فدراسیون شمال سوریە – ڕوژئاوا،  قربانی پول و قدرت

یارسان مدیا
١٣\١٠\٢٠١٣

امیر سلیمی:
بی شک روند دمکراتیزاسیون و در نهایت استقرار دمکراسی در خاورمیانە با چالشهای فرهنگی، اجتماعی و در بدتریی حالت آن با میراث فرهنگ سیاسی “استبداد شرقی” روبرو است. این را نباید از یاد برد کە  اسلام سیاسی نیز نیروی بازدارندە برای رشد و توسعە دمکراسی بودە و می باشد.

کانتونهای  خودمختار عفرین، جزیرە و کوبانی آزادانە و داوطلبانە با ایجاد کنفدراسیونی از کوردها، عربها، آسوریها،ارمنیها، کلدانیها،ترکمنها،آرامیها و چچنیها نظام اداری و سیاسی  فدراسیون شمال سوریە را تأسیس کردند. نظام سیاسی و اداری  فدراسیون شمال سوریە – ڕوژئاوا ، جزیرە چند قومیتی مستقل در شمال سوریە را در چهارچوب قوانین و ایدئولوژی عبداللە اوجلان با ارائە برنامەای سیاسی آحاد ، اقشار و اجتماعات مختلف دینی، اتنیکی، جنسی و زبانی را برای ایجاد تحول و تغییر سیاسی و اجتماعی هوشیار، آگاە و بسیج کردە و در این چهارچوب سیاسی- اداری سازماندهی و مدیریت می کند. فدراسیون شمال سوریە جامعە سوریە را از لحاظ زبانی، دینی، جنسی و اتنیکی متنوع و متکثر میداند، و ایدە شوینیستی ناسیونالیسم عربی و ترکی را بە چالشی معرفتی و فلسفی می کشد. حکومت مرکزی سوریە بدلیل شرایط سیاسی خاص خود در آتش بسی ناخواستە با آنها است، اما مراکز و نیروهای قدرت و خشونت در ترکیە و وابستگان افراطی بە آن تا کنون با آتش و آهن بە فدراسیون شمال سوریە – ڕوژئاوا برهبری کوردها جواب دادەاند، و با توسل بە خشونت در تلاش هستند کە پایەهای لرزان و ادعای پوچ  “ایدە ترکیە یک ملت، یک زبان” را نگە دارند.

فدراسیون شمال سوریە برغم خاستگاە کوردی و کوردستانی آن توانستە است نیرو سیاسی و مبارزاتی علویان،سنیها، ایزدیها ارمنیها، عربها، همجنسگرایان، کمونیستها، سوسیالیستهای چپ و دیگران  را کانالیزە و همسو کند، و تمام این نیروها  با حفظ شناسنامە و هویت منحصر بفرد خود میتوانند چهرەای تازە و نو از ساختار اجتماعی، سیاسی و فرهنگی این بخش ازسوریە  شکل دهند کە همانا واقعیت ناهمگونی جامعە سوریە است کە با تقبل و احترام بە آن وحدتی واقعی و دمکراتیک بوجود میاید. فدراسیون شمال سوریە برای صلح و خود مدیریتی دمکراتیک ارزش زیادی قائل است و مبارزە خود را بر اساس این دو اصل مترقی و انسانی ترسیم و اعمال کردە است. فدراسیون شمال سوریە – ڕوژئاوا دارای سە زبان رسمی است، کردی، عربی و آشوری.  اما ستایش بی حد و مرز از اوجلان و افکار او جامعە را ایدئولوژیک می کند. تلقین، و نە آموزش، ارزیابی و نقد عمیق تاریخ، ادبیات و دیگر علوم انسانی و اجتماعی در ترمهای تحصیلی کوتاە مدت در اکادمی های زبان و ادبیات فدراسیون شمال سوریە – ڕوژئاوا را میتوان از زبان و بیان سرپرست اکادمی قامشلو آقای بری ملاحظە نمود. او می گوید کە ” اوجلان مهم ترین شخص است. ما برای تدریس تاریخ، زبان، و همە چیز بە کتابهای او تکیە می کنیم “. بدین معنی نوشتەهای اوجلان شالودەی اصلی نظام آموزشی در نهادهای تحصیلی فدراسیون شمال سوریە – ڕوژئاوا است. در تمام فدراسیون شمال سوریە – ڕوژئاوا، مخصوصا ادارات پرترەهای از اوجلان روی دیوارها قابل مشاهدە است. فدراسیون شمال سوریە – ڕوژئاوا بر طبق ایدئولوژی اوجلان پایە ریزی و ساختاریافتە شدە و ادارە می شود کە در نهایت آزدامنش نیست. در فدراسیون شمال سوریە – ڕوژئاوا جامعە بر همە چیز برتر است، و هیچ چیز در زندگی انسانی بالاتر و مهمتر از اجتماع نیست.

فیلسوف لهستانی قرن بیستمی، لشک کولاکوفسکی، حتا در جایی این‌گونه اظهار نظر می‌کند که «شیطان… دولت‌های ایدئولوژیک را ابداع کرد، یعنی دولت‌هایی که مشروعیت‌شان بر این نظر استوار است که صاحبانشان صاحبان حقیقت هستند». او ادامه می‌دهد، به همین دلیل “اگر شما با چنین دولتی یا نظامِ آن مخالفت کنید، دشمن حقیقت خواهید بود”

. (in modernity in endless trail, p. 189)

فلسفەی اوجالان همواره یکپارچه نبوده است. در طول سال‌های زندان او نظرش را درباره‌ی امور متنوعی تغییر داده است. به عنوان مثال، در کتاب «ریشه‌های تمدن» حتا سرمایه‌داری را ستوده است: «به‌رغم این ویژگی‌های منفی، ما باید تفوق جامعه‌ی کاپیتالیستی را تأیید کنیم. چارچوب ایدئولوژیک و مادی این جامعه بر همه‌ی سیستم‌های پیشین برتری یافته است» (p. 197) و «به‌رغم تمام کاستی‌های قابل رؤیتش، سرمایه‌داری دقیقاً به دلیل حساسیتش به حقوق افراد و استاندارد‌های نهادینه‌شده‌اش درباره‌ی آزادی فردی، به وضوح بر سوسیالیسم (یعنی سوسیالیسم واقعا موجود) ترجیح دارد  (238.p).

