Home / پانل آزاد / آزادی در بند

آزادی در بند

یارسان میدیا
١٥\٣\٢٠١٩

جهانبخش نجفی:

باتکیه بر اعلامیه جهانشمول حقوق بشر که محترم شمردن حقوق اولیه و ذاتی انسانهای تمامی جهان را مدنظر قرارداده است ما نیز نظر بر اینکه ریشه و قالب اصول فکری خود را در قالب همان قوانین یعنی برابری، آزادی(عقیده و مرام، دین، جنسیت، بیان و اندیشه)، همچنین حق امنیت مالی و جانی خود و در کل تمامی انسانهای جامعه بنانهاده ایم.

Jehanbexsh Nejafi

برای محقق شدن این نیازهای واجب و اولیه ی شهروندی و انسانی معتقدیم که تاثیرگذارترین آن(چه گرفته و چه داده نشود) بحث رژیمهای دینسالار به میان میآید، در این شیوه و سبک که صرفٲ بدلیل حکمرانی و تسلط برمردم بکار میرود نه در خدمت مردم است و نه برای پیشبرد جامعه عمل میکند.

برای پرداختن به این بحث، بررسی و تاریخ ادوار گذشته و حال در مکانهایی مختلف اثبات کننده ی این سخن میباشد و بنده بعنوان نگارنده ی متن فوق به مقداری هرچند ناچیز و اندک و نه تمام و کمال که بایستی درباره ی آن کتابهایی نگارش و چه بسا هم بسیار کتب درین رابطه نوشته شده، به کوتاهترین شیوه ی نگارش بسنده خواهم کرد.

براساس شواهد، مدارک و چه بسا تجارب به شخصه اینجانب که در کشور ایران متولد شده و در ملت کورد و از خانواده ای در جامعه پیروان آیین یارسان رشد و نمو یافته ام، که با جان و دل و تمامی حواس شش گانه ام این رنج و مشقت ها را که قاصبان قدرت ذره ای ازش دریغ نمیورزند درک و تجربه کرده ام و اکثریت مردم این سرزمین و چه بسا دیگر کشورها و نیز سازمانهای مدافع حقوق بشر ملل از این ناعدالتی فاحش آگاه هستند.

همانگونه که مطلع ایم رژیم جمهوری اسلامی ایران بواسطه ی ابزاری بنام قوانین اساسی، مدنی و مجازات شان که بصورت کلی برپایه و اساس شرع و فقه اسلامی بنانهاده اند و این ابزار موجبات دیکتاتوری را برایشان فراهم کرده است.

براساس این قوانین دین رسمی کشور اسلام و مذهب رسمی نیز شیعه میباشد و تنها حزب سیاسی فعال و رسمی هم که باید عضو آن بود تا بتوان سهمی موثر در ادارات و ارگانهای دولتی ایفا کرد حزب جمهوری اسلامی با شاخه و برگهایش یعنی اصولگرا، اصلاحطلب، میانه رو، اعتدال گرا، جبهه پایداری و… میباشد.

با تفاصیر فوق یعنی بایستی شخص، اشخاص و من نوعی ها که دین و آیین ام نه اسلام ست و نه شیعه و نه عضو احزاب فوق از هیچکدام حتی خوارترین و کمترین حقوق اولیه برخوردار نیستم و کمترین ارزشی هم قاعل نخواهند شد و بنا به تجربه ی شخصی اگر هم از حقوق ذاتی و فطری خود سخنی چه نقادانه و چه طلب کنم نه تنها بآن نخواهم رسید بلکه با شدیدترین موازین مجازات قانون حاکمه روبرو خواهم شد.

اینگونه رفتار و اعمال خود جرم و ستمی ست که نقض کننده حقوق انسانها و پیامدهایی غیرقابل جبران برضد تمامی بشریت قلمداد میشود.

درطول تمامی این سالها یعنی از لحظه ی بقدرت رسیدن این رژیم تا هم اکنون نیروهایی که قدرت را در دست داشته اند تمامی معترضان به چنین بایدهای غلط نظام حاکمه را یا به حبس های طولانی مدت و سپس وضعیت جسمی روحی و روانی نامعلوم دچار شده و یا به دار آویخته اند، مگر اینکه بواسطه ی فرار راه بدون بازگشت مهاجرت را در پیش گرفته که با بررسی تعداد مهاجران از دگراندیشان و یا پیروان سایر ادیان در کشورهای اروپایی، امریکا، کانادا، استرالیا و سایر کشورهای همسایه و یا… به این نتیجه خواهیم رسید؛ و برای دستگیری، بازداشت و اعدام هم که از اول انقلاب تاکنون از اعدامهای دهه شصت و تا حالا که سالانه بسیاری از افراد را بجرم سیاسی بودن و اتهام مفسدفی العرض، تشویش اذهان عمومی و اقدام علیه امنیت ملی در میله ها اسیر و یا بجوخه های اعدام فرامیخوانند.

دستکم برای من نوعی و ماهایی که در چنین سیستمی زندگی کرده ایم چیزی بجز ستم، زجر، فقر و نابرابری و سرکوب از آن ندیده ایم و به این دلایل ذکر شده جدایی دین از سیاست لازمه هر سیستم است.

