دین و علم, به بهانه «کرونا ویروس»

یارسان مدیا
‏دوشنبه‏، 09‏ مارس‏ 2020

بهزاد زمانی:
اصل تکامل در آفرینش غیر قابل انکار است که به واسطه آن کلیه موجودات این کره خاکی در طول زمان تکامل یافته اند یعنی اینکه همه موجودات از یک تک سلولی بوجود آمده اند .

قبول اصل تکامل پذیرش پله اول علم می باشد به این وصف که موجود تک سلولی با تقسیم سلولی افزایش پیدا می کند و با جهش ژنتیکی در گذر زمان تبدیل به جنس نر و ماده می شود که از آن به بعد تولید مثل همان تقسیم سلولی با آمیزش آن دو امکان پذیر میگردد.

تک سلولی مورد بحث در راستای تکامل و جهش ژنتیکی در گذارزمان با خصوصیات و رنگها و شکلهای ظاهری به انواع مختلفی تقسیم گردید.

این تقسیم سلولی در یک پرسه تقریبا پانزده میلیون ساله به شکل انسان امروزی تکامل یافته است و انسان در این مسیر تمدن بشری را بوجود آورد٫ که در این تمدن زایش و مرگ ازاصلی ترین بخش های آن بشمار می روند بر این اساس زایش همواره مورد ستایش و مرگ مورد نکوهش و ترس بوده است.

مرگ این بخش ترسناک مبهم زندگی نوین همواره معمای لاینحل تمدن بشری بوده و می باید بصورتی توجیه و تفسیر گردد٫ تفکر و توجه فراوان به این مهم وحل معماورمزوراز های آن سرچشمه بوجود آمدن یک حس فطری و ژنتیکی در درون انسان شد که معتقد است نیرویی وجود دارد که مرگ را بر آن کارگر نیست و آن کسی است که مارا بوجود آورده است اعتقاد نوع بشر به این موجود تواناولایتناهی وابدی ایمان و حس پرستش را در دل انسان نهادینه کرد.

زیرا تنها اوست که توانا و ماندگار است واز آنروی پرستش امری است فطری یا همان ژنتیکی که به واسطه آن انسان برای غلبه بر ترس هایش روی بسوی او می آورد تا به آرامش برسد.­

و اما این موجود توانا کیست و کجاست که اینچنین فطرت درون ما را بسوی خویش می خواند؟

با کمی تحقیق و جستجو به این واقعیت دست می یابیم که جهان وهر چه دران است جملگی معلول است ومخلوق و هر مخلوقی خالقی دارد و هرمعلولی علت!

« پرفسور ابراهیم ویکتوری معتقد است خالق همان آفریدگار است که در نقطه بیگ بنگ انفجار بزرگ لحظه آغاز آفرینش را اراده گشت تا انرژی در کاینات جاری گردد این اراده آفریدگار با هیچ فرمولی قابل محاسبه و هیچ منطقی قابل توجیه نیست مگر علت العلل بودن آن »

نقطه مشترک دین و علم در این نقطه است که هر دو معتقد به آفریدگار می باشند علم آن را علت العلل نامید و دین آن را خدا نام نهاد.

اما فرق این دو مقوله در چیست ؟ مفروضات علمی تا بدین لحظه جلال و شکوه آفریدگار در خالق بودنش را حفظ نموده و آثاری از دخالت اودرگردش این جهان و کل کایینات پیدا نکرده است زیرا جهان بر اساس قانون آفریده شده و بر همان اساس هم پیش می رودو بر همین اساس خالق نمی تواند جزیی از مخلوق باشد به عبارت ساده تر علت نمی تواند بخشی از معلول باشد .

اما خداوندان مذهب بر این باورند خدا پس از آفرینش بر نظام هستی نظارت دارد و در کلیه امور زندگی دخالت کرده و لحظه به لحظه کارکرد کلیه انسان ها را ثبت وضبط مینماید تا در روز موعود مورد حسابرسی قرار دهد از این روی است تا کنون بیش از هزارو چهارصد پیامبر٬ خودرا نماینده و رسول از طرف خدا نامیده اند تا انسان ها را به راه راست هدایت نمایند ناگفته پیداست که آفریدگار هیچ گاه کسی را برای پیش برد اهداف خداوندیش به این عالم نفرستاده .