باو وجود کمبودهای موجود، اما کوردها با همکاری دیگر گروهای اجتماعی تحت شرایط جنگی وحشیانە اساس واصول جامعەای بنا نهادند کە نظام اداری و سیاسی آن بر محور روشهای دمکراسی شوارایی یا انجمنی و تعهد بە برابری جنسیتی شکل و ساختار یافتە است.

قدرت حاکم و دیگر نیروەهای افراطی اسلامگرا، فاشیستی و کمالیستی ازتجربەی فدراسیون شمال سوریە کە کوردها نقش اساسی و کلیدی در آن دارند بە هراس آمدە است و ناسیونالیسم تهاجمی و اشغالگر ترک ( ناتو) با زیر پا نهادن تمام عرفها و قوانین بین المللی و با عبور کردن از مرزهای بین المللی با تانک و توپ و جنگندەهای خود درچند روز گذشتە تحت عنوان “چشمە صلح” اقدام بە بمباران مناطق فدراسیون شمال سوریە کردە است.

رئیس جمهور دونالد ترامپ برای اجرای عملیات نظامی به ترکیه چراغ سبز داده است هرچند کردها متحدین اصلی ایالات متحده و سایر کشورهای غربی در مبارزه با داعش بوده اند. ترامث میگوید او برای آن انتصاب شدە است کە آمریکا را از جنگهای بی معنی و مسخرە کە هزینەی هنگفتی برای آمریکا بدنبال دارد خارج کند. بنظر او آمریکا نباید نقش پلیس بازی کند ودر اجرای عملیاتهای بکار گرفتە شود کە بە نفع افرادی است کە از آمریکا دلخوشی ندارند. اما همەی ما میدانیم کە خانوادە ترامپ در ترکیە منافع تجاری زیادی دارند کە برای حفظ آنها ازهر گونە مماشاتی با آنکارا دریغ نمی ورزند. در آوریل 2012 ، دونالد ترامپ با خوشحالی ، با پوشیدن کت و شلوار تیره و کراوات بنفش ، در مقابل برخی از ثروتمندترین و قدرتمندترین افراد  ترکیه ایستاد.

ترامپ که به همراه دخترش ایوانکا برای بزرگداشت افتتاح بازار در آسمان خراش دوقلو که دارای نام خانوادگی است ، گفت: “از این بهتر نمی شود.”. ترامپ فقط با تجویز استفادە از نام خانوادگی خود برای این آسمان خراش ملیونها دلار بدست میآورد.

چراغ سبز آمریکا و ناتو بە ترکیە برای اشغال سرزمینهای فدراسیون شمال سوریە – ڕوژئاوا موجودیت ذاتی و تاریخی کورد را با تهدید و خطر جدی مواجهە کردە است. سرزمینهای فدراسیون شمال سوریە – ڕوژئاوا در زمان جمال عبدالناصر و جمهوری متحد عربی متشکل از سوریە و مصر عربیزە شدە و دموگرافی آن بە نفع عربها تغییر جدی دادە شد. امروز ترکیە برهبری اردوغان در کنار روئایاهای عملی کردن ” میثاق ملی” و احیا کردن نقشە ژئوپولیتک دوران عثمانی و پیوند آن با فلسفەی فکری “اخوانیسم” نە اینکە دوبارە دست بە تغییر دموگرافی فدراسیون شمال سوریە – ڕوژئاوا میزند بلکە تلاش خواهد کرد کە موجودیت کورد را تا حد ممکن از تاریخ و جغرافیای منطقە پاک نماید. ناسیونالیسم بعثی و کمالیستی، امت گرائی ولائی و خلافی و سرمایەداری هار و درندە، همگی در ائتلافی نامیمون تمام توان و نیروی وحشت و درندەی خود را علیە واقعیت سیاسی  فدراسیون شمال سوریە را بکار گرفتە اند تا اینکە هوشیاری و ارادە زندگی آزاد و دمکراتیک را در کانتونهای آن بە زنجیر اسارت جهل و خودکامگی خود در بیاورند.

ساکنین سرزمینهای فدراسیون شمال سوریە – ڕوژئاوا  نە فقط برای دفاع از خود، از شهر خود و از دستاورهای خود در برابر دومین ارتش ناتو قرار گرفتەاند، بلکە خود را در مقابل بزرگترین ائتلاف نظامی جهان سرمایەداری می بیند کە حقوق بشر و اصول اومانیسم را با توجە و بر اساس محاسبات ” منافع و مصالح” سیاسی و اقتصادی تعریف می کنند. شهروندان جهان غرب کە در برگیرندەی کوردهای پناهندە فراری از دست رژیمهای خودکامە  نیز می باشد، با پرداخت مالیات و سفر بە وسپری کردن ایام تعطیلات در شهرهای آلانیا و مرمریس و خریدن واحدهای مسکونی تفریحی در ترکیە تبدیل بە بخشی از این ماشین جنگی علیە مردم کورد شدە اند.

امیر سلیمی

اسلو،

١٣ اکتبر ٢٠١٩