دین و مرام و عقیده جای خودش دارد و نوع حکومتداری جای خود، در حكومتی كه اساس و پايه ی سياست اش دینسالار باشد و این دو با هم باشد مسلم است كه اقليتهاى دينى زير فشار ستم وظلم و تبعيض قرار مى گيرند و حكومتى كه عدالت در آن نباشد سعى در سركوب كردن باورهاى ديگر اقشار جامعه مى شود مثال دين یارسان در کشور ايران که به اشتباه اهل حق، علی اللهی و.. از آن یاد میکنند، کاین خود جای بحث دارد و میتوان به گمراه کردن اذهان عمومی دیگر باورمندان و القاب بسته شده به مردم خود این آیین اشاره کرد.

این تبعیض نه تنها به جامعه ی یارسان بلکه به سایر مسلمانان غیر شیعی هم توجه باید داشت و هم پیروان سایر ادیان مانند مسیحیان، یهودی ها، کلیمی ها، زرتشتی ها، بهایی ها، دراویش گنابادی، پیروان عرفان حلقه، آتئیست ها، دگرباشان و… ابتدا انکار، سپس اگر حرفی از حق و حقوق خود بمیان آید سرکوب و خفه و کشتار و عواقب بسیار زیانباری درپی دارد.

ولى در جامعه، خانه و خانواده كه در آن زندگى كرده و میکنیم پيروان يارسان نام داشت یا باصطلاح بواسطه ی آموزه های آیینی از راه سینه به سینه، نسل قبل به نسل بعدی و یا بصورت محدود با تکیه بر دفاتر مقدس مان اینچنین یاد گرفته و میدانیم.

اهل حق كلمه و الفاظى ست كه پس از برسر كار آمدن رژيم اسلامی ايران و ولایت فقیه با سردستگی آیت الله خمينى و حال آیت الله خامنه ای و دیگر مسئولان بلندپایه شان برما نهاده اند، كه يك واژه عربى است و در كنار آن زندگى در جامعه ايران و در ادرات و ارگانهاى دولتى اولويت استخدام را در گزينش و مشخصات فردى قرار داده بودند همان طورى كه هر مكان استخدامى يك فرم گزينش بخصوص داشت، وچنان بود كه ما پيروان يارى مورد تنفر قرار گرفته بوديم و در هیچکجای این نوع فرمها و استخدامی گزینش ها جایی نداشتیم؛ مگر با خط زدن تمامی هویت و اصالت و فرهنگ و پیروی و گرویدن به دین اسلام و مذهب شیعه، که من به شخصه تن به چنین کاری نداده و نخواهم داد چونکه همانقدر که هویت دیگران برای ام محترم ست، هویت و حقوق خود را نیز برابر با دیگران محترم میشمارم و ذات وجودی خود را درین یافته که با ذهن و آرامش درونی خودم ست که زنده ام و زندگی میکنم، نه در بی هویتی و یا خودفروشی برای جایگاه و مقام.

ازینرو از هیچ انگ و اهانت و برچسب هایی دریغ نکرده و حتی به باورهایی هم که داشتیم که بر اساسی انسانی پایدارست یعنی(راستی، پاکی، نیستی و ردا) ما را شيطان پرست خرافاتى گفته و میگویند چون نظر و اعتقاد ما را نخواستند و هم محترم نشمردند و هم با این ویژگی های متفاوت ستم کردند.

آرى شيطان يا ملكه طاووس هست که از دید ما يكى از دو ذات خوب و بد درون انسان بوده و ما در پیروان آیین يارسان شيطان را نه لعنت و نه مى پرستيم و تنها باین بسنده میکنیم که همه هر اعتقادی داشته باشند آزادند مگر مانند خود سردمداران با توصل بر آن باور بر دیگر گرایشات فکری ستم کنند.

اما رژيم ايران براى خراب كردن آیین يارسان و پیروانش بر چسب شيطان پرست و نجس به ما داده اند و اگر سخنی در دفاع از خود و عقاید زنیم حکم کافر و مرتد و… زده و با آن طناب دار را برما حلال میکنند.

آنان ما را در ديد عام به عنوان كسانى كه شيطان را عبادت مى كنند معرفى و شناسانده اند.

اين جانب چنين نظريه و اعتقادى در مورد پيروان يارى را حركتى سرزنش كننده و حركتى سيستماتيك در جهت سرکوب، انزوا، فقر مادی و معنوی، ترور شخصیتی و هر و نوع دیگر که نقض کلی حقوق اولیه بر عليه پيروان این آیین کهن دانسته و آن را نتيجه ننگين رژيم ايران بر علیه اکثریت اقشار کشور ایران همچو ملت کورد و جامعه ی پیروان آیین یارسان میدانیم.

بامید آنکه بتوانیم باهم و درکنار هم با هرنوع گرایش فکری، عقیده ای، فرهنگی، زبانی و سیاسی که داریم برعلیه این نابرابری، ستمگری و بیشمار جرایم فاشیستی رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی ایران و ولایت فقیه مبارزه که بیشک در وقتی نچندان دور به آزادی، برابری و دموکراتیک خواهیم رسید.

بامید آگاهی، رهایی و آزادی جمع یاران و همپیمانان.

“جهانبخش نجفی”

Visits: 852

دیدگاهتان را بنویسید