اما دین واقعیتی است انکار ناپذیر همانطورکه اشاره کردیم بواسطه ژن خدایی که در درون ماست دین در جوامع رواج دارد و به طبع آن پیروانی هم ‍٬

پس از آنکه انسان به زندگی جمعی روی آورد لزوم وجود برخی قوانین برای زندگی مسالمت آمیز جمعی حس می شد که اغلب این قوانین برپایه اخلاق بود واگر کسی این قوانین را رعایت نمی کرد مجازات هایی برایش در نظر گرفته میشد دراین روند زندگی جمعی محدودیت ها و ترس هایی که پیش تر به آن اشاره شد باعث شد تا عده ای در لباس روحانیت خود را رسول و فرستاده خدا بنامند و موعظه هاشان چراخ راه خلق باشد که متاسفانه این افراد خود خوانده به خصوصی ترین ابعاد زندگی مردم وارد شدندواخلاق در ورطه زمان با جاه طلبی آنان به فراموشی سپرده شدو در طول زمان ادیان جدیدی با توجه به مکان و شرایط جوی منطقه ظهور وبروز پیدا کردودرنتیجه اختلافات مذهبی بیش از بیش افزایش یافت باعث جنگ های مذهبی بین آنها شد.

آنچه لازم به ذکر است در ابتدا دین بر پایه اخلاق بنیان گذاشته شد ولی بعد ها به واسطه جاه طلبی و قدرت طلبی برخی مدعیان مذهب به بیراهه کشیده شد چه بسا اگراین بانیان دین و رسولان خود خوانده به اخلاق مداری باقی می ماندند خیلی از جنگ ها و کشت وکشتار های مذهبی اتفاق نمی افتاد و از خیلی وفجایع انسانی بوقوع نمی پیوست.

و اما آیین یارسان

نشانه هایی از یک تمدن کهن در او پیداست با معیار دین قابل سنجش نیست اما موعظه هایی در ارتباط با اخلاق مداری در آن پیداست آغاز و پایانش را صراحتی نیست ولی متکی به قانون تکامل است و ارکانش استواراست بر چهار نیروی« پاکی وراستی ونیستی و ردا»

و پر واضح است که از قانون عقل و خرد و علم منشأ میگیرد بر خاوندکار ایمان راسخ دارد

جامعه امروز یارسان می بایست بسیار هوشیار باشند چرا که طبق آموزه های کلام در آیین یارسان هیچ امر خارق العاده ای و هیچ نیروی معجزه آسایی خارج از علم و منطق در جوامع بشری جاری نیست و هر چه هست همه به طبعه پیروی از قانون آفرینش است و با دعا و نیایش هیچ عارضه پزشکی و هیچ مشکل اقتصادی و هیچ گره سیاسی باز نمی شود زیرا رسالت تمدن یاری ایجادبستری برای زیستن همه انسان ها در صلح و آرامش است وسعادت و خوشبختی معنوی ماحصل آن

در طول تاریخ بارهاشاهد عدم کارکرد دین در امورخارج از حوضه اخلاق بوده ایم تلف شدن هزاران انسان بر اثر عارضه های بیماری از آن جمله است که دین در برابر آن بسیار ضعیف وناتوان بوده است.

برماست تا با چنگ و دندان از این آیین کهن اما نو حفاظت نماییم تا در دام دین فروشان نیافتد آن را به ورطه نابودی نکشانند که غریزه قدرت و جاه طلبی ارثیه ای است که از فودالیسم در خون این دین فروشان جاری است و زندگی قبیله ای تهدیدی بر آرمان های پاک سلطانی است.

بهزاد زمانی

۱۹،اسفند،۹۸

[wpforms id=”4110″]

بازدیدها: 195