلاعات و در ساير موارد به عهده هيأت عالی گزينش میباشد.
قانون گزینش معلمان و …….. در تاریخ ٩ اردیبهشت ١٣٧٥ در مجلس تصویب و در تاریخ ٢٦/٢/١٣٧٥ بە تأیید شورای نگهبان رسید و ازطرف رئیس جمهور وقت ابلاغ گردید.
بسمه تعالي
سازمان امور اداری و استخدامی كشور 3/3/1375
قانون تسری قانون گزينش معلمان و كاركنان آموزش و پرورش به كاركنان ساير وزارتخانهها و سازمانها و موسسات و شركتهای دولتی كه در جلسه علنی روز يكشنبه مورخه نهم ارديبهشت ماه يكهزار و سيصد هفتاد و پنج مجلس شورای اسلامی تصويب و در تاريخ 26/2/1375 به تأييد شورای نگهبان رسيده و طی نامه شماره 4948 _ ق مورخه 30/2/1375 واصل گرديده است، به پيوست جهت اجرا ابلاغ میگردد.
اكبر هاشمي رفسنجاني
رئيس جمهور
http://nahad.govir.ir/portal/home/?generaltext/23411/24916/%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%86%20%DA%AF%D8%B2%DB%8C%D9%86%D8%B4
[wpforms id=”4110″]بازدیدها: 103