Home / امیر سلیمی / رابطە دین و حکومت، جدائی دین از دولت وجامعە موزائیکی ایران (بخش دوم و اخر)

رابطە دین و حکومت، جدائی دین از دولت وجامعە موزائیکی ایران (بخش دوم و اخر)

یارسان مدیا
٢٥\٨\٢٠١٩

امیر سلیمی:

سکولاریسم
مفهوم سکولاریسم یک دکترین سیاسی مدرن و یا ایدئولوژی است که بر جدایی دولت و دین اشاره دارد. این به این معنی است که باور و اعتقادات مذهبی شهروندان یک موضوع خصوصی است. همچنین بدان معنی است که سیاست ها و قوانین نمی تواند منحصرا از اعتقادات مذهبی و یا فلسفی خاصی سرچشمه گیرند.

امیر سلیمی
امیر سلیمی

سکولاریزاسیون، در اصل برای مصادره اموال کلیسا در زمان حکومت سکولار استفاده می شد. سکولاریزاسیون بعنوان یک اصطلاح حقوقی از زمان صلح Westfalen در سال ١٦٤٨مورد استفادە قرار گرفت. از سال ١٩٢٠ ببعد سکولاریزاسیون بمعنی رهایی فرد، فرهنگ و زندگی عمومی از سلطە و هنجارهای دین استفادە شدە است. سکولاریزاسیون در اروپا در اواخر قرون وسطا و شروع دوران رنسانس آغاز شد، دقیقا زمانی کە وحدت فرهنگی مسیحی رو بە اضمحلال نهاد و “اعتراف بەهدف و معنی انسان” در بستر تاریخی محدود و واقعی پا بعرصەی حیات گذاشت. به خصوص الهیات لوتری سهم زیادی در جهت سکولاریزە کردن و تمایز قائل بودن بین حوزەی “معنوی” و “سکولار” داشت.

سکولاریزم سیاسی نمی تواند با جدایی مطلق بین دین و دولت مشخص شود. این به این معنی است که کشورهای مانند آلمان، انگلیس و نروژ دارای دولتهای سکولار هستند، اما کلیسای لوتر- پروتستان همچنان از یارانەهای دولتی برای ادامە حیات خود بهرەمند است. دولت و پروتستانتیسم استقلال یکدیگر را برسمیت می شناسند ، اما نباید از یاد برد کە کلیسا موقعیت ممتاز، قدرت و هژمونیک خود را بە لحاظ سیاسی از دست دادە است و بیشتر بعنوان عاملی فرهنگی ، معنوی و اجتماعی در کنار دیگر عوامل و نیروهای جامعە مدنی ایفای نقش می کند و ادامە بە حیات اجتماعی خود میدهد.

لائیسیتە:

لائیسیتە را میتوان مشتق از کلمە یونانی “لایکوس” دانست کە بمعنی “عام”، “فرد دنیوی” و ” غیر روحانی” است. لائیسیتە از آزادی باور و وجدان و آزادی دین حمایت می کند. عدم حضور دین بعنوان دین رسمی و جدایی کامل دین و دولت مبرمترین پیش نیاز آزادی باور و عقیدە است. لائیسیتە را نباید با Anticlericalism یا ضد روحانی گری یکی دانست کە فعالانە علیە نفوذ و قدرت روحانیت عمل می کند. لائیسیتە بین حریم خصوصی کە دین بە آن تعلق دارد و حوزە عمومی کە هر فرد باید بدون تعلقات دینی، جنسی، ملی و قومی و سایر متغیرها و تنها بعنوان شهروند با حقوق برابر با دیگران بنظر رسد، تمایز قائل است. این بدان معنی است کە دولت باید از اتخاذ کردن مواضع نسبت بە مواضع و رویکردهای دینی و صرفا از پرداختن بە مسائل دینی دوری جوید مبادا کە چنین رفتار و مواضعی منجر بە عواقب منفی و نادرستی برای شهروندان گردد. لائیسیتە یعنی جدایی دین و دولت و عاری بودن دولت ( بخش عمومی) از هر گونە نماد و سمبلهای دینی. دولت مشروعیت خود را از مردم کسب می کند و نە از نهادی دینی و یا روحانیت. رفتار دولت با شهوروندان بر اساس قوانین متعارف کشور است و نە مبنی بر احکام و قوانین دینی . دولت در امور نهادهای دینی ( اگر رفتاری مغایر با قوانین کشوری انجام دهد مورد پیگرد قانونی قرار خواهد گرفت) دخالت نمی کند و همناطور کە خود را مستقل از آنها می داند بە استقلال آنها احترام می گذارد. دولت لائیک بر اصل تکثر یا پلورالیسم باوری و اعتقادی استوار است و بە باور و شعائر دینداران و بی دینها احترام می گذارد و فعالیت و آزدیهای سیاسی و سازمانی آنها را در چهارچوب قانون تضمین می کند.

سخن آخر:

ایران از دوران صفوی دارای دین رسمی شیعە و نهاد مقتدر و متنفذ روحانیت بودە است. در ایران لامذهبیان و پیروان دیگر ادیان همیشە مورد تبعیض و تعقیب قرار گرفتەاند و از هیچگونە حمایت و ضمانتهای قانونی برخوردار نبودەاند. اگر در ایران نیروهای دینی با قدرتها و موقعیتهای برابر و همسطح اجتماعی، سیاسی و اقتصادی وجود داشت، آنوقت میتوان سکولاریسم را بعنوان عاملی با نقش داوری در میان ادیان و مذاهب مناسب دانست. اما مذهب مسلط شیعە در ایران خیلی قدرتمند و با نفوذ است و بدین دلیل باید دخالت آن را در دولت و بخش عمومی جامعە (مدارس، دانشگاهها، ادارات دولتی و دیگر نهادها کە با زندگی عمومی مردم سرکار دارند) مهار کرد تا اینکە پیروان دیگر ادیان و مذاهب بتوانند در فعالیتهای جامعە مدنی نقش خود را بدون جلوگیری، محدودیت و موانع و با آزادی کامل ایفا نمایند. با توجە بە واقعیتهای ایران، کە با واقیعتهای فرانسە و دیگر کشورهای کاتولیک قرون وسطی شبیە است، لائیستیە و عناصری از اصول مدلهای 2 و 3 جوابگو و راە حل جامعەی پلورال و متنوع دینی، قومی، ملی و فرهنگی ایران است.

امیر سلیمی

اسلو،

١٨ ژوئیە ٢٠١٩

منابع:

Plesner, Ingvill Thorson:

Fra arbisk vår til Sharia? Kronikk, aftenposten oktober 2012

Har Norge en livssynpolitikk? Kronikk, vårt land 6. februar 2016

Religionspolitikk, Universitetsforlaget 2. opplag 2017

Witte, John (2005) : Religion and the Amrican Costitutional Experiment. Cambridge, Westerview Press

Durham, Cole (1996) : “Perspectives om religious liberty: A comparative framework” i Johan D. Van der Vyver og Witte, John (red.) Religious Human Rights: Legal Perspectives. Eerdmans ( The Emory Unversity Studies i Law and Religion)

Robbers, Gerhard (red.) (2006) Encyclopedia of World Constitutions. New York: Facts on File

Robbers, Gerhard (red.) (2001): Church Autonom, Fankfurt am Main: Peter Lang Verlag

Economy and Society : A New Translation (26 Apr 2019)  HARVARD UNIVERSITY PRESS , Cambridge, Mass, United States- Edited and translated by  Keith Tribe

[wpforms id=”4110″]

بازدیدها: 114

دیدگاهتان را بنویسید